Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
neological
ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
Other Matches
neologian
وابسته به تعلیمات نوین مذهبی
neodoxy
اصول نوین
neologian
متمایل به تعلیمات نوین مذهبی
revivalism
اصول بیداری مذهبی
pauli
اصول مذهبی پولس
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
revivalist movement
جنبش اصول بیداری مذهبی
vigilantism
پیروی از اصول جمعیتهای مذهبی
modernization
نوین سازی
idols of the theatre
اوهام ناشی از اصول و قواعدمنطقی و فلسفی
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
catechetic
وابسته به تعالیم مذهبی
sacramental
وابسته به مراسم مذهبی
EBNF
روش انعط اف پذیر بیان اصول زبان
interdenominational
وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
presbyteral
طرفدار اصول پرسبیتری وابسته به کشسش ها
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
saturation
خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
dummy
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummies
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
linguistically
وابسته به زبان شناسی
linguistic
وابسته به زبان شناسی
lapp
وابسته به زبان لایلاندی
lappish
وابسته به زبان لایلاندی
simulation language
زبان شبیه سازی
hebraistic
وابسته به زبان یادین یاطرزفکرعبرانی ها
dynamic simulation language
زبان شبیه سازی پویا
philogical
وابسته به علم زبان یا لغت شناسی
BCPL
زبان برنامه سازی سطح بالا
ritualist
ویژه گر تشریفات مذهبی وابسته به تشریفات
phonological
وابسته به صوت شناسی یادگرگونی صدا در زبان
ranine
قورباغهای وابسته به ناحیه زیر نوک زبان
bnf
سیستم نوشتن و بیان زبان برنامه سازی
interpreted
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود
interprets
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود
interpret
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود
turbo pascal
یک پیاده سازی عمومی از زبان برنامه نویسی پاسکال
interpreting
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود
associations
وابستگی وابسته سازی
dismissive
وابسته به مرخص سازی
keramic Šetc
وابسته به سفال سازی
argument association
وابسته سازی نشانوند
incubative
وابسته بجوجه سازی
association
وابستگی وابسته سازی
commoners
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
common
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commonest
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
ceramic
وابسته به سفال سازی سفالینی
ich nographic
وابسته به طراحی و زمینه سازی
cobol
زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
improvisatorial
وابسته به بدیهه گویی یابدیهه سازی
hymnologic
وابسته به سرود شناسی یاسرود سازی
improvisatory
وابسته به بدیهه گویی یابدیهه سازی
optometric
وابسته به میزان دید و عینک سازی
ichnographic
وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
non procedural language
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
concordat
پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
the German issue
مسئله آلمان
[تاریخ]
[بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
tiny basic
یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
the German question
مسئله آلمان
[تاریخ]
[بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
VBA
زبان ماکرو پیچیده ساخت ماکروسافت با کمک ابزار برنامه سازی Visual Basic
low cycle fatigue
خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
tortious liability
ضمان ناشی از شبه جرم مسئوولیت ناشی از خطای مدنی
gpss
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
simscript
زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
description
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
descriptions
زبان برنامه سازی که دستوراتی را برای معرفی اندازه موقعیت ونوع متن گرافیک روی صفحه می پذیرد
declarative language
زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را
sanitize
مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
token
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
tokens
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
classing
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classes
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
classed
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
class
در یک زبان برنامه سازی تعریف آنچه یک تابع نرم افزاری باید انجام دهد ویا نوع دادهای که یک متغیر میتواند نگه دارد
antinomian
مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
closer
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
close
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closes
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closest
در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
younger
نوین
latter-day
نوین
modern
نوین
young
نوین
look ahead
جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
modernizing
نوین کردن
modernized
نوین کردن
modernly
بطرز نوین
modernizes
نوین کردن
modernises
نوین کردن
modernize
نوین کردن
modern sector
بخش نوین
anew
بطرز نوین
modernising
نوین کردن
neo hebraic
عبری نوین
Art Nouveau
هنر نوین
modern system
نظام نوین
modernised
نوین کردن
newer
نوین جدیدا
modernism
نوین گرایی
new-
نوین جدیدا
modernization
نوین گری
new marxism
مارکسیسم نوین
modernists
نوین گرا
modernist
نوین گرا
new fashion
طرز نوین
newest
نوین جدیدا
new
نوین جدیدا
modern physics
فیزیک نوین
ionic
وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
verslibre
شعر بسبک نوین
new general catalogue
فهرست عمومی نوین
neologize
دارای عقاید نوین
neo romanesque
رومی وار نوین
neo platonism
فلسفه افلاطونی نوین
neo plasticism
شکل افرینی نوین
neo christianity
دین نوین مسیح
list
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
misoneism
مخالف با نظم نوین یااصلاحات تازه
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
phallic
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
Arabic
زبان تازی زبان عربی
glib
چرب زبان زبان دار
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
bureaucratic
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
churchly
مذهبی
churchgoer
مذهبی
churchgoers
مذهبی
religious
مذهبی
rectal
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rearming
تجهیز کردن بااسلحه نوین تجدید جنگ افزار کردن
religionism
غیرت مذهبی
ritual
تشریفات مذهبی
clergyman
عالم مذهبی
clergymen
عالم مذهبی
holidays
تعطیل مذهبی
devout
مذهبی عابد
holy day
تعطیل مذهبی
converter
مبلغ مذهبی
missioner
مبلغ مذهبی
pastoral psychiatry
روانپزشکی مذهبی
sect
فرقه مذهبی
service book
کتب مذهبی
convertor
مبلغ مذهبی
religious tenets
عقاید مذهبی
pontifex
شورای مذهبی
dogmatism
تعصب مذهبی
religiose
مذهبی بودن
missionaries
مبلغ مذهبی
gurus
معلم مذهبی
missionary
مبلغ مذهبی
guru
معلم مذهبی
R.E
تحصیلات مذهبی
sects
فرقه مذهبی
semireligious
نیمه مذهبی
revivals
جنبش مذهبی
spirituality
روحیه مذهبی
religious rites
شعائر مذهبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com