Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
gratling
نرده فلزی
Other Matches
picket
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcage
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
plates
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
paler
نرده
pale
نرده
railing
نرده
barrier
نرده
barriers
نرده
railings
نرده
palest
نرده
fence
نرده
fences
نرده
fencing
نرده
carriages
نرده
carriage
نرده
rail
نرده
guard-rail
نرده
guard-rails
نرده
banisters
نرده
balustrade
نرده
parapet
نرده
parapets
نرده
picket line
خط نرده ها
zariba
نرده
allering
نرده
picket lines
خط نرده ها
lattic-bridge
پل نرده ای
palisad
نرده
balustrades
نرده
hand rail
نرده
handrails
نرده ساختمان
Laudian rails
نرده محراب
guard
نرده حفافتی
guarding
نرده حفافتی
guards
نرده حفافتی
handrail
نرده ساختمان
frieze-rail
نرده پیشخوان
companionway
نرده پلهای
communion-rail
نرده محراب
baluster
ستون نرده
railings
نرده کشیدن
handrail bracket
پایه نرده
railing
نرده کشیدن
paling
نرده سازی
parclose or per
نرده یا تجیر
hand rail
دستگیره نرده
railing post
میله نرده
snake fence
نرده مارپیچ
balconet
نرده ایوان
balconette
نرده ایوان
balustrade
نرده پلکان
balustrum
نرده محراب
colomella
صراحی نرده
companionways
نرده پلهای
list
شیار نرده
newels
پایه نرده
bar
نرده حائل
bars
نرده حائل
newel
پایه نرده
fender
نرده حفاظ
handrail
نرده مخصوص دستگیره
taffrail
نرده پاشنه ناو
bridgheboard
نرده پلکان چوبی
to rail a place
گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
peel
خلال نرده چوبی
peels
خلال نرده چوبی
bridgeboard
نرده پلکان چوبی
catch fence
نرده محکم سر پیچ
handrails
نرده مخصوص دستگیره
balustrade Order
ترتیب نرده ستون ها
chancel-rail
نرده مشبک
[کلیسا]
stake truck
کامیون نرده دار
stair rod
نرده راه پله
wreath
نرده پلکان مارپیچی
pale
در میان نرده محصورکردن
wreaths
نرده پلکان مارپیچی
fender
نرده روکش نردهای
empale
نرده کشیدن دور
palest
در میان نرده محصورکردن
hand rail
دست انداز نرده
paling
حصار کشی نرده
paler
در میان نرده محصورکردن
rail
نرده کشیدن توبیخ کردن
taffrail
نرده قسمت عقب کشتی
fence
حفظ کردن نرده کشیدن
handrails
نرده دور پله ناو
fencible
مناسب برای نرده کشی
fences
حفظ کردن نرده کشیدن
wattle
نرده گذاری کردن بستن
dogleg
نوعی نرده چوبی دهقانی
scalar field
میدان نرده ای
[ریاضی]
[فیزیک]
scalar
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
scalar quantity
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
pickets
نرده کشیدن مراقبت کردن
picket
نرده کشیدن مراقبت کردن
handrail
نرده دور پله ناو
picketed
نرده کشیدن مراقبت کردن
pole sitter
راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
guard
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guarding
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guards
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard rail
نرده دست انداز راه پله
curtail
[نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
ox fence
اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
oxer
اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
frame
قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
lug out
تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
guard rail
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
billboards
هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
billboard
هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
lamb's tongue
[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
ledger board
تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
fence
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
manrope
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
bear in
تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
breastwork
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
choir-rail
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
choire-enclosure
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-screen
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
sightscreen
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
metal rule
خط کش فلزی
cladding
اب فلزی
bimetallic
دو فلزی
metallic
فلزی
metalloid
فلزی
monometallism
یک فلزی
lapping head
سمبه فلزی
hollow ware
ادوات فلزی
marlinspike
پاروی فلزی
metal coat
روکش فلزی
hard ware
فروف فلزی
bimetallic wire
سیم دو فلزی
ladder scaffold
داربست فلزی
bimetalism
سیستم دو فلزی
carcase
اسکلت فلزی
elephant shelter
پناهگاه فلزی
armature
میله فلزی
flitter
پولک فلزی
metal ware
ضرف فلزی
brummagem
مسکوک فلزی
thimble eye
چشمی فلزی
strategic concentration by rail
نشرمسکوکات فلزی
shim
لایی فلزی
sheet piling
سپر فلزی
sheet
ورق فلزی
protective plating
حفاظ فلزی
sheets
ورق فلزی
pannikin
فنجان فلزی
tip staff
عصای سر فلزی
truss bridge
پل اسکلت فلزی
cable
طناب فلزی
cabled
طناب فلزی
cleat
تسمه فلزی
metal rod
میله فلزی
wire mesh
شبکه فلزی
try square
گونیای فلزی
nonmetallic
غیر فلزی
non metallic
غیر فلزی
minted money
پول فلزی
metallic circuit
مدار فلزی
metallic bond
پیوند فلزی
metallic arc
قوس فلزی
metal ware
آلات فلزی
metal spraying
تزریق فلزی
metal ornament
پولک فلزی
metal lath
شبکه فلزی
metal lamp
لامپ فلزی
metallic conduction
رسانش فلزی
metallic currency
پول فلزی
metallizo
فلزی کردن
metallic soap
صابون فلزی
metallic paints
رنگهای فلزی
metallic packing
پوشش فلزی
metallic packing
لایی فلزی
metallic luster
جلای فلزی
metallic filament
افروزه فلزی
metallic electrode
الکترود فلزی
metal industries
صنایع فلزی
titanium
عنصر فلزی
thimbles
چشمی فلزی
galvanises
اب فلزی دادن
metal
فلزی کردن
ribbon
نوار فلزی
metals
جسم فلزی
metals
فلزی کردن
buckle
تسمه فلزی
strap
تسمه فلزی
galvanising
اب فلزی دادن
straps
تسمه فلزی
buckles
تسمه فلزی
metal
جسم فلزی
lockers
کابینت فلزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com