English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
removability ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
Other Matches
An investigation has already been instigated. قدم اول برای بررسی پیش از این برداشته شده بود .
access panel پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
marker علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
markers علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
ingenuity امادگی برای اختراع
distensibility امادگی برای بادکردن
accessibility امادگی برای پذیرایی
port a punch card علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
fluctuability امادگی برای بالاوپایین رفتن
opposability امادگی برای روبرو گذاشتن
reagency امادگی برای واکنش یا معرفی
readiness to report امادگی برای پاسخ دادن
ready solubility in water امادگی برای زودحل شدن دراب
inseparability عدم امادگی برای جدا شدن
irresponsiveness عدم امادگی برای پاسخ دادن
communicativeness امادگی برای رساندن خبر پرگویی
mission ready اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
inerrability معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
insuperability عدم امادگی برای از میان برداشتن
impressionability امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
operating level سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
inductility عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
vitrescence امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
impulsiveness امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
lutine bell زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
condensability قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
put and take fishing انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
civilian preparedness for war اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
ground تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
contractibility قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
removable برداشته شدنی
warped surface سطح تاب برداشته
irremovable برداشته نشدنی ثابت
asynchronous computer نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
instability ناپایداری
transience or cy ناپایداری
inconstancy ناپایداری
crankiness ناپایداری
fickleness ناپایداری
cangeability ناپایداری
transience ناپایداری
precariousness ناپایداری
instabilities ناپایداری
A big load was taken off my back. بار سنگینی از دوشم برداشته شد
the murder is out پرده از روی کار برداشته شد
He wants to bite off more than he can chew. لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
variations تغییر ناپایداری
impermanence ناپایداری بی دوامی
thermal instability ناپایداری حرارتی
variation تغییر ناپایداری
spiral instability ناپایداری چرخشی
impermanency ناپایداری بی دوامی
incertitude ناپایداری زندگی
torsional instability ناپایداری پیچشی
rolling instability ناپایداری غلطشی
instability constant ثابت ناپایداری
bound barrel لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
the fish smacks of the tin ماهی بوی حلبی را برداشته است
phototype کلیشهای که از عکس برداشته شده است
sententiously چنانکه اندرزیانصیحتی رادر برداشته بتاشد
atrip لنگر از زمین برداشته امادهء حرکت
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
negative static stability ناپایداری ایستای منفی
evanescence فقدان تدریجی ناپایداری
jitter ناپایداری سیگنال یا مسیراپعه کاتدیک
irremovability حالت چیزی یا کسی که از جای خود برداشته نشود
chip off the old block <idiom> (هرچی گذاشته اون برداشته)رفتار مشابه به والدین داشتن
war head قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
e f t a (european free trade association فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
air defense readiness وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
aweigh تازه لنگر برداشته دارای لنگر اویزان
preparedness امادگی
preparations امادگی
coverings امادگی
tautness امادگی
conditioning امادگی
form امادگی
formed امادگی
kelter امادگی
preparation امادگی
disposition امادگی
readiness امادگی
proneness امادگی
penchant امادگی
kelter or kilter امادگی
predispostion امادگی
cover امادگی
susceptibility امادگی
qualification امادگی
covers امادگی
forms امادگی
erg 2- امادگی ذاتی
readiness امادگی رزمی
reconditioning تجدید امادگی
peripheral دوره امادگی
indisposition عدم امادگی
reading readiness امادگی خواندن
preparatory schools اموزشگاه امادگی
preparatory school اموزشگاه امادگی
indispositions عدم امادگی
condition of readiness شرایط امادگی
work out تمرین امادگی
physical fitness امادگی جسمانی
law of readiness قانون امادگی
half way houses خانههای امادگی
third degree of readiness امادگی درجه سه
preparatory interval دوره امادگی
combat readiness امادگی رزمی
peak up در اوج امادگی
state of alert وضعیت امادگی
medical fitness امادگی پزشکی
hottest امادگی کامل
hotter امادگی کامل
second degree of readiness امادگی درجه دو
indisposedness عدم امادگی
hot امادگی کامل
vigilance امادگی چالاکی
unreadiness عدم امادگی
operational readiness امادگی عملیاتی
insusceptibility عدم امادگی
liability to disease تعهد امادگی
training camp اردوی امادگی
availability زمان امادگی
physical fitness امادگی عمومی جسمانی
peripheral course دوره امادگی نظامی
lurch امادگی شکست فاحش
operational performance category طبقه امادگی عملیاتی
lurches امادگی شکست فاحش
level of readiness سطح امادگی رزمی
lurched امادگی شکست فاحش
readiness اماده باش امادگی
materiel readiness امادگی رزمی وسایل
lurching امادگی شکست فاحش
school readiness امادگی ورود به مدرسه
preparations امادگی اماده سازی
fourth degree of readiness امادگی درجه چهار
preparation امادگی اماده سازی
data terminal ready امادگی ترمینال داده
readiness category نوع امادگی رزمی
condition code کد وضعیت امادگی اقلام
condition of readiness وضعیت امادگی رزمی
flyable dud بدون امادگی رزمی
combat ready دارای امادگی رزمی
habilitation لباس پوشاندن امادگی
data set ready امادگی مجموعه داده ها
operational performance category امادگی عملیاتی از طبقه
readiness category درجه امادگی رزمی
sight-reads بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read بدون امادگی قبلی اجراکردن
haemophillia امادگی بخون رفتن زیاد
teachability امادگی جهت یاد گرفتن
sight-reading بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight read بدون امادگی قبلی اجراکردن
army ready material program برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
materiel readiness میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
snug down امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
flight readiness firing ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
dtr Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
war footing حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
plea of tender اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
availability میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
unit categories انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
recalled برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narratives یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
recalls برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
permanent آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
iil دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
revenue tax مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
teacloth رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bins محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bread and point سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
grammar امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com