Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (7 milliseconds)
English
Persian
unrighteous
ناصالح نامناسب
Other Matches
unsuited
ناکافی - ناصالح
unfit
نامناسب نامناسب کردن
unsuitable
نامناسب
foreign
نامناسب
improper
نامناسب
infelicitious
نامناسب
unmeet
نامناسب
misbecoming
نامناسب
unhandsome
نامناسب
malapropos
نامناسب
maladapted
نامناسب
unsuitably
نامناسب
timeless
نامناسب
inapt
نامناسب
inappropriate
نامناسب
untoward
نامناسب
inutile
بیهوده نامناسب
inconveniently
بطور نامناسب
inadequately
بطور نامناسب
incommensurate
نارسا نامناسب
bad break
قطع نامناسب
ill sorted
نامناسب ناجور
bad soil
خاک نامناسب
unpleasantness
وضع نامناسب
inappropriate
نامناسب ناجور
mismarriage
پیوند نامناسب
incompatible
ناجور نامناسب
inopportune
بی موقع نامناسب
misplaced
نامناسب نابجا
improper
نامناسب نادرست
unplayable
زمین نامناسب
unapt
نامناسب غیر محتمل
dissocial
نامناسب برای معاشرت
out of order
<idiom>
برخلاف قانون ،نامناسب
Irrelevent. I nappropriate. Out of place.
بیجا ( بی مورد ؟نامناسب )
malinvestment
سرمایه گذاری نامناسب
misbecome
نامناسب بودن برای
mismate
وصلت نامناسب کردن
misalliance
اتحاد وائتلاف نامناسب
add insult to the injury
<idiom>
[بدتر کردن یک وضعیت نامناسب]
flame
ارسال پیام نامناسب به کاربر
alignment
قرار گرفتن نامناسب در صفحه
alignments
قرار گرفتن نامناسب در صفحه
alien
متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
bad page break
قطع یا مکث نامناسب صفحه
aliens
متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
flames
ارسال پیام نامناسب به کاربر
inapplicable
غیر قابل اجرا نامناسب
scratch file
نوار مغناطیسی برای فایل نامناسب
junk surf
امواج نامناسب برای موج سواری
flag days
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
unhandy
ناراحت نامناسب برای حمل ونقل دور از دسترس
de scramble
سازمان دادن مجدد پیام یا سیگنالی که حالت نامناسب دارد
de scrambler
وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند
fixes
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
fix
تابع هدایت ارتباطی که مسیرهای کارا یا نامناسب را در نظر نمیگیرد
power approach
تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
self-
سیستمم کد گذاری حروف خطا یا نامناسب را تشخیص دهد ولی نمیتواند ترمیم کند
playback rate scale factor
نقط های که اجرای ویدیو در آن ملایم نیست و به علت فریمهای گم شده نامناسب به نظر می رسد
logic
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
abrash
دو رنگی شدن زمینه و حاشیه فرش به دلیل استفاده از کلاف های متفاوت پشم و یا رنگرزی نامناسب
self-
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
NetBEUI
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
improperly
بطور غلط بطور نامناسب
defective
خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
corn-effect
ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
trojan horse
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
shoulders
[اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
orphans
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan
خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com