Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
time preference theory of interest
نظریه بهره بر مبنای رجحان زمانی
Other Matches
marginal productivity theory of
نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
time base
ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
liquidity preference theory
نظریه رجحان نقدینگی
time preference
رجحان زمانی
underconsumption theory of
نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
time utility
بهره گیری از شرایط زمانی
datum point
نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
liquidity preference theory
براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
tontine
تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
stages theory of economic growth
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
usury
گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
datum
سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
uptime
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
preference
رجحان
predominance
رجحان
distinction
رجحان
privilege
رجحان
distinctions
رجحان
preminence
رجحان
predominancy
رجحان
preferences
رجحان
excellence
رجحان
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
predilection
رجحان برگزیدگی
preferences
رجحان ترجیح
preferable
دارای رجحان
revealed preference
رجحان اشکار
preference function
تابع رجحان
preference
رجحان ترجیح
predilections
رجحان برگزیدگی
food perference
رجحان غذایی
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
datum error
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
kuder preference record
رجحان سنج کودر
prefer
رجحان دادن برگزیدن
liquidity preference function
تابع رجحان نقدینگی
prefers
رجحان دادن برگزیدن
preferring
رجحان دادن برگزیدن
consumer preference
رجحان مصرف کننده
subsistence theory of wages
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
false origin
مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
height datum
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
verism
رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
hexadecimal
مبنای 61
ternary
در مبنای سه
base of fire
مبنای اتش
ration basis
مبنای جیره
unit of issue
مبنای توزیع
refrence
مبنای مقایسه
tax base
مبنای مالیاتی
sentience
مبنای حس وحساسیت
troop basis
مبنای یکان
rationale
مبنای کار
fire base
مبنای اتش
basic of issue
مبنای توزیع
binary number system
سیستم مبنای دو
computer based
بر مبنای کامپیوتر
data base
مبنای اطلاعات
fuselage refrence line
خط مبنای بدنه
datum line
خط مبنای سنجش
on trust
بر مبنای اعتبار
fixed radix
با مبنای ثابت
number base
مبنای عددی
ternary
سه مبنایی در مبنای سه
mobilization base
مبنای بسیج
monetary base
مبنای پولی
force basis
مبنای یکان
datum sweeping mark
علامت مبنای روبش
computed goto
جهش بر مبنای محاسبه
basic of issue
مبنای واگذارکردن اقلام
ruled based deduction
استنباط بر مبنای مقررات
fire support base
مبنای پشتیبانی اتش
meteorological datum plane
ایستگاه مبنای هواسنجی
software base
مبنای نرم افزار
base reserves
اماد مبنای ذخیره
troop basis
مبنای واگذاری یکان
chart datum
مبنای عمق نقشه
basic tactical unit
یکان مبنای تاکتیکی
wartime load
بار مبنای ناو
mission load
بار مبنای عملیاتی
altitude separation
حد سطوح مبنای ارتفاع
ratio decidendi
مبنای اصلی تصمیم
hydrographic datum
سطح مبنای اب نگاری
datum plane
سطح مبنای اب دریا
datum plane
سطح مبنای ارتفاع
force basis
یکانهای مبنای هر قسمت
b
ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی
production base
مبنای تولید یا تولیدات ملی
keypad
و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
basic load
بار مبنای مهمات یا وسایل
altitude datum
سطح مبنای ارتفاع سنجی
line of site
خط تراز یا مبنای افق توپ
hydrographic datum
سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
ration basis
مبنای محاسبه جیره غذایی
color carrier reference
فاز مبنای حامل رنگ
reference number
اعداد مبنای نشانه روی
plane of fire
سطح مبنای مسیر تیراندازی
peak load pricing
قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
base of operations
پایگاه عملیاتی مبنای عملیات
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
pay grade
ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
ambulance basic relay post
پست مبنای کنترل ستون امبولانسها
denary notation
سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
master menu
لیست مبنای جیره غذایی اصلی
hex
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
gyro plane
سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
majority rule
شیوه رای گیری بر مبنای اکثریت ازاد
an unprincipled conduct
رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
prosyllogism
قضیهای که نتیجه ان مبنای قضیه دیگر باشد
rectification
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
parametric estimate
براوردی که بر مبنای در نظرگرفتن متغیرها انجام میشود
current purchasing power
حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
stare decisis
قاعده صدور رای بر مبنای سابقه موجود
hexadecimal notation
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
opportunism
بر مبنای نفع شخصی تغییر عقیده دادن
base logistical command
یکان مبنای لوجستیکی فرماندهی لجستیکی پایگاه
equity
اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
equities
اص هم در دسترس نباشددادگاه حق دارد بر مبنای equity رسیدگی کند
hex
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
hexadecimal notation
صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
diminishing marginal productivity
بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
indict
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicted
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicting
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
indicts
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی
e
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
e r p
برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
f
رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
viewpoints
نظریه
two cents worth
<idiom>
نظریه
queing theory
نظریه صف
viewpoint
نظریه
positioned
نظریه
theorem
نظریه
outlook
نظریه
queuing theory
نظریه صف
lookout
نظریه
lookouts
نظریه
notion
نظریه
notions
نظریه
opinion
نظریه
opinions
نظریه
point of view
نظریه
points of view
نظریه
theorems
نظریه
theories
نظریه
recommendation
نظریه
recommendations
نظریه
suggestion
نظریه
view
نظریه
commenting
نظریه
commented
نظریه
comment
نظریه
viewed
نظریه
viewing
نظریه
views
نظریه
theory
نظریه
position
نظریه
suggestions
نظریه
thebe
نظریه
in the light of
نظریه
transformational theory
نظریه تطور
quantum theory
نظریه کوانتومی
views
نظریه عقیده
reading
نظریه شور
viewed
نظریه عقیده
readings
نظریه شور
probability theory
نظریه احتمالات
attensity
در نظریه تیچز
probability theory
نظریه احتمال
queuing theory
نظریه صف بندی
automata theory
نظریه ماشینها
balance theory
نظریه توازن
price theory
نظریه قیمت
viewing
نظریه عقیده
consumption theory
نظریه مصرف
replacement theory
نظریه جایگزینی
tetrachromatic theory
نظریه چهاررنگی
theorem proving
اثبات نظریه
theorization
نظریه پردازی
theory of accumulation
نظریه انباشته
theory of numbers
نظریه اعداد
theory of relativity
نظریه نسبیت
theory of rent
نظریه اجاره
theory of saving
نظریه پس انداز
theory of value
نظریه ارزش
submission
افهار نظریه
theoreticians
نظریه پرداز
theoretician
نظریه پرداز
stagnation thesis
نظریه رکود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com