English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
English Persian
Where is the neareset petrol station? نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
Other Matches
Where is the nearest garage نزدیکترین تعمیرگاه کجاست؟
Where is the nearest bank? نزدیکترین بانک کجاست؟
Where is the nearest exchange office? نزدیکترین صرافی کجاست؟
Where is the nearest pharmacy? نزدیکترین داروخانه کجاست؟
Where is the nearest underground station? نزدیکترین ایستگاه مترو کجاست؟
gasoline سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
closest point of approach نزدیکترین نقطه گذر
perihelion نزدیکترین نقطه مدار به خورشید
perigee نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
perilune نزدیکترین نقطه مدار به کره ماه
aftermost نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
pericynthian نزدیکترین نقطه مسیرفضاپیما نسبت به کره ماه
periapsis نزدیکترین نقطه مدار به جسم اولیه یا مادر
Where is the ...? ... کجاست؟
Where is the underground? مترو کجاست؟
Where are your manners ? ادبت کجاست ؟
Where is the station? ایستگاه کجاست؟
Where is the guest house? مهمانسرا کجاست؟
Where is my seat(place) جای من کجاست ؟
Where is the toilet? توالت کجاست؟
Where is the lift? آسانسور کجاست؟
Where is the hotel/ guest house? هتل کجاست؟
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
What's the problem? مشکل کجاست؟
Where is the terminus? ترمینال کجاست؟
Where is the hotel reservation? رزرو هتل کجاست؟
What is wrong ? what is the snag ? عیب کار کجاست ؟
What is holding it up ? what is the snag? گیر کار کجاست ؟
Where is the sleeping car? واگن خواب کجاست؟
where is the kilogramme weight ? سنگ کیلوگرم کجاست
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
Where is carriage no ...? واگن شماره ... کجاست؟
Where is the information desk? میز اطلاعات کجاست؟
Where is the bus stop? ایستگاه اتوبوس کجاست؟
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
Where is the emergency exit? در خروج اضطراری کجاست؟
Where is the location of this camp ? محل این اردوگاه کجاست ؟
Where is the left-luggage office? دفتر بار امانتی کجاست؟
Where is the ticket office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the booking office? باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the booking office? باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where's the railway station? ایستگاه راه آهن کجاست؟
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
Where are the luggage trolleys? چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
Where is the mate ( companion ) of this glove ? لنگه دیگه این دستکش کجاست ؟
Where are the luggage lockers? قفسه های ویژه بار کجاست؟
You mark my words . ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
Where are the luggage lockers? قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
fuels بنزین
fuel بنزین
gas بنزین
gases بنزین
gassed بنزین
gasses بنزین
gasoline بنزین
motor sprit بنزین
gasolene بنزین
storm bird بنزین
benzole بنزین
benzine بنزین
fueled بنزین
fuelled بنزین
fuelling بنزین
petrol بنزین
avgas بنزین هواپیما
fuel filter صافی بنزین
petrol tank مخزن بنزین
aviation gasoline بنزین هواپیما
gas stations پمپ بنزین
gas station پمپ بنزین
gas بنزین گازمعده
Premium gas بنزین سوپر
gases بنزین گازمعده
petrol can باک بنزین
gassed بنزین گازمعده
gasses بنزین گازمعده
filling station پمپ بنزین
filling stations پمپ بنزین
gas inlet valve needle ژیگلور بنزین
gasoline consumption مصرف بنزین
gasoline dump باک بنزین
gasoline electric بنزین الکتریکی
gas pump تلمبه بنزین
high grade petrol بنزین سوپر
premium grade petrol بنزین سوپر
gasolinic وابسته به بنزین
light gasolin بنزین سبک
naphtha بنزین سنگین
gasoline can قوطی بنزین
gasoline drum بشکه بنزین
gasoline barrel بشکه بنزین
gas level سطح بنزین
gas pump پمپ بنزین
petrol pump پمپ بنزین
petrol pump تلمبه بنزین
gas recovery بازیابی بنزین
gas storage مخزن بنزین
gas injection پاشش بنزین
gas tank بخار بنزین
gas tank پودر بنزین
gas injection تزریق بنزین
petrol container فرف بنزین
petrol filter صافی بنزین
phenyl اصل بنزین
petrol pipe لوله بنزین
fuel pump پمپ بنزین
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
petrol بنزین گیری کردن
unleaded petrol بنزین بدون سرب
I've run out of petrol. بنزین تمام کردم.
gasoline gels بنزین تغلیظ شده
gasoline brick بنزین بااکتان بالا
petrol injection pump پمپ تزریق بنزین
gasoline brick بنزین خوش سوز
gasoline dump مخزن موقتی بنزین
gas synthesis ترکیب مصنوعی بنزین
gas form natrural gas بنزین از گاز طبیعی
gasholders محل نگهداری بنزین
gas air mixture مخلوط بنزین و هوا
storm bird بنزین ریختن ماشین
gas inlet valve needle سوزن شیرورودی بنزین
gasholder محل نگهداری بنزین
pr etrol filling station ایستگاه پمپ بنزین
benzoline بنزین خام یاپالوده نشده
serivce station ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
gas saving صرفه جویی در مصرف بنزین
gas form natrural gas بنزین حاصله از گاز طبیعی
service stations ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
petrol gage دستگاه اندازه گیری بنزین
service station ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
gas level gauge دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
The bus stopped for fuel [ to get gas] . اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
mpg مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
They were falling over one another to get petrol(gasoline). برای خرید بنزین سرودست می شکستند
class iii supplies اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
The gas station is nearby . پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
throttled جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttle جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttling جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttles جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
Gasoline is volatile . بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
high octane دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
contraband of war قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
napalming ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalms ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalm ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
benzene هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
best economy mixture نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
gum رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gums رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gummed رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com