Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
an open letter
نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
Other Matches
to readdress a letter
عنوان نامهای را عوض کردن
round robin (letter)
<idiom>
نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
head line
عنوان سرصفحه روزنامه
press campaingn or stunt
مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
staffers
مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
staffer
مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
titles
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym
عنوان دهنده عنوان مشخص
epistolary
نامهای
letter-bombs
بمب نامهای
letter-bomb
بمب نامهای
the underwritten names
نامهای زیرین
send a letter
نامهای بفرستید
i had a lettr from him
نامهای از او داشتم
dictionary sort
ترتیب واژه نامهای
acknowledging
وصول نامهای را اشعار داشتن
acknowledges
وصول نامهای را اشعار داشتن
to prove a will
درستی و اعتباروصیت نامهای را محقق نمودن
blind letter
نامهای که نام ونشان روشن ندارد
pasquinade
جرشفت هجو نامهای که درجایگاه عمومی بزنند
book message
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
officinal names of drugs
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
p sanction
حکم سلطنتی یاتصویب نامهای که صورت قانون راپیدامیکند
open cover
بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
open policy
بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
notes
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
note
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
letter de chancellerie
نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
noting
نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
consular convention
عهد نامهای که جهت مبادله کنسول بین دو کشور منعقد میشود
letters patent
نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
letters patent
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
papering
روزنامه
papered
روزنامه
journals
روزنامه
newspapers
روزنامه
papers
روزنامه
paper
روزنامه
newspaper
روزنامه
the daily paper
روزنامه
journal
روزنامه
stbtitle
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
official gazette
روزنامه رسمی
newsstand
روزنامه فروشی
sportswriter
خبرنگارورزشی روزنامه
publicist
روزنامه نگار
logbook
روزنامه دریاپیمایی
publicists
روزنامه نگار
local paper
روزنامه محلی
news agent
روزنامه فروش
editor
سردبیر روزنامه
news vendor
روزنامه فروش
newspaper columns
ستونهای روزنامه
official jurnal
روزنامه رسمی
journalists
روزنامه نگار
paper boys
روزنامه فروش
journal
دفتر روزنامه
daily
روزنامه یومیه
dailies
روزنامه یومیه
newspaperman
روزنامه فروش
journals
دفتر روزنامه
paper boy
روزنامه رسان
journalist
روزنامه نگار
book of account
دفتر روزنامه
daily news paper
روزنامه یومیه
day book
دفتر روزنامه
daybook
دفتر روزنامه
newsmen
روزنامه فروش
newsman
روزنامه فروش
cutting
برش روزنامه
paper boy
روزنامه فروش
newsprint
طبع روزنامه
newspaperman
روزنامه نگار
newspapermen
روزنامه نگار
journalism
روزنامه نگاری
column
ستون روزنامه
paper boys
روزنامه رسان
columns
ستون روزنامه
gazetteer
روزنامه نویس
onomasticon
فرهنگ نامهای خاص فرهنگ اسامی مردم
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
unit journal
دفتر روزنامه یکان
trade journal
روزنامه یا مجله بازرگانی
name plates
نام و آرم روزنامه
journalistic
وابسته به روزنامه و روزنامهنگاری
semi monthly
روزنامه یامجله دوهفتگی
journals
دفتر روزنامه یکان
newsboy
پسر روزنامه فروش
news room
اطاق روزنامه خوانی
gazette
مجله رسمی روزنامه
newspaperman
صاحب وگرداننده روزنامه
newsprint
ماشین چاپ روزنامه
news-stands
جایگاه فروش روزنامه
news-stand
جایگاه فروش روزنامه
news stand
جایگاه فروش روزنامه
newsstand
دکه روزنامه فروشی
headliner
نویسنده سرمقاله روزنامه
purchase journal
دفتر روزنامه خرید
commonly read paper
روزنامه کثیر الانتشار
intelligence journal
دفتر روزنامه اطلاعات
a newspaper's political affiliation
وابستگی سیاسی روزنامه ها
journal
دفتر روزنامه یکان
sales d.
دفتر فروش روزنامه
newspaper
روزنامه نگاری کردن
newspapers
روزنامه نگاری کردن
newspapermen
صاحب وگرداننده روزنامه
editoress
مدیره روزنامه یامجله
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
newsstand
دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
editorial board
هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
city article
گزارش مختصرمالی یاتجاری در روزنامه
feuilleton
پاورقی قسمت پایین روزنامه
he writes for the papers
برای روزنامه هامقاله مینویسد
back copy
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
tabloid
روزنامه نیم قطع و مصور
tabloids
روزنامه نیم قطع و مصور
back issue
نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
returns
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
offprint
مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
balaam
موادکوتاه برای پرکردن جاهای خالی در روزنامه
scrapping
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
tear sheet
قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
shirt-tail
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
scrapped
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrap
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
there is a rush for the papers
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
shirt-tails
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
scraps
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
personals
بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
paragraphist
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
feuilleton
کتاب یامقالهای که بصورت پاورقی در روزنامه چاپ شود
itemizer
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
envelope
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelopes
نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
advertorial
تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
papers
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papering
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papered
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
penny a liner
کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
agony aunt
شخصیکهدر ستونیاز روزنامه مطلبمینویسد کهدر آن پاسخ مشکلات و نامههای خوانندگان طرح میشود
ground
عنوان
topic
عنوان
rubrics
عنوان
rubric
عنوان
epithets
عنوان
capitulary
عنوان
epithet
عنوان
heading
عنوان
themes
عنوان ها
headings
عنوان
topics
عنوان ها
subjects
عنوان ها
name
عنوان
title
عنوان
names
عنوان ها
titles
عنوان ها
life peers
عنوان
headlines
عنوان
headline
عنوان
subject
[topic]
عنوان
headwords
عنوان
headword
عنوان
head line
عنوان
caption
عنوان
titles
عنوان
print
عنوان و..
printed
عنوان و..
title
عنوان
by way of remainder
به عنوان رد
life peer
عنوان
captions
عنوان
prints
عنوان و..
appellative
عنوان
in a topic form
بصورت عنوان
intitule
عنوان دادن به
doctorate
عنوان دکتری
nowise
به هیچ عنوان
berths
کسب عنوان
berthed
کسب عنوان
berthing
کسب عنوان
on loan
به عنوان قرض
berth
کسب عنوان
guize
روبند عنوان
doctorates
عنوان دکتری
message heading
عنوان پیام
head
عنوان مبحث
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com