English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
pseudomyopia نزدیک بینی کاذب
Other Matches
pseudochromia رنگ بینی کاذب
pseudochromesth رنگ بینی کاذب واژهای
near sight نزدیک بینی
nearsightedness نزدیک بینی
myopia نزدیک بینی
paranasal نزدیک بینی
near sightedness نزدیک بینی
myopy نزدیک بینی
short sight نزدیک بینی کوتاه نظری
find touch بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
inside ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
insides ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
closest نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closer نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
closes نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
close نزدیک شدن احاطه کردن نزدیک
point bland بسیار نزدیک در مسافت نزدیک
inshore نزدیک کرانه نزدیک ساحل
septum حفرههای بینی پره بینی
false کاذب
lairs کاذب
rose rash کاذب
lair کاذب
pseudotuberculosis سل کاذب
false floor کف کاذب
mendacious کاذب
false fcoor کف کاذب
liar کاذب
liars کاذب
faise کاذب
pseudo کاذب
approach نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
false or asternal ribs دندههای کاذب
false spar تیرک کاذب
false ceiling سقف کاذب
non sequitur نتیجه کاذب
serosa مشیمه کاذب
friars lantern نور کاذب
form work کاذب سازی
spurious correlation همبستگی کاذب
false reaction واکنش کاذب
false recognition بازشناسی کاذب
false positive مثبت کاذب
fausse reconnaissance بازشناسی کاذب
false resistance مقاومت کاذب
false retrieval بازیابی کاذب
false ribs ریبهای کاذب
false negative منفی کاذب
false lift برای کاذب
false dawn صبح کاذب
non sequiturs نتیجه کاذب
scarlet rash سرخچه کاذب
pseudohallucination توهم کاذب
pseudodepression افسردگی کاذب
pseudocyesis ابستنی کاذب
pseudoclassic کلاسیک کاذب
pseudocarp میوه کاذب
pseudoaggression پرخاشگری کاذب
psedoparalysis فلج کاذب
false starts استارت کاذب
false start استارت کاذب
jack o' lantern نور کاذب
parhelion خورشید کاذب
paralogism قیاس کاذب
lethargy موت کاذب
lethargy مرگ کاذب
pseudomembrance غشای کاذب
pseudomemory خاطره کاذب
pseudopregnancy ابستنی کاذب
pseudopodium پای کاذب
corbel-arch طاق کاذب
mock moon قمر کاذب
mola جنین کاذب
pseudomorphism شکل کاذب
pseudomorph شکل کاذب
pseudomorphism نمود کاذب
pseudomorphism تحول بشکل کاذب
pseudopod شبه پا پای کاذب
pseudomnesia یاداوری کاذب مرضی
pseudodementia زوال عقل کاذب
pseudoneurosis روان رنجوری کاذب
zodiacal light روشنایی صبح کاذب
pseudopsychopathic جامعه ستیز کاذب
pseudo christ مسیح کاذب دجال
pseudo isochromatic charts تصورهای هم فام کاذب
pseudomorphous دارای نمود کاذب
double jointed دارای مفصل کاذب
double-jointed دارای مفصل کاذب
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
flying facade [ساخت نیمه چوبی کاذب]
parheliacal وابسته بعکس خورشیدیاشمس کاذب
diphtheria گلو درد به اغشاء کاذب
subornation جرم تهیه شهود کاذب
will o the wisp روشنایی کاذب درباغ سبز
pseudo پیشوند بمعنی " کاذب " و "ساختگی " و " دروغ "
pseuds پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
pseud پیشوند بمعنی "کاذب " و " ساختگی " و "دروغ "
mid wicket توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
doping نیروی کاذب حاصل از داروهای غیر مجاز
parhelic وابسته به عکس خورشیدیاشمس کاذب مانندعکس خورشید
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
approach lane مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
pseudocode نمونه رمز رمز یا کد کاذب
antichrst مسیح دروغی مسیح کاذب
in sight نزدیک
imminent نزدیک
approaching نزدیک
close aboard نزدیک
forby از نزدیک
forbye نزدیک
forbye از نزدیک
neighbouring نزدیک
foreby نزدیک
towards نزدیک
near at hand نزدیک
cephalo نزدیک به سر
caudal نزدیک به دم
hard by نزدیک
forthcoming نزدیک
proximate نزدیک
narrowly از نزدیک
forby نزدیک
not ahunderd mails flom نزدیک
next door to نزدیک
closer نزدیک
near upon نزدیک
close نزدیک
near by نزدیک به
near by نزدیک
close-ups از نزدیک
close-up از نزدیک
close up از نزدیک
nigh نزدیک
on the eve of نزدیک
on the verge of نزدیک به
adjacent نزدیک
by از نزدیک
contiguous نزدیک
close by نزدیک
at hand نزدیک
closest نزدیک
hand to hand نزدیک
hand-to-hand نزدیک
closes نزدیک
vicinal نزدیک
nears نزدیک
nearby نزدیک
nearing نزدیک
nearest نزدیک
near- نزدیک
to gain ground upon نزدیک
neared نزدیک
near نزدیک
accessible نزدیک
nearer نزدیک
up to <idiom> نزدیک به
beside نزدیک
fast by نزدیک
up against <idiom> نزدیک به
upcoming نزدیک
toward(s) evening نزدیک به عصر
closest نزدیک به ناو
in the near future در آینده نزدیک
abutted نزدیک بودن
acceding نزدیک شدن
in- نزدیک دم دست
accedes نزدیک شدن
neighbor همسایه نزدیک
in- نزدیک ساحل
parotic نزدیک به گوش
accede نزدیک شدن
acceded نزدیک شدن
paulo postfuture اینده نزدیک
closes نزدیک بهم
abuts نزدیک بودن
converge به هم نزدیک شدن
converged به هم نزدیک شدن
near point نقطه نزدیک
admaxillary نزدیک ارواره
infighting نبرد نزدیک
close range فاصله نزدیک
inextremis نزدیک بمرگ
inapproachable نزدیک نشدنی
to be on the way نزدیک شدن
proximal نزدیک مبدا
to come by نزدیک شدن
abut نزدیک بودن
close supervision نظارت نزدیک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com