English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
proof of laziness نشانه تنبلی
Search result with all words
it is an indication of lazines نشانه تنبلی است
Other Matches
pointers نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
oscitation تنبلی
lazily به تنبلی
oscitancy تنبلی
inertness تنبلی
slothfulness تنبلی
laziness تنبلی
idless تنبلی
sluggishness تنبلی
laches تنبلی
sloth تنبلی
feather bedding مزد تنبلی
indolence تنبلی تن اسایی
laze تنبلی کردن
indolently از روی تنبلی
proof of laziness دلیل تنبلی
lazier درخورد تنبلی
lazy درخورد تنبلی
feather-bedding مزد تنبلی
laziest درخورد تنبلی
lazing تنبلی کردن
lazes تنبلی کردن
inaction بی حالی تنبلی
lazed تنبلی کردن
alggardness دیرجنبی تنبلی
inertly ازروی بیحالی یا تنبلی
idleness بیکاری تنبلی بطالت
idlesse بیکاری تنبلی بطالت
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolic آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
lob با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
lobbed با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
lobs با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
lobbing با تنبلی وسنگینی حرکت کردن
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
attributing نشانه
indicative نشانه
signalled نشانه
icon نشانه
signaled نشانه
signal نشانه
marks نشانه
mark نشانه
attribute نشانه
attributes نشانه
icons نشانه
presage نشانه
presaged نشانه
presages نشانه
presaging نشانه
omen نشانه
sacraments نشانه
sacrament نشانه
trace نشانه
traced نشانه
traces نشانه
portents نشانه
portent نشانه
omens نشانه
cues نشانه
cue نشانه
ikons نشانه
cursors نشانه گر
cursor نشانه گر
marker نشانه
tokens نشانه
token نشانه
one address با یک نشانه
symbol نشانه
symptomless بی نشانه
markers نشانه
bench mark نشانه
emblems نشانه
symptom نشانه
symptoms نشانه
indications نشانه ها
reminiscence نشانه
reminiscences نشانه
emblem نشانه
emblematic نشانه
target تیر نشانه
targeting تیر نشانه
targets تیر نشانه
targetted تیر نشانه
allegory نشانه علامت
aimed نشانه گرفتن .
aims نشانه گرفتن .
cairn سنگ نشانه
cairns سنگ نشانه
indicator علامت خط نشانه
bode نشانه بودن
targeted تیر نشانه
allegories نشانه علامت
targetting تیر نشانه
sighting نشانه رفتن
discriminandum نشانه افتراق
emblematical حاوی نشانه
frequency mark نشانه فرکانس
go ahead نشانه ترقی
indicium نشانه ویژه
merit badge نشانه هنر
pivot point نقطه نشانه
prodrome پیش نشانه
sem نشانه شناسی
symptomatology نشانه شناسی
token passing گذراندن نشانه
traffic signal نشانه روشن
typology نشانه شناسی
direction peg میخ نشانه
dan buoy بویه نشانه
cue learning نشانه اموزی
sightings نشانه رفتن
minimal cue نشانه کمینه
level نشانه گرفتن
leveled نشانه گرفتن
levelled نشانه گرفتن
levels نشانه گرفتن
asterisks 1-نشانه گرافیکی
symptomatic نشانه بیماری
proof نشانه مدرک
proofs نشانه مدرک
asterisk 1-نشانه گرافیکی
badge reader نشانه خوان
bench mark نشانه مبنا
cockshot نشانه روی
cockshy نشانه روی
indication اشعار نشانه
trains نشانه رفتن
markers علامت نشانه
trained نشانه رفتن
train نشانه رفتن
aiming نشانه روی
line of sight خط نشانه روی
signalled علامت نشانه
vetoing نشانه مخالفت
vetoes نشانه مخالفت
vetoed نشانه مخالفت
veto نشانه مخالفت
marksman نشانه گیر
code نشانه قراردادی
signal علامت نشانه
aim نشانه گرفتن .
marker علامت نشانه
signaled علامت نشانه
marksmen نشانه گیر
marks نشانه کردن حریف
crossbones نشانه مرگ وخطر
marks علامت نشانه هدف
fine sight تنظیم خط نشانه دقیق
directing point نقطه نشانه روی
impresa نشانه جمله شعاری
gun sight دستگاه نشانه روی
it is indicative of bad luck نشانه بدبختی است
negative voice منع نشانه مخالفت
hallmarks انگ نشانه عیار
hallmark انگ نشانه عیار
leading point نقطه نشانه روی
kentish fire که نشانه نفاق ..باشد
mark علامت نشانه هدف
k نشانه بیان یک هزار
mark نشانه کردن حریف
caduceus نشانه علم پزشکی
sight الت نشانه روی
carried نشانه وقوع وام
carries نشانه وقوع وام
carry نشانه وقوع وام
it bobes evil نشانه بدی است
carrying نشانه وقوع وام
extends گرافیک و نشانه ها است
extending گرافیک و نشانه ها است
sighting نشانه روی کردن
extend گرافیک و نشانه ها است
sightings نشانه روی کردن
aiming post شاخصهای نشانه روی
aiming stake دستک نشانه روی
aiming light چراغ نشانه روی
sights دوربین نشانه روی
sights الت نشانه روی
sight دوربین نشانه روی
point نشانه روی کردن
pavement marking نشانه گذاری راه
semicolon نشانه چاپ شده
plots نشانه میان چهارراه
to present arms نشانه روی کردن
gunner نشانه رو توپ ساز
gunners نشانه رو توپ ساز
token ring network شبکه نشانه حلقهای
homage نشانه ی تکریم و وفاداری
traffic sign لوحه نشانه گذاری
traffic sign تابلو نشانه گذاری
term symbol نشانه جمله طیفی
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
plotted نشانه میان چهارراه
peep sight دریچه نشانه روی
reciprocal laying نشانه روی متقابله
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com