English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
paling نرده سازی
Other Matches
picket ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
guard-rails نرده
barriers نرده
rail نرده
parapet نرده
picket line خط نرده ها
barrier نرده
picket lines خط نرده ها
zariba نرده
banisters نرده
balustrade نرده
balustrades نرده
railing نرده
railings نرده
guard-rail نرده
allering نرده
fences نرده
pale نرده
palisad نرده
fence نرده
palest نرده
hand rail نرده
fencing نرده
parapets نرده
lattic-bridge پل نرده ای
carriage نرده
carriages نرده
paler نرده
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
balustrade نرده پلکان
list شیار نرده
balconette نرده ایوان
balconet نرده ایوان
colomella صراحی نرده
communion-rail نرده محراب
railing نرده کشیدن
baluster ستون نرده
Laudian rails نرده محراب
guard نرده حفافتی
guarding نرده حفافتی
guards نرده حفافتی
newels پایه نرده
frieze-rail نرده پیشخوان
snake fence نرده مارپیچ
parclose or per نرده یا تجیر
railings نرده کشیدن
fender نرده حفاظ
companionways نرده پلهای
newel پایه نرده
handrail نرده ساختمان
hand rail دستگیره نرده
handrail bracket پایه نرده
gratling نرده فلزی
balustrum نرده محراب
companionway نرده پلهای
railing post میله نرده
bars نرده حائل
handrails نرده ساختمان
bar نرده حائل
chancel-rail نرده مشبک [کلیسا]
stair rod نرده راه پله
taffrail نرده پاشنه ناو
stake truck کامیون نرده دار
fender نرده روکش نردهای
pale در میان نرده محصورکردن
paler در میان نرده محصورکردن
bridgheboard نرده پلکان چوبی
to rail a place گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
balustrade Order ترتیب نرده ستون ها
bridgeboard نرده پلکان چوبی
hand rail دست انداز نرده
palest در میان نرده محصورکردن
paling حصار کشی نرده
catch fence نرده محکم سر پیچ
wreath نرده پلکان مارپیچی
empale نرده کشیدن دور
handrail نرده مخصوص دستگیره
peels خلال نرده چوبی
handrails نرده مخصوص دستگیره
peel خلال نرده چوبی
wreaths نرده پلکان مارپیچی
handrail نرده دور پله ناو
scalar quantity کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
picket نرده کشیدن مراقبت کردن
fence حفظ کردن نرده کشیدن
handrails نرده دور پله ناو
picketed نرده کشیدن مراقبت کردن
scalar کمیت نرده ای [فیزیک] [ریاضی]
dogleg نوعی نرده چوبی دهقانی
rail نرده کشیدن توبیخ کردن
fencible مناسب برای نرده کشی
fences حفظ کردن نرده کشیدن
taffrail نرده قسمت عقب کشتی
pickets نرده کشیدن مراقبت کردن
wattle نرده گذاری کردن بستن
scalar field میدان نرده ای [ریاضی] [فیزیک]
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
curtail [نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
guard rail نرده دست انداز راه پله
pole sitter راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
guards احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guarding احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard احتیاط نرده روی عرشه کشتی
ox fence اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
oxer اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
frame قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
lug out تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
billboards هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
guard rail نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
billboard هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
ledger board تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
lamb's tongue [کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
breastwork استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
bear in تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
manrope طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
sightscreen دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
choire-enclosure [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-rail [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
choir-screen [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
altar-rail [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
grates باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grate باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
fraise نرده دار کردن دهانه چیزی را گشادتر کردن
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
baluster ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
fence [around / between something] نرده [دور چیزی] [بین چیزی]
bull pen محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
local anasthesia سر سازی
flooring کف سازی
truncation بی سر سازی
pavement کف سازی
bridge building پل سازی
pavements کف سازی
stylization مد سازی
bridgework پل سازی
individualises تک سازی
idolization بت سازی
compaction تو پر سازی
individualising تک سازی
deflexion خم سازی
repk lection پر سازی
individualization تک سازی
flection خم سازی
individuation تک سازی
retortion کج سازی
retortion خم سازی
individualizes تک سازی
individualized تک سازی
individualised تک سازی
individualize تک سازی
padding له سازی
individualizing تک سازی
re construction دوباره سازی
resolving برطرف سازی
rarafaction لطیف سازی
scenery صحنه سازی
rearrngement پس وپیش سازی
stacking پشته سازی
latticework شبکه سازی
histrionics صحنه سازی
plaster of Paris گچ مجسمه سازی
rectification دائم سازی
oscillation نوسان سازی
oscillations نوسان سازی
puppyhood خود سازی
puppydom خود سازی
punctation نقطه سازی
illuminations روشن سازی
illumination روشن سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com