Dictiornary-Farsi | نسبت فعالیت پرونده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
file activity ratio	نسبت فعالیت پرونده


Other Matches

activity ratio	نسبت فعالیت
father file	پرونده بنیادی پرونده اصلی
leverage	نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law	جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan	توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet	توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
attributable	قابل نسبت دادن نسبت دادنی
prorata	برحسب نسبت معین بهمان نسبت
nationallism	مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
dossiers	پرونده
dossier	پرونده
file	پرونده
record	پرونده
filed	پرونده
records	پرونده ها
file compatibility	همسازی پرونده ها
frame-ups	پرونده سازی
volatile file	پرونده فرار
logical file	پرونده منطقی
card file	پرونده کارتی
master file	شاه پرونده
clinical record	پرونده بیمارستانی
transaction file	پرونده تراکنش
sequential file	پرونده ترتیبی
direct file	پرونده مستقیم
file handling	پرونده گردانی
document file	پرونده اسناد
file identification	هویت پرونده
fill gap	شکاف پرونده
fiel conversion	تبدیل پرونده
s.c	همان پرونده
end of file	انتهای پرونده
data file	پرونده داده ها
clinical record	پرونده بهداشتی
clinical record	پرونده بالینی
end of file indicator	انتهانمای پرونده
disk file	پرونده گردهای
detail file	پرونده جزئیات
event file	پرونده رویدادها
dead file	پرونده راکد
filer	پرونده دار
frame-up	پرونده سازی
file system	سیستم پرونده ها
file gap	شکاف پرونده
file index	فهرست پرونده
binder	پوشه پرونده
binders	کلاسور پرونده
binders	پوشه پرونده
problem file	پرونده مسئلهای
tag file	پرونده برچسب
tape file	پرونده نواری
policy book	پرونده خط مشیها
binder	کلاسور پرونده
system catalog	پرونده شاخص
file structure	ساخت پرونده
qualification record	پرونده خدمتی
suspense file	پرونده بلاتکلیف
sysctlg	پرونده شاخص
file	پرونده ستون
filed	پرونده ستون
suspense file	پرونده معلق
string file	پرونده رشتهای
active file	پرونده فعال
static file	پرونده ایستا
file label	برچسب پرونده
file name	نام پرونده
file length	درازای پرونده
test file	پرونده ازماینده
file mark	نشان پرونده
threaded file	پرونده نخی
file management	مدیریت پرونده
file management	مدیریت پرونده ها
file number	شماره پرونده
file organization	سازمان پرونده
target dossiers	پرونده هدفها
amendment file	پرونده ترمیمی
random file	پرونده تصادفی
file protection	حفافت پرونده
backup file	پرونده پشتیبان
file processing	پرونده پردازی
file maintenance	نگاهداشت پرونده ها
qualification record	پرونده مهارت فنی
labeled file	پرونده برچسب دار
multireel file	پرونده چند حلقهای
policy file	پرونده خط مشیها و دستورات
automated intelligence file	پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
pay records	پرونده لیست حقوق
document file	پرونده اسناد یکان
documents	پرونده ها [اسناد] [اوراق]
engineering documents	پرونده های فناوری
evocation	احالهء پرونده یادگار
evocations	احالهء پرونده یادگار
end of file mark	نشان انتهای پرونده
file purging	پاک سازی پرونده
file layout	طرح بندی پرونده
file protect ring	حلقه حفافت پرونده
file structure	ساخت پرونده ساختمان فایل
chained file	پرونده یا فایل زنجیر شده
partitioned file	پرونده جزء بندی شده
medical records	پرونده پزشکی مدارک بهداشتی
due in suspense file	پرونده درخواستهای منتظردریافت معلق
activation	فعالیت
acting	فعالیت
activeness	فعالیت
activities	فعالیت
stirred	فعالیت
stirs	فعالیت
stirrings	فعالیت
stir	فعالیت
exercise	فعالیت
exercises	فعالیت
exercised	فعالیت
functioned	فعالیت
function	فعالیت
activity	فعالیت
functions	فعالیت
actuality	فعالیت
file maintenaee	اصلاح و نگهداری پرونده پشتیبانی فایل
activity chart	نمودار فعالیت
activity analysis	تحلیل فعالیت
activity coefficient	ضریب فعالیت
advertising campaign	فعالیت تبلیغاتی
activity time	زمان هر فعالیت
activity wheel	گردونه فعالیت
activation	به فعالیت دراوردن
activating	به فعالیت پرداختن
activity rate	نرخ فعالیت
activates	به فعالیت پرداختن
activity quotient	بهر فعالیت
activated	به فعالیت پرداختن
activity of soil	فعالیت خاک
activity light	چراغ فعالیت
activity drive	سائق فعالیت
activate	به فعالیت پرداختن
activity cycle	چرخه فعالیت
publicity drive	فعالیت تبلیغاتی
random activity	فعالیت تصادفی
auxiliary activity	فعالیت فرعی
optical activity	فعالیت نوری
low activity	فعالیت پایین
ventured	فعالیت اقتصادی
cerebration	فعالیت مغزی
ventures	فعالیت اقتصادی
venturing	فعالیت اقتصادی
critical activity	فعالیت بحرانی
somatotonic	فعالیت گرا
somatotonia	فعالیت گرایی
politicking	فعالیت سیاسی
reactivation	فعالیت مجدد
event	عمل یا فعالیت
hey day	روز پر فعالیت
events	عمل یا فعالیت
operant	فعالیت کننده
turn over	عایدی فعالیت
on stream	درحال فعالیت
operating level	سطح فعالیت
operational environment	محیط فعالیت
inaction	بدون فعالیت
off year	سال کم فعالیت
business activity	فعالیت بازرگانی
venture	فعالیت اقتصادی
inactivity	عدم فعالیت
to revisit a criminal case [judicial proceedings]	یک پرونده جنایی [رسیدگی قضائی] را بازدید کردن
muzzling	مانع فعالیت شدن
seismism	فعالیت لزرشی وارتعاشی
muzzle	مانع فعالیت شدن
muzzles	مانع فعالیت شدن
muzzled	مانع فعالیت شدن
forms	سابقه فعالیت اسب
formed	سابقه فعالیت اسب
form	سابقه فعالیت اسب
spheres	مرتبه حدود فعالیت
sphere	مرتبه حدود فعالیت
slumping	کاهش فعالیت رکود
self activity	فعالیت خود بخود
trade cycle	دوره فعالیت تجاری
keep the ball rolling <idiom>	اجازه فعالیت دادن
business cycle	دور فعالیت بازرگانی
background	فعالیت ارتباط دادهای
efficiency	فعالیت مفید بازده
orbit	دور حدود فعالیت
class i activity	فعالیت امادی طبقه 1
class ii activity	فعالیت امادی طبقه 2
byway	کار یا فعالیت جنبی
byways	کار یا فعالیت جنبی
orbited	دور حدود فعالیت
deactivating group	گروه کم کننده فعالیت
orbits	دور حدود فعالیت
electioneer	فعالیت انتخاباتی کردن
slumped	کاهش فعالیت رکود
in the swim <idiom>	درکاری فعالیت داشتن
activity sampling	نمونه گیری از فعالیت
pickup	تجدید فعالیت چیدن
slumps	کاهش فعالیت رکود
gross motor activity	فعالیت حرکت عمده
activity group therapy	درمان با فعالیت گروهی
backgrounds	فعالیت ارتباط دادهای
slump	کاهش فعالیت رکود
court of record	دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
hyperthyroid	ازدیاد فعالیت غذه درقی