Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
Group theory
نظریه گروه ها
[ریاضی]
Other Matches
pack
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
stages theory of economic growth
نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
beach group
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
subsistence theory of wages
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
beach party
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
classical theory of money
نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population
نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
civil reserve air fleet
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
second best theory
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
framing
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
task forces
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task force
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
amphibious task group
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
wage fund theory of wages
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde
گروه بیشمار گروه
hordes
گروه بیشمار گروه
battery of tests
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
view
نظریه
positioned
نظریه
viewpoints
نظریه
viewpoint
نظریه
viewed
نظریه
outlook
نظریه
viewing
نظریه
opinions
نظریه
views
نظریه
position
نظریه
two cents worth
<idiom>
نظریه
notion
نظریه
notions
نظریه
opinion
نظریه
point of view
نظریه
recommendations
نظریه
recommendation
نظریه
commenting
نظریه
commented
نظریه
comment
نظریه
points of view
نظریه
suggestions
نظریه
suggestion
نظریه
theories
نظریه
in the light of
نظریه
queuing theory
نظریه صف
theorems
نظریه
queing theory
نظریه صف
theorem
نظریه
thebe
نظریه
lookout
نظریه
theory
نظریه
lookouts
نظریه
notional
فکر نظریه
innovation theory
نظریه نواوری
information theory
نظریه اطلاعات
transformism
نظریه تطور
submission
افهار نظریه
information theory
نظریه خبر
information theory
نظریه اگاهی
replacement theory
نظریه جایگزینی
heam yoei vooly
نظریه نیرو
recapitulation theory
نظریه بازپیدایی
trichromatic theory
نظریه سه رنگی
viscoelastic theory
نظریه ویسکوالاستیک
valence theory
نظریه والانسی
kinetic theory
نظریه جنبشی
theoretician
نظریه پرداز
representation theory
نظریه نمایش
learning theory
نظریه یادگیری
social theory
نظریه اجتماعی
local theory
نظریه اختصاصی
logic theory
نظریه منطقی
two factor theory
نظریه دو عاملی
trireceptor theory
نظریه سه گیرندهای
theoreticians
نظریه پرداز
queuing theory
نظریه صف بندی
transformational theory
نظریه تطور
three component theory
نظریه سه مولفهای
stagnation thesis
نظریه رکود
refutes
رد کردن نظریه
refuted
رد کردن نظریه
reading
نظریه شور
refute
رد کردن نظریه
theorem proving
اثبات نظریه
theorization
نظریه پردازی
probability theory
نظریه احتمال
perturbation theory
نظریه اختلال
poetics
نظریه شاعرانه
price theory
نظریه قیمت
refuting
رد کردن نظریه
readings
نظریه شور
one factor theory
نظریه یک عاملی
quantum theory
نظریه کوانتومی
maxwellian view
نظریه ماکسولی
value theory
نظریه ارزش
theory of value
نظریه ارزش
theory of saving
نظریه پس انداز
molecular theory
نظریه مولکولی
theory of relativity
نظریه نسبیت
theory of numbers
نظریه اعداد
tetrachromatic theory
نظریه چهاررنگی
network theory
نظریه شبکه
noncontinuity theory
نظریه ناپیوستگی
probability theory
نظریه احتمالات
viewing
نظریه عقیده
communication theory
نظریه ارتباطات
general theory
نظریه عمومی
theorist
نظریه پرداز
theorists
نظریه پرداز
graph theory
نظریه گرافها
set theory
نظریه مجموعه ها
automata
نظریه ماشین ها
electomagnetic theory
نظریه الکترومغناطیسی
electron theory
نظریه الکترونی
game theory
نظریه بازی
viewed
نظریه عقیده
facet theory
نظریه رویه ها
field theory
نظریه میدانی
views
نظریه عقیده
game theory
نظریه بازیها
capital theory
نظریه سرمایه
classical theory
نظریه کلاسیک
equilibrium theory
نظریه تعادل
theory of accumulation
نظریه انباشته
electron theory
نظریه الکترونها
communication theory
نظریه ارتباط
balance theory
نظریه توازن
group theory
نظریه گروهی
theory of rent
نظریه اجاره
duplicity theory
نظریه دو جزیی
continuity theory
نظریه پیوستگی
automata theory
نظریه ماشینها
dust cloud theory
نظریه غباری
group theory
نظریه گروهها
view
نظریه عقیده
consumption theory
نظریه مصرف
economic theory
نظریه اقتصادی
hartree theory
نظریه هارتری
attensity
در نظریه تیچز
density wave theory
نظریه موج چگالی
counselling
نظریه دادن رایزنی
counsel
نظریه دادن رایزنی
counseled
نظریه دادن رایزنی
relativistic quantum theory
نظریه کوانتومی نسبیتی
counselled
نظریه دادن رایزنی
theory of income distribution
نظریه توزیع درامد
sampling theory
نظریه نمونه گیری
crystal field theory
نظریه میدان بلور
set theory
نظریه مجموعه ها
[ریاضی]
theory of monoplistic competition
نظریه رقابت انحصاری
second best theory
نظریه بهترین دوم
theory of income determination
نظریه تعیین درامد
counsels
نظریه دادن رایزنی
excess capacity theory
نظریه مازاد فرفیت
steady state theory
نظریه حالت پایا
statistical learning theory
نظریه اماری یادگیری
special theory of relativity
نظریه نسبیت خصوصی
surplus energy theory
نظریه انرژی مازاد
switch theory
نظریه راه گزینی
counterview
نظریه مخالف مواجهه
quantum theory of valence
نظریه کوانتومی والانس
symptom substitution theory
نظریه جانشینی نشانه ها
quantity theory of money
نظریه مقداری پول
Complex analysis
نظریه توابع
[ریاضی]
theory of functions of a complex variable
نظریه توابع
[ریاضی]
equal sacrifice theory
نظریه برابری فداکاری
equal sacrifice theory
برطبق این نظریه
real will
نظریه اراده واقعی
stimulus response theory
نظریه محرک- پاسخ
expertize
نظریه فنی دادن
need press theory
نظریه نیاز- فشار
put in one's two cents
<idiom>
به شخصی نظریه دادن
field theory
نظریه اساسی میدان
switched on
<idiom>
لحنی با نظریه تازه
underconsumption theory
نظریه مصرف ناکافی
decision theory
نظریه تصمیم گیری
ligand fild theory
نظریه میدان لیگاند
affective arousal theory
نظریه برانگیختگی عاطفی
liquidity preference theory
نظریه رجحان نقدینگی
location theory
نظریه تعیین مکان
logic theorist
نظریه پرداز منطقی
theory of saving
نظریه مربوط به پس انداز
labor theory of value
نظریه ارزش کار
l.f.t.
نظریه میدان لیگاند
c.f.t
نظریه میدان بلور
maxwell theory og light
نظریه الکترومغناطیسی نورماکسول
bard cannon theory
نظریه بارد- کنون
young helmholtz theory
نظریه یانگ- هلمهولتس
theory of numbers
نظریه اعداد
[ریاضی]
mechanistic theory
نظریه ماشینی نگری
valence bond theory
نظریه پیوند والانس
james lange theory
نظریه جیمز- لانگه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com