Dictiornary-Farsi | نظر فرعی نظر اجمالی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
side glance	نظر فرعی نظر اجمالی


Other Matches

subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
glancing	اجمالی
curt	اجمالی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
general knowledge	علم اجمالی
briefly <adv.>	بصورت اجمالی
curtly <adv.>	بطور اجمالی
compendiously <adv.>	بطور اجمالی
briefly <adv.>	بطور اجمالی
overview [of]	نظر اجمالی [از]
schematic diagram	نمودار اجمالی
glimmerings	فهم اجمالی
glimmering	فهم اجمالی
compendiously <adv.>	بصورت اجمالی
curtly <adv.>	بصورت اجمالی
overviews	نظر اجمالی
outlined	شکل اجمالی
outlines	شکل اجمالی
outlining	شکل اجمالی
bird's eye view	نظر اجمالی
bird's eye views	نظر اجمالی
outline	شکل اجمالی
c.de oeil	نظر اجمالی
overview	نظر اجمالی
to run through	نگاه اجمالی کردن در
glim	نگاه اجمالی کردن
glances	نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
glance	نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
glanced	نگاه مختصرکردن نظر اجمالی کردن
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
half deck	پل فرعی
sub dam	سد فرعی
subsidiary	فرعی
incident	فرعی
incidents	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
extrinsic	فرعی
succursal	فرعی
branch lines	خط فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
subsidiaries	فرعی
lateral	فرعی
inferiors	فرعی
inferior	فرعی
adjunct	فرعی
derivative	فرعی
derivatives	فرعی
by-effect	اثر فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
adjuncts	فرعی
petty	فرعی
minor	فرعی
byeffect	اثر فرعی
min	فرعی
by	فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
secondary	فرعی
ancillary	فرعی
subaltern	فرعی
subalterns	فرعی
second class	فرعی
accessorial	فرعی
accessory	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
minor elements	عناصر فرعی
floor jack	اهرم فرعی
minor constituent	عنصر فرعی
minor arts	هنرهای فرعی
minor league	لیگ فرعی
link road	راه فرعی
lay shaft	میله فرعی
municipal road	راه فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
incidentals	اقلام فرعی
incidental effect	اثر فرعی
probative	حقایق فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
by product material	فراورده فرعی
by product	نتیجه فرعی
by product	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
spur track	جاده فرعی
by path	جاده فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
by pass	لوله فرعی
by lane	کوچه فرعی
bye election	انتخابات فرعی
by election	انتخابات فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
by way	راه فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
bracteole	برگچه فرعی
dog leg	شاخه فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
diverticulum	جاده فرعی
derived units	احاد فرعی
derived units	واحدهای فرعی
secondary unit	واحد فرعی
derived unit	واحد فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
cotype	نوعی فرعی
coproduct	محصول فرعی
consequent pole	قطب فرعی
colonnette	ستون فرعی
byroad	جاده فرعی
byname	اسم فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
subclass	شعبه فرعی
byways	راه فرعی
byway	راه فرعی
underplot	داستان فرعی
token money	پول فرعی
tine	شاخ فرعی
sugroup	دسته فرعی
substrate	شکل فرعی
substation	ایستگاه فرعی
suborder	راسته فرعی
submenu	منوی فرعی
subspace	فضای فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
extension	شماره فرعی
lay-shaft	میله فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
annexe	ساختمان فرعی
DIVERSION	راه فرعی
subgenus	تیره فرعی
subgenus	جنس فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
side effects	اثرات فرعی
side dish	غذاهای فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
subinterval	فاصله فرعی
rootlet	ریشه فرعی
retort tar	قطران فرعی
radicle	فرعی نازک
side show	نمایش فرعی
side show	موضوع فرعی
subfamily	تیره فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subclass	طبقه فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
sub station	پست فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub network	شبکه فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
stop street	خیابان فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
sideway	فرعی از پهلو
sidepiece	چیز فرعی
quadrantal points	جهات فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
side issue	موضوع فرعی
by-products	محصول فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
by-product	محصول فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
insets	نقشه فرعی
inset	نقشه فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
accessory	لوازم فرعی
accessory	دعوای فرعی
adjuncts	صفت فرعی
subdivision	بخش فرعی
annex	شعبه فرعی
bypassed	مسیر فرعی
annexes	شعبه فرعی
bypass	مسیر فرعی
annexing	شعبه فرعی
side-effects	اثر فرعی
side-effect	اثر فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
bypasses	مسیر فرعی
bypassing	مسیر فرعی
sidetracked	جاده فرعی
overtone	صدای فرعی
overtones	صدای فرعی
adjunct	صفت فرعی
subsections	قسمت فرعی
subsection	قسمت فرعی
corollary	نتیجه فرعی