Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
charactristic lenght
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
Other Matches
multipropellant
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
contraction ratio
نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
muzzle energy
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
combustor
محفظه احتراق
combustion area
محفظه احتراق
combustion chamber
محفظه احتراق
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
hot test
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
wing loading
نسبت وزن کل به مساحت یال
burner compartment
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
disc loading
نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
residence time
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
intake chamber
محفظه ورودی
opens
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
opened
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
nonlinear
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
gear ratio
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
buffer chamber
جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
premature ignition
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
bay
دهانه خلیج دهانه گشاد
bays
دهانه خلیج دهانه گشاد
bayed
دهانه خلیج دهانه گشاد
baying
دهانه خلیج دهانه گشاد
diffuser area ratio
نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
ullage
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
leverage
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
lift fan
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
ohm's law
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
liftjet
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
JK flip flop
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
input preamplifier
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
prorata
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
areas
مساحت
area
مساحت
space
مساحت
spaces
مساحت
measurements
مساحت
measurement
مساحت
tompion
دهانه بند لوله توپ دهانه بند
area chart
نمودار مساحت
areas
مساحت سطح
surface area
مساحت سطح
area
مساحت سطح
wing area
مساحت بال
planimeter
مساحت سنج
area of a triangle
مساحت مثلث
gateage
مساحت دهانههای یک سد
disc area
مساحت دیسک
flash defilade
پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
area of a circle
مساحت دایره
[ریاضی]
area of a disc
مساحت دایره
[ریاضی]
nationallism
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
crankcase upper half
قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
circular mil
مساحت دایرهای به قطر یک میل
density
تراکم الیاف
[در یک مساحت معین]
area of a disc
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
area of a circle
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
dac
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
approach channel
کانال ورودی- نهر ورودی
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
racquet
راکت
rockets
راکت
rocket
راکت
rocketed
راکت
rocketing
راکت
gut
زه راکت
gutting
زه راکت
guts
زه راکت
racket
راکت
racquets
راکت
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
HRG
توانایی نمایش تعداد زیادی پیکس در واحد مساحت
rocket sonde
راکت هواشناسی
rocket thrust
تراست راکت
ion rocket
راکت یونی
archers
راکت صوتی
asroc
راکت ضد زیردریایی
racquets
راکت تنیس
archer
راکت صوتی
hybrid rocket
راکت مختلط
racquet
راکت تنیس
breeder rocket
راکت زاینده
racket
راکت تنیس
rocket engine
موتور راکت
fired
پرتاب راکت
fire
پرتاب راکت
rocket motor
موتور راکت
ramrocket engine
موتور رم راکت
fires
پرتاب راکت
ideal rocket
راکت ایده ال
rocket fuel
سوخت راکت
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
planimeter
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
resolutions
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
resolution
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
presses
قاب راکت تنیس
press
قاب راکت تنیس
backhand
ضربه با پشت راکت
paddles
راکت پینگ پنگ
paddling
راکت پینگ پنگ
liquid rocket
راکت سوخت مایع
paddled
راکت پینگ پنگ
backhands
ضربه با پشت راکت
forehand
ضربه با روی راکت
paddle
راکت پینگ پنگ
forehands
ضربه با روی راکت
breeder rocket
راکت سوخت ساز
packing
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
acres
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
aerobee
نوعی راکت تجسسی دریایی
sweet spot
قسمت مرکزی راکت یا چوب
wood shot
ضربه با قسمت چوبی راکت
tennis grip
طرز گرفتن راکت تنیس
aeolus
نوعی راکت صوتی دریایی
doubled up
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
burn
کارکردن موتور راکت طبق برنامه
backhand
باپشت راکت ضربت وارد کردن
backhands
باپشت راکت ضربت وارد کردن
squash rackets
یکجو رتوپ بازی که ماننداست به راکت
swings
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
sponged
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
tetherball
نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
sponging
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
burns
کارکردن موتور راکت طبق برنامه
sponge
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
container
محفظه
enclosures
محفظه
envelope
محفظه
envelopes
محفظه
housing
محفظه
enclosure
محفظه
chambers
محفظه
incasement
محفظه
containers
محفظه
chamber
محفظه
cavities
محفظه
cavity
محفظه
encasement
محفظه
lacuna
محفظه
guard assembly
محفظه
recording
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recordings
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
gates
فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
nose cone
دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
turborocket
ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
backswing
تاب اولیه راکت تنیس بسمت عقب
gate
فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
shields
محفظه سپرشدن
shield
محفظه سپرشدن
pinches
پایه محفظه
cases
فرف محفظه
case
فرف محفظه
pinch
پایه محفظه
mould cavity
محفظه قالب
breech
محفظه کولاس
card cage
محفظه کارت
oil pan
محفظه کارتر
ootheca
محفظه تخم
breech ring
محفظه کولاس
computer enclosure
محفظه کامپیوتر
air chamber
محفظه هوا
primer pouch
محفظه چاشنی
incubator
محفظه رشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com