English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English Persian
bell-cote ناقوس خانه
bell-gable ناقوس خانه
Search result with all words
bell-cage [ساختار نگهدارنده ناقوس در ناقوس خانه]
Other Matches
knell ناقوس عزارا بصدا دراوردن صدای ضربه ناقوس
bell ناقوس
ring ناقوس
gongs ناقوس
bells ناقوس
gong ناقوس
pealed ناقوس یا زنگ
belfries برج ناقوس
belfry برج ناقوس
tintinnabulation طنین ناقوس
pealing ناقوس یا زنگ
peal ناقوس یا زنگ
passing bell ناقوس مرگ
bell tower برج ناقوس
peals ناقوس یا زنگ
campanile برج ناقوس
clocher برج ناقوس
pealed صدای ناقوس غریدن
pealing صدای ناقوس غریدن
belfries برج ناقوس کلیسا
belfry برج ناقوس کلیسا
campanile محل ناقوس کلیسا
peal صدای ناقوس غریدن
peals صدای ناقوس غریدن
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
bell-chamber [اتاقی با یک یا چند ناقوس بزرگ در قاب]
chiming صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
chimed صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
chimes صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
chime صدای سنج ایجادکردن ناقوس رابصدا دراوردن
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
toll طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolling طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
clangour جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
clangor جرنگ جرنگ طنین ناقوس ها
lodge خانه
lodged خانه
lodges خانه
tersellated خانه خانه
shack خانه
shacks خانه
materfamilias زن خانه
lares خانه
room خانه
within doors در خانه
houseroom جا در خانه
rooms خانه
unsheltered <adj.> بی خانه
domicile خانه
double-fronted خانه دو در
domiciles خانه
pieds-a-terre خانه
pied-a-terre خانه
lar خانه
i was under his roof در خانه
pigeon hole خانه
pigeon-hole خانه
pigeon-holes خانه
quarterage خانه
honeycomb خانه خانه
door-to-door خانه به خانه
honeycombs خانه خانه
housing خانه ها
roommate هم خانه
roommates هم خانه
cellular خانه خانه
checkered خانه خانه
houseless بی خانه
her house خانه ان زن
her house خانه اش
furnace house خانه
cloisonne خانه خانه
cellulated خانه خانه
alveolate خانه خانه
dwellings خانه
dwelling خانه
door to door خانه به خانه
house خانه
homes خانه
cell خانه
houses خانه
housed خانه
home خانه
sockets خانه
cells خانه
socket خانه
home-grown محصول خانه
homeowner صاحب خانه
camera obscura تاریک خانه
domiciliary مربوط به خانه
domicil مقر خانه
caserne سرباز خانه
boathouses قایق خانه
domiciliate خانه مسکن
cabana خانه کوچک
bordel فاحشه خانه
houseboy خانه شاگرد
brick yard اجرپز خانه
house arrest بازداشت در خانه
butler pantry ابدار خانه
disorderly house خانه بدنام
homeowners صاحب خانه
door lock کلید خانه
domatophobia خانه هراسی
disorderly house فاحشه خانه
coffee room خوارک خانه
coffee house قهوه خانه
coffeehouse قهوه خانه
convalescent home نقاهت خانه
quarters محل خانه ها
coach house درشکه خانه
coach house کالسکه خانه
custom house گمرک خانه
boathouse قایق خانه
dacha خانه ییلاقی
chop house خوراک خانه
delivery to the home تحویل در خانه
chequer خانه شطرنج
slaughterhouses قصاب خانه
slaughterhouse قصاب خانه
dishouse بی خانه کردن
chancery دفتر خانه
coffee shop قهوه خانه
bookbindery صحاف خانه
mobile home خانه متحرک
schoolhouse خانه مدیراموزشگاه
schoolhouses خانه مدیراموزشگاه
Outside the house. بیرون از خانه
homes بطرف خانه
canteen سفره خانه
canteens سفره خانه
observatories رصد خانه
observatory رصد خانه
refinery تصفیه خانه
refineries تصفیه خانه
houseboats خانه قایقی
mobile homes خانه متحرک
The house burned down . خانه سوخت
domestic خانه دار
boy خانه شاگرد
boys خانه شاگرد
furniture اثاث خانه
cottage خانه روستایی
cottages خانه روستایی
houseboat خانه قایقی
menage خانه داری
builder خانه ساز
housework کار خانه
baby house عروسک خانه
houseroom اتاق خانه
bawdy house جنده خانه
bawdy house فاحشه خانه
houseproud دلخوش به خانه
houseproud خانه سرفراز
houseboys خانه شاگرد
armory اسلحه خانه
alveolus شش خانه حبابچه
loony bin دیوانه خانه
builders خانه ساز
reading rooms قرائت خانه
reading room قرائت خانه
department وزارت خانه
departments وزارت خانه
loony bins دیوانه خانه
active cell خانه کاری
bindery صحاف خانه
systems house خانه سیستم ها
spence ابدار خانه
secretariate دبیر خانه
luft خانه فرار
lupanar فاحشه خانه
lupanar جنده خانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com