Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
protasis
نخستین قسمت درام قدیم رومی
Other Matches
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
romanesque
رومی وابسته به تمدن رومی
teutonic
از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
at first a
در نخستین دید در وهله نخستین
drama
درام
dramas
درام
magnetic drum
درام مغناطیسی
dramaturge
درام نویس
dramaturgy
فن درام نویسی
adrama in acts
درام درپنج پرده
tetralogy
چهار درام یاتراژدی
drum controller
کنترل کننده درام
magnetic drum memory
حافظه با درام مغناطیسی
drum
درام سیلندر استوانه
magnetic drum system
سیستم درام مغناطیسی
donnee
موضوع داستان یا درام
drummed
درام سیلندر استوانه
dramatising
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatises
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatised
بشکل درام یا نمایش دراوردن
vaudeville
درام دارای رقص و اواز
magnetic drum
طبلک مغناطیسی درام حافظه
magnetic drum file memory
درام مغناطیسی حافظه بزرگ
dramatizing
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatizes
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatized
بشکل درام یا نمایش دراوردن
dramatize
بشکل درام یا نمایش دراوردن
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
vaude
نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
Roman
رومی
ogive
رومی
Romans
رومی
lyrae
چنگ رومی
domus
سرای رومی
steelyard
قپان رومی
lyra
چنگ رومی
mountian spinach
اسفناج رومی
lovage
انجدان رومی
oilstone
سنگ رومی
pimpernel
بادیان رومی
cavy
ارنب رومی
hart wort
انجدان رومی
arm roll and grapevine
بغل رومی
romanesque
ازنژاد رومی
romanesque
بسبک رومی
romanesque vault
طاق رومی
romanic
زبان رومی
romish
رومی وار
legions
سپاه رومی
celtic nard
سنبل رومی
mastic
کندر رومی
legion
سپاه رومی
acrus
طاق رومی
carcer
آماجگاه رومی ها
ogive
طاق رومی
Roman numeral
اعداد رومی
excubitorium
خوابگاه رومی
Roman numerals
ارقام رومی
Latin cross
صلیب رومی
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
greek catholic
عضوکلیسای کاتولیک رومی
leg ride and far leg hook
بغل رومی بااستفاده از پا
castrum
[کمپ نیروهای رومی]
colonia
خانه های رومی
colonica
خانه های رومی
false ogive
سپر رومی گلوله
Roman
لاتین حروف رومی
caldarium
گرمخانه در حمام رومی
Roman numeral
عدد رومی
[ریاضی]
neronian
وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
anise
بادیان رومی انیسون
neo romanesque
رومی وار نوین
romanic
متکلم بزبان رومی
popish
وابسته بکاتولیک رومی
hollow square
[گچ بری هرمی رومی]
Romans
لاتین حروف رومی
leitmotif
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
leitmotive
عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
ogive arch
طاق رومی قوس جناغی
cavaedium
[پیش حیاط در خانه های رومی]
romih variation
واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
hypaethrum
[پنجره نیم گرد کوچک رومی]
double cone
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
Frigi darium
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
Golden House
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
knotted shaft
[ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
Hirsau style
[نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
praetorian
وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
vesta
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
aniseed
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lavage
انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
of old
قدیم
anciently
در قدیم
primitive
قدیم
yore
در قدیم
the old world
بر قدیم
lararium
[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
ides
روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
ancientry
عهد قدیم
the old ways
رسوم قدیم
In times past . In olden days .
درروزگاران قدیم
immensurable
خیلی قدیم
dateless
بسیار قدیم
pierian
در مقدونیه قدیم
tzar
امپراطورروسیه قدیم
the youth of the world
روزگارخیلی قدیم
f. times
ایام قدیم
Aborigine
اهلی قدیم
old world
دنیای قدیم
the old testament
عهد قدیم
municipium
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
land grave
کنت قدیم المانی
proconsulship
مقام فرمانداری در رم قدیم
earliest
مربوط به قدیم عتیق
immemorially
بطور خیلی قدیم
carthage
شهر کارتاژ قدیم
early
مربوط به قدیم عتیق
babylon
شهر بابل قدیم
kempo
تکنیک قدیم کاراته
conservative
پیرو سنت قدیم
iguanodont
سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
italic
وابسته به ایتالیاییهای قدیم
old english
زبان انگلیسی قدیم
conservatives
پیرو سنت قدیم
proconsular
وابسته به فرمانداران رم قدیم
satrap
استاندار قدیم ایران
samson
قاضی قدیم اسرائیل
samaria
سامریه در فلسطین قدیم
from immemorial times
از زمان خیلی قدیم
conventionality
پیروی از سنت قدیم
unite
سکه قدیم انگلیسی
It is an old saying that …
از قدیم گفته اند که ...
unites
سکه قدیم انگلیسی
uniting
سکه قدیم انگلیسی
Old Testament
پیمان یا وصیت قدیم
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
ogive
طاق رومی
[این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
old indian defence
دفاع هندی قدیم شطرنج
apis
گاو مقدس مصریان قدیم
triumvier
یکی از سه زمامدار روم قدیم
sab
وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
babel
شهر و برج قدیم بابل
paleo arctic or palaeo
وابسته بشمال دنیای قدیم
saker
باز شکاری در اروپای قدیم
pandect
حقوق مدنی روم قدیم
paleethnology
مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleo etc
وابسته بشمال دنیای قدیم
pony express
پست سریع السیر قدیم
tchigorin indian
دفاع هندی قدیم شطرنج
ecclesiast
عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
the a of days
خدای سرمدی قدیم الایام
stuart
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
Hamedan
شهر همدان
[اکباتان قدیم]
macaque
نوعی میمون دنیای قدیم
fabliau
وابسته باشعار قدیم فرانسه
ra
خدای افتاب مصریان قدیم
immemorial
بسیار قدیم خیلی پیش
triumvirates
یکی از سه زمامدار روم قدیم
punic
اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
mercury
یکی از خدایان یونان قدیم
nestorian
کلیسای نسطوری قدیم ایران
macaca
نوعی میمون دنیای قدیم
triumvirate
یکی از سه زمامدار روم قدیم
plebs
توده مردم روم قدیم
old guard
صنوف صاحب اعتبار قدیم
doric
بسبک معماری قدیم یونان
propraetor
کنسول فرمانداراستان قدیم روم
He is an old – timer at this club .
از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
paleontology
مبحث زیست شناسی دوران قدیم
lawmerchant
قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
from (since) the year dot
[British E]
<adv.>
از زمان خیلی قدیم
[اصطلاح روزمره]
from (since) the year one
[American E]
<adv.>
از زمان خیلی قدیم
[اصطلاح روزمره]
classics
مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
classic
مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
mycenian
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean
اهل شهر "مسین " قدیم یونان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com