English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
current ratio نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
Other Matches
economizing صرفه جویی در دارایی حداکثر استفاده را از دارایی موجود کردن
polymorph عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
hydrotaxis واکنش موجود زنده نسبت به اب
implied malice سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
leverage نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
liabilities and assets بدهی و دارایی
an insolvent estate دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد
handy موجود
existing موجود
handiest موجود
going موجود
life موجود
entities موجود
entity موجود
extant موجود
available موجود
handier موجود
stocked موجود
to the fore موجود
bound موجود
disposal موجود
in store موجود
existent موجود
lives موجود
on hand موجود
inesse موجود
stock موجود
current liability اقلامی از بدهی که پرداخت انها از محل دارایی جاری باشد
gremlins موجود وهمی
inexistent غیر موجود
ready money پول موجود
records available اطلاعات موجود
existing circumstances شرایط موجود
effective strength استعدادرزمی موجود
to be there موجود بودن
real واقعی موجود
gremlin موجود وهمی
status quo وضع موجود
present موجود اماده
presented موجود اماده
presenting موجود اماده
presents موجود اماده
to have in stock موجود داشتن
wight موجود زنده
available goods کالاهای موجود
available balance مانده موجود
biotype موجود همزیست
fleet in being ناوگان موجود
spot goods کالاهای موجود
thing لباس موجود
availability موجود بودن
supermen موجود مافوق انسان
uric موجود در ادرار پیشابی
nonentities چیز غیر موجود
nonentity چیز غیر موجود
The root of exisiting differences. ریشه اختلافات موجود
microorganism موجود ذره بینی
on hand وسایل موجود درانبار
microorganisms موجود ذره بینی
polyembryony موجود چند جنینی
stock accounting حساب کالاهای موجود
virtual موجود بالقوه تقدیری
dermatome قسمت خارجی یک موجود
superman موجود مافوق انسان
preexistent ازلیت موجود از قبل
being موجود زنده شخصیت
organisms ترکیب موجود زنده
freeing موجود در دیسک یا حافظه
back order اماد غیر موجود
built in موجود در داخل چیزی
freed موجود در دیسک یا حافظه
biogenic موجد موجود زنده
free موجود در دیسک یا حافظه
all available تمام توپخانه موجود
anaerobe موجود غیر هوازی
frees موجود در دیسک یا حافظه
water hardness [میزان املاح موجود در آب]
hemophile موجود خون دوست
clara هدف موجود نیست
undertone ته صدا موجود در زمینه
hygroscopic moisture رطوبت موجود در هوا
available supply rate نواخت اماد موجود
organism ترکیب موجود زنده
undertones ته صدا موجود در زمینه
extant نسخهء موجود و باقی
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
beach reserves ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
latent اضافه ازفرفیت بار موجود
banshee موجود وهمی بشکل روح
banshees موجود وهمی بشکل روح
humidity میزان بخار اب موجود درهوا
ubiquitous همه جا حاضر موجود درهمه جا
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
symbiont موجود زنده اجتمای یا همزی
avaiiability موجود بودن بدرد خوردن
moisture content درصد رطوبت موجود در خاک
taxis واکنش موجود زنده در برابرگرایش
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
humus موار الی موجود در خاک
NO VACANCIES اتاق خالی موجود نیست.
hypostasis موجود فرضی حالت تعلیق
satyr موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyrs موجود نیمه انسان ونیمه بز
menu لیستی از انتخابهای اولیه موجود
solute جسم حل شده موجود در محلول
menus لیستی از انتخابهای اولیه موجود
availability edit بررسی موجود بودن اقلام درخواستی
There are no tickets available for tonight . بلیط برای امشب موجود نیست
biont واحد مستقل موجود زنده سلول
armament جنگ افزار موجود روی وسیله
abiogenesis ایجاد موجود زنده از موادبی جان
armaments جنگ افزار موجود روی وسیله
sylph روح یا موجود ساکن در هوا جن هوایی
We dont have it in stock . این جنس موجود نیست ( نداریم )
zapping حذف داده موجود در فضای کاری
keratin ماده شاخی موجود در مووناخن و شاخ
zaps حذف داده موجود در فضای کاری
set up انتخابهای موجود هنگام نصب سیستم
zapped حذف داده موجود در فضای کاری
intravenously موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
preexist ازلی بودن قبلا موجود شدن
intravenous موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
halobiont موجود زیست کننده دراب شور
nucleon پروتون یا نوترون موجود درهسته اتمی
line item اقلام موجود در چانل درخواست وسایل
zap حذف داده موجود در فضای کاری
radicalism اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
sops رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
background اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
sop رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
addressability کنترل موجود روی پیکسلهای صفحه
cybercafe نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
backgrounds اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
recombinant موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
To preserve the status quo . وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
To pool resources to gether . کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
backtab برگرداندن نشانه گر به یک واحد عقب تر از موقعیت موجود
stare decisis قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
resource تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
This is the oldest Persian script in existence. این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
peripheral فرفیت ذخیره سازی موجود در وسیله جانبی
dock warrant سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
delivery forecast پیش بینی اشکالات موجود درسیستم تولید
staged crews خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
gamodeme نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
net storage انبار بار قوال انبارهای موجود در یک شبکه
aprFs-ski فعالیتهای عمومی و سرگرمیهای موجود در پناهگاههای اسکی
jus mariti حق مرد نسبت به دارایی منقول زنش
gene عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
formalism اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
anticatalyst مادهای که موجب وقفهء واکنشهای حیاتی موجود میشود
subject to being unsold فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
genes عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
metabolisms تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
fixes تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
riparian law قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
terpene هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
metabolism تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
prtsc کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد
fix تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
analog مدارهای موجود در PCB برای تبدیل خروجی دیجیتال به آنالوگ
symbion موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
stenotherm موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
short lot کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
insertion loss توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
proprioceptive تحریک شده در اثر تحریکات درونی عضو موجود زنده
parabiosis برگشت ووقفه فعالیت حیاتی موجود فرونشستگی احساسات یافعالیت
transmigration حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
mock-ups مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
real memory حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
shared پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
geneva stop کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
analog مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
shares پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
share پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
spellcheck بررسی صحت نوشتار کلمه با مقایسه آن با لغت نامه موجود در کامپیوتر
mock-up مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
analogues مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
size محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
sizes محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
analogue مدارهای موجود در PCB برای تبدیل سیگنالهای ورودی آنالوگ به دیجیتال
set up برنامهای که به کاربر در تشخیص کامپیوتر یا نرم افزار موجود کمک میکند
topology که کابل بندی و واسط های لازم و امکانات موجود درشبکه را مشخص میکند
fullest که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
drawbore کنگرههای موجود بین کام وزبانه که باهم جفت شده ومحکم میشود
full که از همه صفحه موجود استفاده میکند. درون یک پنجره نشان داده نمیشود
fusible read only memory MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
analogue مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
Ouroboros نمادی باستانی که در بسیاری از فرهنگها موجود میباشد و بصورت اژدها یا ماریست که دم خود را می جود.
flagellant کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
ageing ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
analogues مدارهای PCB موجود در کامپیوتر برای تبدیل داده خروجی دیجیتال به حالت آنالوگ
infusionism اعتقاد باینکه روح پیش از تن موجود است و هنگام زاییمان بتن دمیده میشود
effective demand تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
Pentium Pro قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com