English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
tanyphonia نازک صدایی
Other Matches
assonance هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
unison یک صدایی
monaural یک صدایی
monophony یک صدایی
equisonance هم صدایی
noiselessness بی صدایی
plangency پر صدایی
conconancy هم صدایی
consonantal بی صدایی
homophony هم صدایی
consonance هم صدایی
unison هم صدایی
cable weft پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
knell صدایی زنگ
trachyphonia زمخت صدایی
voice frequency بسامد صدایی
melodiousness خوش صدایی
tonic صدایی اهنگی
tonics صدایی اهنگی
pentatonic پنج صدایی
baryphonia کلفت صدایی
voice key کلید صدایی
voice grade channel مجرای از درجه صدایی
whinnied صدایی شبیه شیهه
phonic صدایی صدا دار
voice operated با کار افت صدایی
motet سرود چند صدایی
recites با صدایی موزون خواندن
whinnying صدایی شبیه شیهه
what noise is that? این چه صدایی است
whinnies صدایی شبیه شیهه
whinny صدایی شبیه شیهه
zing صدایی شبیه جیغ
reciting با صدایی موزون خواندن
recited با صدایی موزون خواندن
recite با صدایی موزون خواندن
voice operated device دستگاه با کار افت صدایی
euphonical مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
music to one's ears <idiom> صدایی که شخص دوست دارد بشنود
growls خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
infrasound صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
growled خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growl خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
pretone هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
round vowel حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
twangs صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twang صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
cuckoo clocks ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
chuck جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
cuckoo clock ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
feep صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
chucked جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chucks جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
texts وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
text وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
slimmed نازک
slims نازک
papyraceous نازک
gossamer نازک
perone نازک نی
slimming نازک
slimmest نازک
feather edged لب نازک
slim نازک
soft hearted نازک دل
frail نازک
soft-hearted نازک دل
ethereal نازک
fine نازک
fined نازک
finest نازک
tenuous نازک
tender نازک
tendered نازک
tenderest نازک
fragile نازک
thin نازک
attenute نازک
thinned نازک
thinners نازک
thins نازک
tenderhearted <adj.> دل نازک
tendering نازک
thinnest نازک
frailest نازک
svelt نازک
tender hearted نازک دل
softhearted نازک دل
tender hearted دل نازک
touchiest دل نازک
tenderhearted دل نازک
egg shell نازک
touchier دل نازک
young ice یخ نازک
eggshell نازک
eggshells نازک
tinnily نازک
frailer نازک
touchy دل نازک
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
the quantity of a vowel کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
thinner نازک کننده
fine draw نازک کردن
card board مقوای نازک
extenuate نازک کردن
featheredge لبه نازک
feather edge لبه نازک
d. touch نازک کاری
d. constitution وجود نازک
lambkino بچه نازک
fine spun نازک ریسته
finespun نازک رشته
folia طبقات نازک
thin film لایه نازک
thin skinned پوست نازک
thin skinned نازک نارنجی
thready نازک چسبناک
verglas قشر نازک یخ
thin film غشای نازک
tenderization نازک سازی
tenderhefted دل نازک دل رحیم
folium طبقه نازک
gold leaf زرورق نازک
hairline rule خط بسیار نازک
patsy نازک نارنجی
pellicle پوسته نازک
pellicle غشاء نازک
picksome نازک نارنجی
radicle فرعی نازک
scale board تخته نازک
shim بوش نازک
squeamishness نازک طبعی
delicate نازک بین
finishing نازک کاری
attenuate نازک کردن
attenuated نازک کردن
attenuates نازک کردن
joinery نازک کاری
mull ململ نازک
thinnest نازک شدن
filmed پرده نازک
film پرده نازک
small stuff طناب نازک
cord طناب نازک
attenuating نازک کردن
cords طناب نازک
racking طناب نازک
spared نحیف نازک
spare نحیف نازک
thinly به طور نازک
thins نازک شدن
rice paper کاغذ نازک
thinners نازک شدن
thinners نازک کردن
thinned نازک شدن
thinned نازک کردن
cardboard مقوای نازک
thin نازک شدن
thin نازک کردن
softest مهربان نازک
slat تخته نازک
thinnest نازک کردن
thins نازک کردن
softer مهربان نازک
slats تخته نازک
soft مهربان نازک
oxide skin قشر نازک اکسید
touchiest نازک نارنجی حساس
marline طناب علفی نازک
veneer لایه نازک چوب
magnetic thin film فیلم نازک مغناطیسی
shear thinning نازک شدن برش
magnetic thin film غشاء نازک مغناطیسی
touchy نازک نارنجی حساس
laminal دارای ورقههای نازک
seams رگه نازک معدن
deposition سطح با یک لایه نازک
splint bone استخوان ساق نازک نی
scruff پرده نازک غشاء
depositions سطح با یک لایه نازک
onionskin کاغذ نازک زرورق
touchier نازک نارنجی حساس
onion skin یکجور کاغذ نازک
attenuates ضعیف شدن نازک
attenuated ضعیف شدن نازک
niminy piminy نازک نارنجی و ژستی
attenuate ضعیف شدن نازک
attenuating ضعیف شدن نازک
peeling پارچه لباسی نازک
thin film circuit مدار غشایی نازک
thin film memory حافظه غشایی نازک
flat colour رنگ نازک مستوی
stave شیارهای نازک چوب
field point سر تیر بسیار نازک
masterstroke نازک کاری هنری
masterstrokes نازک کاری هنری
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com