Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
English
Persian
Where is the nearest bank?
نزدیکترین بانک کجاست؟
Other Matches
Where is the nearest garage
نزدیکترین تعمیرگاه کجاست؟
Where is the nearest exchange office?
نزدیکترین صرافی کجاست؟
Where is the nearest pharmacy?
نزدیکترین داروخانه کجاست؟
Where is the nearest underground station?
نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
Where is the neareset petrol station?
نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
reserve requirement
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
giro
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
giros
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
world bank
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
available cash
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
closest point of approach
نزدیکترین نقطه گذر
perihelion
نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
perilune
نزدیکترین نقطه مدار به کره ماه
perigee
نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
aftermost
نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
pericynthian
نزدیکترین نقطه مسیرفضاپیما نسبت به کره ماه
periapsis
نزدیکترین نقطه مدار به جسم اولیه یا مادر
Where is the ...?
... کجاست؟
Where is the terminus?
ترمینال کجاست؟
Where is my seat(place)
جای من کجاست ؟
Where are your manners ?
ادبت کجاست ؟
What's the problem?
مشکل کجاست؟
Where is the post office?
پستخانه کجاست؟
Where is the underground?
مترو کجاست؟
Where is the hotel/ guest house?
هتل کجاست؟
Where is the station?
ایستگاه کجاست؟
Where is the lift?
آسانسور کجاست؟
Where is the toilet?
توالت کجاست؟
Where is the guest house?
مهمانسرا کجاست؟
Where is carriage no ...?
واگن شماره ... کجاست؟
Where is the sleeping car?
واگن خواب کجاست؟
where is the platform 3?
سکوی شماره 3 کجاست؟
What is wrong ? what is the snag ?
عیب کار کجاست ؟
Where is the bus stop?
ایستگاه اتوبوس کجاست؟
where is my place at the table
جای من در سر میز کجاست
What is holding it up ? what is the snag?
گیر کار کجاست ؟
Where is the hotel reservation?
رزرو هتل کجاست؟
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
Where is the information desk?
میز اطلاعات کجاست؟
where is the kilogramme weight ?
سنگ کیلوگرم کجاست
Where is the left-luggage office?
دفتر بار امانتی کجاست؟
Where is the ticket office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the booking office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where's the railway station?
ایستگاه راه آهن کجاست؟
Where is the booking office?
باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the location of this camp ?
محل این اردوگاه کجاست ؟
Where are the luggage trolleys?
چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
Where is the mate ( companion ) of this glove ?
لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
Can you tell me where ... is?
آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه بار کجاست؟
You mark my words .
ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
Where are the luggage lockers?
قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
checked
چک بانک
banks
بانک
bank
بانک
checks
چک بانک
check
چک بانک
intermediary bank
بانک میانجی
state bank
بانک دولتی
state bank
بانک استان
shroff
بانک دار
saving bank
بانک پس انداز
remitting bank
بانک واگذارنده
piggy bank
<idiom>
بانک کوچک
world bank
بانک جهانی
bank of deposit
بانک پس انداز
merchant bank
بانک بازرگانی
bank rate
نرخ بانک
data banks
بانک اطلاعاتی
development bank
بانک توسعه
data banks
بانک اطلاعات
data banks
بانک داده ها
data bank
بانک اطلاعاتی
data bank
بانک اطلاعات
data bank
بانک داده ها
merchant banks
بانک بازرگانی
bank bill
برات بانک
bank overdraft
بدهی به بانک
bank stock
سهام بانک
bankbill
برات بانک
bankbook
کتابچه بانک
bank asset
دارائی بانک
bankroll
سرمایه بانک
authorized bank
بانک مجاز
central bank
بانک مرکزی
germplasm bank
بانک گونه ها
banks
در بانک گذاشتن
clearing banks
بانک پس انداز
clearing bank
بانک پس انداز
banker
بانک دار
loan bank
بانک وامی
mortgage bank
بانک رهنی
monopoly bank
بانک انحصاری
loan bank
بانک استقراضی
memory bank
بانک حافظه
national bank
بانک ملی
bankers
بانک دار
bank failures
ورشکستگی بانک
bank
بانک ضرابخانه
banks
بانک ضرابخانه
bank
در بانک گذاشتن
to pay in
بحساب بانک گذاشتن
German Central Bank
بانک مرکزی آلمان
bank balance sheet
تراز نامه بانک
approved bank
بانک تایید شده
account
حساب داشتن در بانک
croupiers
کمک صاحب بانک
croupier
کمک صاحب بانک
deposits
به حساب بانک گذاشتن
accepting bank
بانک قبولی نویس
accepting bank
بانک قبول کننده
advising bank
بانک ابلاغ کننده
deposit
به حساب بانک گذاشتن
drawen on the national bank
عهده بانک ملی
collecting bank
بانک وصول کننده
stakeholder
نگهدارنده بانک در قمار
confirming bank
بانک تائید کننده
federal reserve bank
بانک فدرال رزرو
export import bank
بانک صادرات واردات
deposit in the bank
در بانک به ودیعه گذاردن
issuing bank
بانک صادر کننده
presenting bank
بانک ارائه کننده
deposit with the bank
در بانک ودیعه گذاردن
paying bank
بانک پرداخت کننده
to place money in the bank
پول در بانک گذاشتن
bank of issue
بانک ناشر اسکناس
bankable
نقد شدنی در بانک
bankable
قابل پذیرش در بانک
negotiating bank
بانک معامله کننده
issuing bank
بانک گشاینده اعتبار
bank
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
banks
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
time deposits
مطالبه نقدی موجل از بانک
blood bank
بانک جمع اوری خون
opening bank
بانک باز کننده اعتبار
Which bank do you bank with?
در کدام بانک حساب دارید؟
Which bank do you bank with?
با کدام بانک کار می کنید؟
blood banks
بانک جمع اوری خون
bankbook
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
stop payment
دستور عدم پرداخت چک به بانک
I have entangled myself with the banks .
خودم را گرفتار بانک ها کردم
bank for international settlements
بانک پرداختهای بین المللی
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
accepting bank
بانک پذیرنده حواله یابرات
bank capital requirement
سرمایه مورد نیاز بانک
cashier's check
چکی که بانک عهده خود بکشد
Bank for International Settlements
[BIS]
بانک تسویه پرداخت بین المللی
faro
نوعی بازی قمار شبیه بانک
banks
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
This check is on bank Melli .
این چه بعهده بانک ملی است
bank
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
counter check
چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
cancelled cheque
چکی که وجه ان را بانک به اورنده چک پرداخته است
Does the bank acknowledge your signature ?
آیا بانک امضای شما را قبول دارد ؟
big five
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
opening hours
ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
inclearing
همه چکهایی که در بانک درمعاملات پایاپای بایدپول انهارابپردازد
bank giro
همکاری بانک و اداره پست جهت انتقال پول
fractional reserve banking
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
lombard street
خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
electronic
استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
bank rate
مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود
break the bank
<idiom>
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
eft
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
reserves
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
atm
ماشین الکترونیکی در بانک با وارد کردن کارت مغناطیسی پول را خرد میکند
reserve
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
If you try to cheat the bank, you wil be digging your own grave.
اگر سعی کنی بانک را گول بزنی، با دست خودت گورت را کنده ای.
reserving
مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
sideways ROM
نرم افزاری که امکان انتخاب یک بانک حافظه مشخص یا قطعه ROM را فراهم میکند
legal reserves
مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
i do not know your house
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com