English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English Persian
price theory نظریه قیمت
Search result with all words
quantity theory of money حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
quantity theory of money and prices نظریه مقداری پول و قیمت
Other Matches
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
stages theory of economic growth نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
current standard cost مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
cost plus pricing تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
unbundled software نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
subsistence theory of wages نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
underprice قیمت پایین تراز قیمت بازار
classical theory of money نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
value added قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
list price فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
normal price قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
last price اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
spiral of wages and prices حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
trover دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
recommendations نظریه
notion نظریه
lookout نظریه
notions نظریه
lookouts نظریه
opinion نظریه
opinions نظریه
point of view نظریه
points of view نظریه
viewpoint نظریه
outlook نظریه
queing theory نظریه صف
positioned نظریه
commenting نظریه
commented نظریه
position نظریه
comment نظریه
thebe نظریه
suggestions نظریه
suggestion نظریه
queuing theory نظریه صف
viewpoints نظریه
in the light of نظریه
views نظریه
viewing نظریه
viewed نظریه
theories نظریه
view نظریه
recommendation نظریه
two cents worth <idiom> نظریه
theory نظریه
theorem نظریه
theorems نظریه
transformational theory نظریه تطور
transformism نظریه تطور
theory of numbers نظریه اعداد
trireceptor theory نظریه سه گیرندهای
two factor theory نظریه دو عاملی
theoreticians نظریه پرداز
theory of accumulation نظریه انباشته
submission افهار نظریه
valence theory نظریه والانسی
theoretician نظریه پرداز
value theory نظریه ارزش
theorem proving اثبات نظریه
theory of relativity نظریه نسبیت
theorization نظریه پردازی
tetrachromatic theory نظریه چهاررنگی
theory of rent نظریه اجاره
theory of saving نظریه پس انداز
trichromatic theory نظریه سه رنگی
theory of value نظریه ارزش
electron theory نظریه الکترونی
notional فکر نظریه
reading نظریه شور
group theory نظریه گروهی
local theory نظریه اختصاصی
equilibrium theory نظریه تعادل
electron theory نظریه الکترونها
electomagnetic theory نظریه الکترومغناطیسی
logic theory نظریه منطقی
economic theory نظریه اقتصادی
dust cloud theory نظریه غباری
duplicity theory نظریه دو جزیی
hartree theory نظریه هارتری
maxwellian view نظریه ماکسولی
molecular theory نظریه مولکولی
facet theory نظریه رویه ها
kinetic theory نظریه جنبشی
group theory نظریه گروهها
graph theory نظریه گرافها
heam yoei vooly نظریه نیرو
general theory نظریه عمومی
game theory نظریه بازی
game theory نظریه بازیها
information theory نظریه اگاهی
information theory نظریه خبر
information theory نظریه اطلاعات
field theory نظریه میدانی
innovation theory نظریه نواوری
network theory نظریه شبکه
noncontinuity theory نظریه ناپیوستگی
balance theory نظریه توازن
queuing theory نظریه صف بندی
automata theory نظریه ماشینها
learning theory نظریه یادگیری
recapitulation theory نظریه بازپیدایی
attensity در نظریه تیچز
replacement theory نظریه جایگزینی
representation theory نظریه نمایش
social theory نظریه اجتماعی
stagnation thesis نظریه رکود
quantum theory نظریه کوانتومی
three component theory نظریه سه مولفهای
one factor theory نظریه یک عاملی
perturbation theory نظریه اختلال
continuity theory نظریه پیوستگی
consumption theory نظریه مصرف
poetics نظریه شاعرانه
communication theory نظریه ارتباط
communication theory نظریه ارتباطات
classical theory نظریه کلاسیک
capital theory نظریه سرمایه
probability theory نظریه احتمالات
probability theory نظریه احتمال
readings نظریه شور
viscoelastic theory نظریه ویسکوالاستیک
viewing نظریه عقیده
views نظریه عقیده
refuting رد کردن نظریه
refutes رد کردن نظریه
refuted رد کردن نظریه
refute رد کردن نظریه
theorists نظریه پرداز
viewed نظریه عقیده
view نظریه عقیده
theorist نظریه پرداز
automata نظریه ماشین ها
set theory نظریه مجموعه ها
Complex analysis نظریه توابع [ریاضی]
affective arousal theory نظریه برانگیختگی عاطفی
theory of monoplistic competition نظریه رقابت انحصاری
l.f.t. نظریه میدان لیگاند
bard cannon theory نظریه بارد- کنون
theory of income determination نظریه تعیین درامد
expertize نظریه فنی دادن
real will نظریه اراده واقعی
labor theory of value نظریه ارزش کار
relativistic quantum theory نظریه کوانتومی نسبیتی
sampling theory نظریه نمونه گیری
second best theory نظریه بهترین دوم
theory of numbers نظریه اعداد [ریاضی]
stimulus response theory نظریه محرک- پاسخ
steady state theory نظریه حالت پایا
statistical learning theory نظریه اماری یادگیری
Group theory نظریه گروه ها [ریاضی]
special theory of relativity نظریه نسبیت خصوصی
james lange theory نظریه جیمز- لانگه
theory of functions of a complex variable نظریه توابع [ریاضی]
field theory نظریه اساسی میدان
switch theory نظریه راه گزینی
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
surplus energy theory نظریه انرژی مازاد
set theory نظریه مجموعه ها [ریاضی]
need press theory نظریه نیاز- فشار
switched on <idiom> لحنی با نظریه تازه
counsel نظریه دادن رایزنی
c.f.t نظریه میدان بلور
general theory of relativity نظریه نسبیت عمومی
theory of income distribution نظریه توزیع درامد
put in one's two cents <idiom> به شخصی نظریه دادن
density wave theory نظریه موج چگالی
mathematical learning theory نظریه ریاضی یادگیری
decision theory نظریه تصمیم گیری
young helmholtz theory نظریه یانگ- هلمهولتس
underconsumption theory نظریه مصرف ناکافی
maxwell theory og light نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
mechanistic theory نظریه ماشینی نگری
valence bond theory نظریه پیوند والانس
counterview نظریه مخالف مواجهه
theory of saving نظریه مربوط به پس انداز
equal sacrifice theory نظریه برابری فداکاری
equal sacrifice theory برطبق این نظریه
counselling نظریه دادن رایزنی
counselled نظریه دادن رایزنی
crystal field theory نظریه میدان بلور
counseled نظریه دادن رایزنی
quantity theory of money نظریه مقداری پول
ligand fild theory نظریه میدان لیگاند
quantum theory of valence نظریه کوانتومی والانس
liquidity preference theory نظریه رجحان نقدینگی
counsels نظریه دادن رایزنی
excess capacity theory نظریه مازاد فرفیت
location theory نظریه تعیین مکان
logic theorist نظریه پرداز منطقی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com