Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
English
Persian
note
نت موسیقی نوشتن
notes
نت موسیقی نوشتن
noting
نت موسیقی نوشتن
Other Matches
play by ear
<idiom>
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
melody
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
MIDI Mapper
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
MIDI file
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
scrawl
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher
برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD
درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write
نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
treble clef
موسیقی
treble staff
موسیقی
music
موسیقی
ear for music
موسیقی
ragtime
در موسیقی
boogied
موسیقی بوگی
boogieing
موسیقی راک
boogieing
موسیقی بوگی
beat
ضربت موسیقی
boogies
موسیقی راک
boogied
موسیقی راک
boogie
موسیقی بوگی
boogie
موسیقی راک
jazz
موسیقی جاز
quire
گروه کر
[موسیقی]
background sound
موسیقی متن
boogies
موسیقی بوگی
chamber music
موسیقی مجلسی
ambient music
موسیقی پس زمینه
background music
موسیقی پس زمینه
background sound
موسیقی پس زمینه
musicians
موسیقی دان
ambient music
موسیقی متن
play music
موسیقی ساختن
make music
موسیقی ساختن
beats
ضربت موسیقی
discos
موسیقی دیسکو
disco
موسیقی دیسکو
boleros
موسیقی بولرو
background music
موسیقی متن
instrumentally
با الت موسیقی
instructor of music
مشاق موسیقی
fa
چهارمین نت موسیقی
carillon
زنگهای موسیقی
euterpe
الهه موسیقی
electronic music
موسیقی الکترونیکی
musical instrument
الت موسیقی
musical instruments
الت موسیقی
ragtime
موسیقی ضربی
music hall
سالن موسیقی
music halls
سالن موسیقی
opus
قطعه موسیقی
opuses
قطعه موسیقی
concerto
قطعه موسیقی
concertos
قطعه موسیقی
devotion to music
دلبستگی به موسیقی
computer music
موسیقی کامپیوتری
music synthesizer
ایجادکننده موسیقی
fortes
موسیقی بلند
forte
موسیقی بلند
unvocal
بدون موسیقی
subdominant
نت چهارم موسیقی
prick
نقطه نت موسیقی
pricked
نقطه نت موسیقی
pricking
نقطه نت موسیقی
pricks
نقطه نت موسیقی
philharmonic
عاشق موسیقی
noteless
غیر موسیقی
musicology
موسیقی شناسی
musicologist
موسیقی شناس
musicalness
ذوق موسیقی
musicalness
برابری با موسیقی
musicality
ذوق موسیقی
musicality
برابری با موسیقی
musical language
زبان موسیقی
musical ability
توانش موسیقی
music therapy
موسیقی درمانی
musician
موسیقی دان
carillons
زنگهای موسیقی
timpani
دهل ها
[ساز موسیقی]
timpano
دهل
[ساز موسیقی]
timpano
کوس
[ساز موسیقی]
kettledrums
دهل ها
[ساز موسیقی]
kettledrums
کوسها
[ساز موسیقی]
duet
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
duets
قطعه موسیقی یا اوازدونفری
timpani
کوسها
[ساز موسیقی]
soul music
موسیقی مذهبی سیاهپوستان
medley
قطعه موسیقی مختلط
symphonies
قطعه طولانی موسیقی
anvil
سندان
[آلت موسیقی]
stroke
[guitar]
زدن
[گیتار]
[موسیقی]
Beautiful music ( weather ) .
موسیقی ( هوای ) قشنگ
soundtracks
موسیقی ضبط شده
soundtrack
موسیقی ضبط شده
banstand
محل دستهء موسیقی
to harp
چنگ زدن
[موسیقی]
gavote
موسیقی این رقص
gavotte
موسیقی این رقص
glockenspiel
نوعی الت موسیقی
immusical
خارج ازقواعد موسیقی
intermezzo
قطعه موسیقی کوتاه
march
موسیقی نظامی یا مارش
marched
موسیقی نظامی یا مارش
euphonium
یکجورالت موسیقی بادی
etude
قطعهء موسیقی کوتاه
reed
الت موسیقی بادی
plainsong
سرودمناجاتی و بدون موسیقی
musically
مطابق اصول موسیقی
bandsmen
عضو دستهء موسیقی
bandsman
عضو دستهء موسیقی
dulcet
نوعی الت موسیقی
castanet
یک نوع الت موسیقی
duos
اواز یا موسیقی دونفری
duo
اواز یا موسیقی دونفری
symphony
قطعه طولانی موسیقی
marches
موسیقی نظامی یا مارش
noting
اهنگ صدا نت موسیقی
chime
ترتیب زنگهای موسیقی
timpani
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
tablature
نوعی علائم موسیقی
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
tin pan alley
جماعت موسیقی دانان
kettledrums
تیمپانی ها
[ساز موسیقی]
postlude
قطعه موسیقی پایان
chimed
ترتیب زنگهای موسیقی
chimes
ترتیب زنگهای موسیقی
chiming
ترتیب زنگهای موسیقی
marching
موسیقی نظامی یا مارش
notes
اهنگ صدا نت موسیقی
to play
[the]
harp
چنگ زدن
[موسیقی]
note
اهنگ صدا نت موسیقی
percussion instrument
الات موسیقی ضربی
plays
الت موسیقی نواختن
lyrical
غزلی موسیقی یا شعربزمی
wind instrument
الات موسیقی بادی
band
دستهء موسیقی اتحاد
playing
الت موسیقی نواختن
played
الت موسیقی نواختن
bands
دستهء موسیقی اتحاد
play
الت موسیقی نواختن
serenades
قطعه موسیقی عاشقانه
melody
صدای موسیقی نوا
melodies
صدای موسیقی نوا
serenading
قطعه موسیقی عاشقانه
serenade
قطعه موسیقی عاشقانه
octave
نتهای هشتگانه موسیقی
serenaded
قطعه موسیقی عاشقانه
octaves
نتهای هشتگانه موسیقی
wind instruments
الات موسیقی بادی
medleys
قطعه موسیقی مختلط
saxophone
نوعی الت موسیقی بادی
cithara
یکنوع الت موسیقی قدیمی
combo
دسته کوچک موسیقی جاز
orpheus
ارفیوس موسیقی دادن و شاعر
go-go
وابسته به رقص با موسیقی راک
go-go
وابسته به رقصگر موسیقی راک
phrasing
ترتیب بندی قطعات موسیقی
fugues
نوعی الت بادی موسیقی
fugue
نوعی الت بادی موسیقی
masque
نمایش توام با موسیقی ورقص
saxophones
نوعی الت موسیقی بادی
offbeat
قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
He is a mediocre musician .
موسیقی دان پرمایه یی نیست
preattunement
کوک از قبل
[آلت موسیقی]
sext
یک ششم نوعی الت موسیقی
glee
ساز و نواز اسباب موسیقی
rhapsodies
قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
accent mark
یکی از علائم تکیه در موسیقی
reed organ
یکنوع الت موسیقی بادی
harmonicas
الت موسیقی شبیه سنتور
harmonica
الت موسیقی شبیه سنتور
musical instrument digital interface
میانجی رقمی الات موسیقی
rhapsody
قطعه موسیقی ممزوج و احساساتی
range of music
حدود یا میدان علم موسیقی
nocturnes
قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
midi
میانجی رقمی الات موسیقی
nocturne
قطعه موسیقی دل انگیزو رویایی
combos
دسته کوچک موسیقی جاز
schmalz
موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
composer
آهنگ ساز
[بیشتر موسیقی کلاسیک]
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
schmaltzy
موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
schmaltz
موسیقی یااثرهنری خیال انگیز ورویایی
reed pipe
لوله یا نای الات موسیقی بادی
earless
بی دسته فاقدگوش موسیقی یاگوش ضربی
ukulele
یک نوع الت موسیقی شبیه گیتار
tin pan alley
کوچه موسیقی دانان واهنگ سازان
theme song
ملودی یا قطعه موسیقی تکرار شونده
mi
سومین نوت گام دیاتونیک موسیقی
audiophile
شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
high fidelity music reproducing system
سیستم بازیابی موسیقی باکیفیت عالی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com