Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English
Persian
the first person
نخستین شخص متکلم
Other Matches
prolocutor
متکلم
romanic
متکلم بزبان رومی
speaker
متکلم سخن ران
speakers
متکلم سخن ران
polyglots
متکلم بچند زبان
trilingual
متکلم بسه زبان
polyglot
متکلم بچند زبان
at first a
در نخستین دید در وهله نخستین
prosopopoeia
تعریف شخص غایب بصورت متکلم وحده
dramatic monologue
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
initialing
نخستین
initialling
نخستین
initialled
نخستین
proto
نخستین
quadrages ima
نخستین
first detector
نخستین
primary
نخستین
incipient
نخستین
premiering
نخستین
premieres
نخستین
premiered
نخستین
premiere
نخستین
initials
نخستین
our first parents adam and eva
نخستین ما
mixers
نخستین
initialed
نخستین
premier
نخستین
primal
<adj.>
نخستین
premiers
نخستین
first
نخستین
mixer
نخستین
initial
نخستین
primary colors
رنگهای نخستین
primes
نخستین اولیه
octateuch
نخستین عهدعتیق
by return of post
با نخستین پست
proenomen
نام نخستین
book one
جلد نخستین
at the first onset
در نخستین وهله
at the first blush
در نخستین وهله
at first push
در نخستین وهله
primary anxiety
اضطراب نخستین
prime
نخستین اولیه
primary
مقدماتی نخستین
his opening remarks
نخستین گفتههای وی
primed
نخستین اولیه
rough coat
نخستین اندود
incipience
حالت نخستین
hexateuch
نخستین توریه
incipincy
حالت نخستین
incunabula
نخستین دوره
protomartyr
نخستین شهید
initial movement
نخستین اقدام
initial stage
طبقه نخستین
first rate
نخستین درجه
first hand
نخستین بازی کن
first aids
کمکهای نخستین
menarche
نخستین قاعدگی
first impression
برداشت نخستین
crossover
تمرکز نخستین
in the egg
در مرحله نخستین
prime coat
روکش نخستین
the opening chapter
نخستین فصل
prototypes
نخستین بشر
prototypes
نمونه نخستین
primary processes
فرایندهای نخستین
primary personality
شخصیت نخستین
primary treatment
تصفیه نخستین
primary productivity
فراوردگی نخستین
trivium
دوره نخستین
as a first step
<adv.>
نخستین
[اولا]
primary reinforcement
تقویت نخستین
prototype
نمونه نخستین
primary needs
نیازهای نخستین
prototype
نخستین بشر
primary drive
سائق نخستین
primary zones
نواحی نخستین
primordial
اصل نخستین
primary group
گروه نخستین
springer stone
نخستین رگ پاطاق
primary treatment
پاکسازی نخستین
the first day
نخستین رور
initial expenses
هزینه نخستین
primary motivation
انگیزش نخستین
the first of all
نخستین همه
incipient stages
مراحل نخستین یا ابتدائی
initial inverse voltage
ولتاژ معکوس نخستین
primary sensory area
ناحیه حسی نخستین
primary reinforcer
تقویت کننده نخستین
primary projection area
ناحیه فرافکنی نخستین
prodelision
حذف نخستین حرفCanis
net primary production
تولید خالص نخستین
primary process thinking
اندیشیدن در فرایند نخستین
opener
نخستین مسابقه از یک دورمسابقه
primary mental abilities
تواناییهای عقلی نخستین
primary amentia
نقص عقل نخستین
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
protoplast
نخستین ادم افریده
break one's duck
کسب نخستین امتیاز
draw first blood
کسب نخستین امتیاز
recoiled
بحال نخستین برگشتن
at the earliest p moment
در نخستین وهله امکان
initiating
نخستین قدم رابرداشتن
on the first occasion
در نخستین وهله یا فرصت
acrospire
نخستین جوانهء دانه
initiated
نخستین قدم رابرداشتن
initiate
نخستین قدم رابرداشتن
fifteen
نخستین امتیاز گیم
maiden speech
نخستین نطق شخص
rudimentary knowledge
دانش مقدماتی یا نخستین
recoiling
بحال نخستین برگشتن
hexateuchal
شش کتاب نخستین از تورات
initiates
نخستین قدم رابرداشتن
maiden speeches
نخستین نطق شخص
gross primary product
تولید ناخالص نخستین
foal tooth
نخستین دندان اسب
recoils
بحال نخستین برگشتن
firstling
نوبر نخستین نتیجه
primordial
عنصر نخستین اساسی
recoil
بحال نخستین برگشتن
first fruits
نخستین دستاوردهای هر چیز
prototype
اصل ماده نخستین افریده
prototypes
اصل ماده نخستین افریده
primary mental deficiency
عقب ماندگی ذهنی نخستین
primate
راسته پستانداران نخستین پایه
relapsed
مرتد بحال نخستین برگشتن
hetaerism
ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
heptateuch
هفت کتاب نخستین توریه
retranslate
دوباره بزبان نخستین دراوردن
original sin
نخستین گناه ادم ابوالبشر
plough monday
نخستین دوشنبه پس از خاج شویان
relapse
مرتد بحال نخستین برگشتن
relapses
مرتد بحال نخستین برگشتن
relapsing
مرتد بحال نخستین برگشتن
fleshment
خوشحالی حاصله از نخستین موفقیت
sixth man
نخستین بازیگرذخیرهای که وارد میدان میشود
protogenic
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
protogenetic
وابسته به نخستین دوره نمویا پیدایش
premiers
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
protasis
نخستین قسمت درام قدیم رومی
stars and bars
نخستین پرچم ایالات متحده امریکا
premiering
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
first reading
طرح نخستین لایحه قانونی درمجلس
premieres
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
imfancy
عدم بلوغ نخستین دوره رشد
premiered
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premiere
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
premier
نخست وزیر نخستین نمایش یک نمایشنامه
ground
بگل نشاندن اصول نخستین را یاددادن
to nip or crush in the bud
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
revalorization
اعاده پول کشور به بهای نخستین خود
break shot
نخستین ضربه برای پراکندن گویهای بیلیارد
previous examination
نخستین امتحانی که درجه A.B در کمبریج باید داد
fresher
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
grilse
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
restorationism
عقیده باینکه بشرسرانجام بسعادت نخستین خود خواهدرسید
romulus
رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
little go
نخستین امتحانی که برای گرفتن درجه در a.b کمبریج باید داد
the great exhibition
نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
debuts
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debut
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
pelasgic
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
mural crown
ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
debutant
نوازنده یا ناطقی که برای نخستین بار در جلو عموم فاهر میشود
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
notochord
نخستین محور تیره پشت میله غضروفی که در پشت جانوران است
broached
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broach
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broaching
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
broaches
برای نخستین بار بازکردن بازکردن یامطرح نمودن بسیخ کشیدن
rough wrought
طرح شده تنهادرمراحل نخستین درست شده
initialling
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initial
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialed
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initialing
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
caxton
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
initialled
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
initials
نخستین حروف نام و نام خانوادگی رانوشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com