Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
English
Persian
mirth
نشاط شادی
Other Matches
esprit
نشاط
joy
نشاط
sprightliness
نشاط
vital
<adj.>
با نشاط
sprightly
<adj.>
پر نشاط
jolly
<adj.>
پر نشاط
effervescent
<adj.>
پر نشاط
debonair
<adj.>
پر نشاط
vivacious
<adj.>
پر نشاط
alacrity
نشاط
spree
نشاط
splore
نشاط
sprees
نشاط
spree
نشاط
f.of spirits
نشاط
friskiness
نشاط
frolicsomeness
نشاط
gawsie
با نشاط
gawsy
با نشاط
hilarity
نشاط
randan
نشاط
spirituelle
با نشاط
hilarity
نشاط
jazz
نشاط
esprit
نشاط
exhilaration
نشاط
merriment
نشاط
vivacious
با نشاط
alacrity
نشاط
merriment
نشاط
jazz
نشاط
gaily
با نشاط
livelier
از روی نشاط
liveliest
از روی نشاط
lively
از روی نشاط
elanvital
نشاط حیاتی
exhilarant
نشاط اور
guidwille
نشاط انگیز
exhilarative
نشاط اور
guidwille
پرسرور و نشاط
extatic
نشاط امیز
allegro
نشاط انگیز
festively
با سرور و نشاط
racy
با نشاط مهیج
life force
نشاط حیات
languish
بی نشاط شدن
life
شور و نشاط
exhilarates
نشاط دادن
exhilarated
نشاط دادن
exhilarate
نشاط دادن
exhilarating
<adj.>
نشاط انگیز
lively
<adj.>
نشاط انگیز
jovial
<adj.>
نشاط انگیز
good-humored
<adj.>
نشاط انگیز
merrily
از روی نشاط
ebullience
گرمی و نشاط
vivid
<adj.>
پر شور و نشاط
exhilarating
نشاط دادن
joie de vivre
نشاط زندگی
winterly
زمستانی بی نشاط
curvet
شادی
revelery
شادی
pleasance
شادی
joyance
شادی
exultation
شادی
airiness
شادی
capers
شادی
gaiety
شادی
rejoicings
شادی
glee
شادی
rejoicing
شادی
jubilation
شادی
joyless
بی شادی
joy
شادی
caper
شادی
joys
شادی
galas
شادی
gala
شادی
capered
شادی
scherzo
قطعه نشاط انگیزوهزلی
disports
حرکات نشاط انگیزکردن
vivacity
نشاط نیروی حیاتی
disporting
حرکات نشاط انگیزکردن
gayly
با خوشحالی ز باسرور و نشاط
elevates
نشاط دادن افراشتن
elevate
نشاط دادن افراشتن
disported
حرکات نشاط انگیزکردن
elevating
نشاط دادن افراشتن
primrose
زهر الربیع پر نشاط
primroses
زهر الربیع پر نشاط
disport
حرکات نشاط انگیزکردن
breezy
شادی بخش
effervescence
طراوت و شادی
jubilees
روز شادی
joy
شادی کردن
merriment
ابراز شادی
cock-a-hoop
شادی کنان
high jinks
سروصدا و شادی
jubilee
روز شادی
joie de vivre
زیست شادی
revelling
شادی کردن
revels
شادی کردن
happiness
شادی خوشنودی
banzai
هلهله شادی
joyously
از روی شادی
f.mirth
شادی جشن
fool's paradise
شادی احمقانه
exultance
وجد و شادی
acclamation
تحسین و شادی
revelled
شادی کردن
reveling
شادی کردن
joys
شادی کردن
plaudit
هلهله شادی
mirthfulness
شادی ونشاط
revel
شادی کردن
jubilate
فریاد شادی
reveled
شادی کردن
vivacious
مسرور دارای سرور و نشاط
cancan
یک نوع رقص نشاط اور
galop
رقص نشاط انگیز قرن 91
randan
سرخوش بودن نشاط کردن
To be in raptures . To be overjoyed .
غرق در شادی بودن
carnivals
کاروان شادی جشن
carnival
کاروان شادی جشن
ovations
شادی وسرور عمومی
ovation
شادی وسرور عمومی
exults
شادی کردن وجدکردن
exulting
شادی کردن وجدکردن
exulted
شادی کردن وجدکردن
exult
شادی کردن وجدکردن
tragicomedy
دارای حزن و شادی
tragicomedies
دارای حزن و شادی
gleefully
از روی شادی و خوشحالی
elation
ترفیع سرفرازی شادی
with rejoicings and embraces
با شادی و فریاد هورا
they returned in triumph
شادی کنان برگشتند
mazurka
رقص نشاط انگیز سه ضربی لهستانی
straight face
چهره رسمی و بی نشاط قیافه بی تفاوت
rigaudon
رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon
رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
galumph
جست وخیز نشاط انگیز کردن
capers
از روی شادی جست وخیزکردن
whoopla
عیاشی و شادی پر سرو صدا
to overcrow one's rival
از پیروزی بر حریف شادی کردن
He was transported with joy.
از شادی درپوست نمی گنجید
caper
از روی شادی جست وخیزکردن
capered
از روی شادی جست وخیزکردن
to be glad for somebody's sake
در شادی کسی سهیم شدن
to be psyched for somebody
[American E]
در شادی کسی سهیم شدن
to be pleased for somebody
در شادی کسی سهیم شدن
capriccio
قطعه موسیقی ازاد با ضرب نشاط اور
jobilate
شادی کردن از خوشی فریاد زدن
fly in the ointment
<idiom>
یک چیز کوچک که شادی را بههم بزند
She was transported with joy .
شادی تمام وجودش را فرا گرفت
gee whiz
<idiom>
بافریاد شادی خود رانشان دادن
kirmess
جشن وعیدسالیانهای که ........وفریادهای شادی برپامی کنند
inequality operator
نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار
mardi gras
سه روز قبل از چهارشنبه توبه کاتولیک ها که دراستان لویزیانا کاروان شادی حرکت میکند
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'.
هفته آینده کانال
[تلویزیون]
را برای قسمت دیگری از
{ساعت شادی}
تنظیم کنید.
Sophrosyne
وضعیت سالم ذهن توصیف شده با خویشتنداری اعتدال و آگاهی عمیق از نفس حقیقی که به شادی واقعی منجر میشود
to triumph over the enemy
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
rejoice
شادی کردن وجد کردن
rejoices
شادی کردن وجد کردن
rejoicingly
شادی کنان وجد کنان
rejoiced
شادی کردن وجد کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com