Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
big push theory of development
نظریه فشار شدید توسعه
Other Matches
take off
خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
need press theory
نظریه نیاز- فشار
embattle
حاضر بجنگ شدن تحت فشار شدید قرار دادن
innovation theory
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
shiver
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivered
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
shivering
فشار شدید رو به بالا با عقب دست یا ساق دست از مدافع به حریف
stages theory of economic growth
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
enhance
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
development
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhances
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhancing
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
characteristics of underdeveloping
مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
fervor
حرارت شدید اشتیاق شدید
fervour
حرارت شدید اشتیاق شدید
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
outreach
توسعه یافتن توسعه
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
دارای فشار یکسان خط هم فشار
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
stalwart
شدید
rigorous
شدید
keenest
شدید
keen
شدید
sopping
شدید
strenuous
شدید
towering
شدید
raging
شدید
slashing
شدید
extensive
شدید
drastically
شدید
drastic
شدید
vigorous
شدید
grievous
شدید
climacteric
<adj.>
شدید
stalwarts
شدید
two fisted
شدید
vehemently
شدید
toughest
شدید
acute
شدید
high wrought
شدید
severe
شدید
intensive
شدید
diametric
شدید
diametrical
شدید
inclement
شدید
intense
شدید
sweltering
شدید
tougher
شدید
severer
شدید
hyperpyrexia
تب شدید
rugged
شدید
draconic
شدید
violent
شدید
tough
شدید
boisterous
شدید
incontrollable
شدید
forcible
شدید
severest
شدید
vehement
شدید
commented
نظریه
comment
نظریه
viewpoints
نظریه
theory
نظریه
recommendation
نظریه
suggestion
نظریه
suggestions
نظریه
outlook
نظریه
queing theory
نظریه صف
theorems
نظریه
commenting
نظریه
theorem
نظریه
recommendations
نظریه
viewpoint
نظریه
queuing theory
نظریه صف
notions
نظریه
opinion
نظریه
opinions
نظریه
point of view
نظریه
lookouts
نظریه
lookout
نظریه
positioned
نظریه
position
نظریه
points of view
نظریه
two cents worth
<idiom>
نظریه
notion
نظریه
theories
نظریه
views
نظریه
viewing
نظریه
in the light of
نظریه
thebe
نظریه
viewed
نظریه
view
نظریه
pitot pressure
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
workouts
ورزش شدید
salvoes
افهاراحساسات شدید
salvo
افهاراحساسات شدید
heavier
شدید پرزور
rain shower
باران شدید
workouts
تمرین شدید
workouts
کار شدید
penchant
میل شدید
workout
تمرین شدید
workout
کار شدید
rain cats and dogs
<idiom>
باران شدید
workout
ورزش شدید
heavies
شدید پرزور
heaviest
شدید پرزور
impetuous
تند و شدید
bedlam
اشتباه شدید
violent wind
باد شدید
revulsion
تنفر شدید
chronic
شدید گرانرو
passion
تعصب شدید
rush
حرکت شدید
rushed
حرکت شدید
booms
رونق شدید
heavy
شدید پرزور
slat
ضربه شدید
slats
ضربه شدید
boom
رونق شدید
boomed
رونق شدید
sthenic
شدید نیرومند
vehemence
غضب شدید
booming
رونق شدید
rushing
حرکت شدید
high explosive
سوختار شدید
high order detonation
انفجار شدید
high rate discharge
تخلیه شدید
hyperinflation
تورم شدید
hypersensitivity
حساسیت شدید
pash
باران شدید
clavus
سردرد شدید
hardest
مشکل شدید
harder
مشکل شدید
gird
ضربه شدید
hard
مشکل شدید
aggravator
شدید کننده
rumbustious
سخت شدید
actude conditions
شرایط شدید
schwarmerei
احساسات شدید
exquisite
شدید سخت
advertising blitz
تبلیغات شدید
an intensive particle
ادات شدید
galloping inflation
تورم شدید
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
trireceptor theory
نظریه سه گیرندهای
two factor theory
نظریه دو عاملی
refuted
رد کردن نظریه
refute
رد کردن نظریه
viscoelastic theory
نظریه ویسکوالاستیک
game theory
نظریه بازی
classical theory
نظریه کلاسیک
kinetic theory
نظریه جنبشی
learning theory
نظریه یادگیری
local theory
نظریه اختصاصی
refutes
رد کردن نظریه
capital theory
نظریه سرمایه
refuting
رد کردن نظریه
valence theory
نظریه والانسی
logic theory
نظریه منطقی
set theory
نظریه مجموعه ها
communication theory
نظریه ارتباطات
group theory
نظریه گروهها
graph theory
نظریه گرافها
general theory
نظریه عمومی
game theory
نظریه بازیها
field theory
نظریه میدانی
facet theory
نظریه رویه ها
duplicity theory
نظریه دو جزیی
dust cloud theory
نظریه غباری
electomagnetic theory
نظریه الکترومغناطیسی
electron theory
نظریه الکترونی
electron theory
نظریه الکترونها
equilibrium theory
نظریه تعادل
group theory
نظریه گروهی
hartree theory
نظریه هارتری
communication theory
نظریه ارتباط
innovation theory
نظریه نواوری
information theory
نظریه اطلاعات
economic theory
نظریه اقتصادی
information theory
نظریه خبر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com