Total search result: 193 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
business software |
نرم افزارهای تجاری |
|
|
Other Matches |
|
conventional |
جنگ افزارهای معمولی |
special weapons |
جنگ افزارهای ویژه |
menu driven software |
نرم افزارهای فهرست گرا |
supporting weapons |
جنگ افزارهای پشتیبانی کننده |
borland international |
یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر |
controlled effects |
جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده |
multi platform |
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود |
air defense weapon control case |
روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی |
flad suppression |
تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی |
mobile equipment pool |
بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته |
well |
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند |
advanced |
که به سیستم عامل اجازه میدهد سخت افزارهای مناسب را خودکار تشخیص دهد |
wells |
در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند |
platform |
نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود |
mouses |
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی |
platforms |
نرم افزار یا شبکهای که میتواند با سخت افزارهای مختلف ناسازگار کار کند و متصل شود |
mouse |
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی |
sna |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط |
radius of integration |
شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی |
acrobats |
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند |
acrobat |
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند |
systems network architecture |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند |
commerical |
تجاری |
commercial <adj.> |
تجاری |
corporate [commercial] <adj.> |
تجاری |
commercial |
تجاری |
mercantile |
تجاری |
relating to business <adj.> |
تجاری |
business <adj.> |
تجاری |
for-profit <adj.> |
تجاری |
instrument of commerce |
سند تجاری |
business mechines |
ماشینهای تجاری |
trade barriers |
موانع تجاری |
business graphics |
گرافیکهای تجاری |
business failure |
شکست تجاری |
business enterprise |
بنگاه تجاری |
trade cycle |
دور تجاری |
business cycle |
دور تجاری |
trade discount |
تخفیف تجاری |
trade price |
قیمت تجاری |
trade restriction |
محدودیت تجاری |
balance of trade |
موازنه تجاری |
deals |
توافق تجاری |
trade barrier |
ممانعت تجاری |
trade balance |
موازنه تجاری |
factorship |
نمایندگی تجاری |
market freedom |
ازادی تجاری |
trade mark |
علامت تجاری |
memorandum of association |
شرکتنامه تجاری |
business |
شرکت تجاری |
businesses |
شرکت تجاری |
business inventories |
موجودی تجاری |
commerical language |
زبان تجاری |
deal |
توافق تجاری |
commercial marine |
کشتی تجاری |
commercial company |
شرکت تجاری |
commercial attache |
وابسته تجاری |
commercial area |
منطقه تجاری |
balance of trade |
تراز تجاری |
argosy |
کشتی تجاری |
commercials |
اگهیهای تجاری |
brands |
علامت تجاری |
branding |
علامت تجاری |
brand |
علامت تجاری |
trademark |
مارک تجاری |
consortiums |
ائتلاف تجاری |
trade fairs |
نمایشگاه تجاری |
trade fair |
نمایشگاه تجاری |
trade names |
اسم تجاری |
trade name |
اسم تجاری |
trademarks |
مارک تجاری |
trademark |
علامت تجاری |
trademarks |
علامت تجاری |
business failure |
ناکامی تجاری |
trade credit |
اعتبار تجاری |
franchise |
حق اشتراک تجاری |
management group |
ائتلاف تجاری |
trades unions |
اتحادیه تجاری |
trade unions |
اتحادیه تجاری |
trade union |
اتحادیه تجاری |
consortium |
ائتلاف تجاری |
commercial relations |
مناسبات تجاری |
consortia |
ائتلاف تجاری |
ship's master |
کاپیتان کشتی تجاری |
free zone |
منطقه ازاد تجاری |
refusal to accept a bill |
نکول اسناد تجاری |
liner trade |
کشتیرانی منظم تجاری |
small business computer |
کامپیوتر کوچک تجاری |
procyclical |
در جهت دور تجاری |
trade agreement |
موافقت نامه تجاری |
unfair trade practice |
اعمال تجاری نادرست |
to go away [off] on business |
به سفر تجاری رفتن |
trade cycle |
دوره فعالیت تجاری |
to go away on a business trip |
به سفر تجاری رفتن |
commercial road traffic |
ترافیک جاده تجاری |
trade balance surplus |
مازاد تراز تجاری |
trade balance deficit |
کسری تراز تجاری |
trade pack |
بسته بندی تجاری |
tight squeeze <idiom> |
شرایط سخت تجاری |
extensions |
تمدید اسناد تجاری |
franchises |
حق استفاده از اسم تجاری |
franchise |
حق استفاده از اسم تجاری |
advertising |
تبلیغ و آگهی تجاری |
extension |
تمدید اسناد تجاری |
business data processing |
داده پردازی تجاری |
big business |
واحد تجاری بزرگ |
businedd data processing |
داده پردازی تجاری |
retail park |
مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی] |
shopping centre [British] |
مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی] |
retail centre [British] |
مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی] |
shopping center [American] |
مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی] |
shopping center [American] |
مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی] |
retail shopping centre [British] |
مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی] |
strip mall |
مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی] |
shopping mall [American] |
مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی] |
commercial center [American] |
مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی] |
mall |
مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی] |
strip mall |
مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی] |
mall |
مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی] |
commercial center [American] |
مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی] |
shopping centre [British] |
مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی] |
retail park |
مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی] |
retail centre [British] |
مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی] |
retail shopping centre [British] |
مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی] |
shopping mall [American] |
مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی] |
registered trade mark |
علامت تجاری ثبت شده |
comecon |
گروه تجاری بلوک شرق |
common business oreinted language |
زبان با گرایش متداول تجاری |
cutty sark |
نام تجاری نوعی ویسکی |
prestel |
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان |
kaypro |
علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل |
edu |
سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری |
depression |
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی |
presentation graphics |
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده |
underconsumption theory of |
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی |
depressions |
کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی |
favorable balance of trade |
موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری |
factoring agent |
فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید |
entrepremership |
اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری |
microsoft |
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی |
framework |
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند |
frameworks |
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند |
consumer advertising |
تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده |
business park |
[ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی] |
commoners |
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود |
finance house |
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد |
finance company |
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد |
accounting package |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
personal |
ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک |
accounts package |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
common |
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود |
commonest |
زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود |
enterpreneur |
شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند |
biz |
نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است |
BIX |
سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است |
big blue |
ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری |
cobol |
زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود |
west coast computer faire |
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد |
turning points |
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود |
turning point |
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود |
visicalc |
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری |
refinanced |
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن |
refinances |
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن |
refinancing |
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن |
refinance |
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن |
cobol |
Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری |
businesses |
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است |
business |
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است |
clearing and switch buying |
توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند |
sbc |
یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU , |
presentation software |
برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد |
Delphi |
مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند |
Eudora |
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت |
port a punch card |
علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود |
office |
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود |
business |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
businesses |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
offices |
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود |
brand loyalty |
وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول |
Royal Bokhara |
فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.] |
branded goods |
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار |
chater party |
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری |
presentation graphics |
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی |
report program generator |
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد |
disclaimers |
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد |
disclaimer |
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد |
brand leader |
بهترین علامت تجاری بهترین مارک |
consuls |
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول |
consul |
نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول |
innovation theory |
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند |
business cycle |
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی |
run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |