English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
need press theory نظریه نیاز- فشار
Other Matches
subsistence theory of wages نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
big push theory of development نظریه فشار شدید توسعه
stages theory of economic growth نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
LUT مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
classical theory of money نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
malthusian law of population نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
wage fund theory of wages نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
outlook نظریه
theorems نظریه
position نظریه
viewpoint نظریه
queuing theory نظریه صف
lookouts نظریه
lookout نظریه
positioned نظریه
view نظریه
commenting نظریه
views نظریه
viewpoints نظریه
queing theory نظریه صف
theorem نظریه
suggestions نظریه
viewing نظریه
theories نظریه
thebe نظریه
comment نظریه
commented نظریه
recommendation نظریه
recommendations نظریه
two cents worth <idiom> نظریه
suggestion نظریه
points of view نظریه
point of view نظریه
opinions نظریه
opinion نظریه
notions نظریه
in the light of نظریه
notion نظریه
theory نظریه
viewed نظریه
pitot pressure فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
two factor theory نظریه دو عاملی
theory of value نظریه ارزش
transformational theory نظریه تطور
views نظریه عقیده
theorization نظریه پردازی
three component theory نظریه سه مولفهای
value theory نظریه ارزش
theory of saving نظریه پس انداز
transformism نظریه تطور
trichromatic theory نظریه سه رنگی
trireceptor theory نظریه سه گیرندهای
viewed نظریه عقیده
theorist نظریه پرداز
viewing نظریه عقیده
theorists نظریه پرداز
viscoelastic theory نظریه ویسکوالاستیک
valence theory نظریه والانسی
theory of rent نظریه اجاره
theoreticians نظریه پرداز
theoretician نظریه پرداز
refuted رد کردن نظریه
recapitulation theory نظریه بازپیدایی
replacement theory نظریه جایگزینی
representation theory نظریه نمایش
refutes رد کردن نظریه
social theory نظریه اجتماعی
refute رد کردن نظریه
submission افهار نظریه
stagnation thesis نظریه رکود
theory of relativity نظریه نسبیت
theory of numbers نظریه اعداد
theory of accumulation نظریه انباشته
quantum theory نظریه کوانتومی
theorem proving اثبات نظریه
tetrachromatic theory نظریه چهاررنگی
queuing theory نظریه صف بندی
notional فکر نظریه
refuting رد کردن نظریه
information theory نظریه خبر
group theory نظریه گروهها
graph theory نظریه گرافها
general theory نظریه عمومی
logic theory نظریه منطقی
game theory نظریه بازی
innovation theory نظریه نواوری
game theory نظریه بازیها
duplicity theory نظریه دو جزیی
dust cloud theory نظریه غباری
kinetic theory نظریه جنبشی
field theory نظریه میدانی
facet theory نظریه رویه ها
balance theory نظریه توازن
group theory نظریه گروهی
local theory نظریه اختصاصی
information theory نظریه اطلاعات
classical theory نظریه کلاسیک
communication theory نظریه ارتباط
capital theory نظریه سرمایه
consumption theory نظریه مصرف
continuity theory نظریه پیوستگی
automata نظریه ماشین ها
set theory نظریه مجموعه ها
information theory نظریه اگاهی
learning theory نظریه یادگیری
heam yoei vooly نظریه نیرو
hartree theory نظریه هارتری
economic theory نظریه اقتصادی
electomagnetic theory نظریه الکترومغناطیسی
electron theory نظریه الکترونها
communication theory نظریه ارتباطات
network theory نظریه شبکه
one factor theory نظریه یک عاملی
reading نظریه شور
perturbation theory نظریه اختلال
poetics نظریه شاعرانه
readings نظریه شور
noncontinuity theory نظریه ناپیوستگی
maxwellian view نظریه ماکسولی
view نظریه عقیده
electron theory نظریه الکترونی
molecular theory نظریه مولکولی
automata theory نظریه ماشینها
probability theory نظریه احتمال
probability theory نظریه احتمالات
attensity در نظریه تیچز
equilibrium theory نظریه تعادل
price theory نظریه قیمت
field theory نظریه اساسی میدان
equal sacrifice theory برطبق این نظریه
equal sacrifice theory نظریه برابری فداکاری
crystal field theory نظریه میدان بلور
decision theory نظریه تصمیم گیری
expertize نظریه فنی دادن
young helmholtz theory نظریه یانگ- هلمهولتس
put in one's two cents <idiom> به شخصی نظریه دادن
switched on <idiom> لحنی با نظریه تازه
general theory of relativity نظریه نسبیت عمومی
valence bond theory نظریه پیوند والانس
excess capacity theory نظریه مازاد فرفیت
density wave theory نظریه موج چگالی
counterview نظریه مخالف مواجهه
underconsumption theory نظریه مصرف ناکافی
steady state theory نظریه حالت پایا
counsel نظریه دادن رایزنی
counseled نظریه دادن رایزنی
counselled نظریه دادن رایزنی
counselling نظریه دادن رایزنی
counsels نظریه دادن رایزنی
mathematical learning theory نظریه ریاضی یادگیری
maxwell theory og light نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
mechanistic theory نظریه ماشینی نگری
special theory of relativity نظریه نسبیت خصوصی
second best theory نظریه بهترین دوم
sampling theory نظریه نمونه گیری
relativistic quantum theory نظریه کوانتومی نسبیتی
real will نظریه اراده واقعی
affective arousal theory نظریه برانگیختگی عاطفی
quantum theory of valence نظریه کوانتومی والانس
statistical learning theory نظریه اماری یادگیری
bard cannon theory نظریه بارد- کنون
stimulus response theory نظریه محرک- پاسخ
james lange theory نظریه جیمز- لانگه
theory of saving نظریه مربوط به پس انداز
l.f.t. نظریه میدان لیگاند
theory of monoplistic competition نظریه رقابت انحصاری
theory of income distribution نظریه توزیع درامد
theory of income determination نظریه تعیین درامد
c.f.t نظریه میدان بلور
labor theory of value نظریه ارزش کار
ligand fild theory نظریه میدان لیگاند
liquidity preference theory نظریه رجحان نقدینگی
location theory نظریه تعیین مکان
symptom substitution theory نظریه جانشینی نشانه ها
switch theory نظریه راه گزینی
surplus energy theory نظریه انرژی مازاد
logic theorist نظریه پرداز منطقی
quantity theory of money نظریه مقداری پول
Complex analysis نظریه توابع [ریاضی]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com