English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
English Persian
oil painting نقاشی رنگ روغنی
oil paintings نقاشی رنگ روغنی
Search result with all words
oil رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
oiling رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
oils رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
oil on canvas [painting technique] رنگ روغنی نقاشی روی کرباس [شیوه نقاشی]
Other Matches
oil buffer ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
vorticism مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
unctuous روغنی
oleaginous روغنی
pinguid روغنی
oil paintings روغنی
greasy روغنی
hydraulic روغنی
hydrolic روغنی
buttery روغنی
butteries روغنی
oil painting روغنی
oleic روغنی
oily روغنی
oiled روغنی
oil filled contactor شوتس روغنی
oil filled contactor کنتاکتور روغنی
oil filled transformer ترانسفورماتور روغنی
colza کلم روغنی
lubricants ماده روغنی
lubricants مواد روغنی
oil paint رنگ روغنی
lubricant ماده روغنی
lubricant مواد روغنی
oil firing سوخت روغنی
oil paper کاغذ روغنی
oiled cloth پارچه روغنی
oil pump پمپ روغنی
cole seed کلم روغنی
oil switch کلید روغنی
oil drive unit گیربکس روغنی
oil colours رنگ روغنی
oil colour رنگ روغنی
oil paints رنگ روغنی
drabbest رنگ روغنی
drabber رنگ روغنی
drab رنگ روغنی
greasiness روغنی بودن
fluid friction اصطکاک روغنی
fluid clutch کلاج روغنی
flat calm دریای روغنی
hydrospring فنری روغنی
empire cloth پارچه روغنی
ohm burner مشعل روغنی
oil break fuse فیوز روغنی
hydropneumatic گازی روغنی
oil circuit breaker مدارشکن روغنی
oil transformer مبدل روغنی
oiled muslin موصلین روغنی
oiled paper کاغذ روغنی
shortcake نان روغنی
oil color رنگ روغنی
unguentary روغنی مرهمی
hydrospring دستگاه فنری روغنی
oil filled cable کابل روغنی الکتریکی
ohm additive افزوده های روغنی
hydraulic shock absorber ضربه گیر روغنی
hydropneumatic دستگاه گازی روغنی
oleograph عکس باسمهای روغنی
oilseed بذرها و دانه های روغنی
adipose پیه مانند روغنی شده
nitroglycerin ترکیب روغنی سنگین بفرمول 3
meloid وابسته بخانواده سوسکهای روغنی
oil hardening steel فولاد سخت گردانی روغنی
sienna که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
oleate نمک الی اسید اولئیک مایع روغنی
ling ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
vanishing cream کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
paintings نقاشی
portraits نقاشی
daubery نقاشی بد
daubry نقاشی بد
portrait نقاشی
painting نقاشی
the brush نقاشی
pictorial art نقاشی
canvases نقاشی
canvas نقاشی
illusiansm نقاشی سه بعدی
polychromy نقاشی رنگارنگ
plychromy نقاشی رنگارنگ
his painting lacked repose نقاشی وی توافق
picture gallery اطاق نقاشی
painting and the like نقاشی و مانند ان
pallet knife کاردک نقاشی
paysage نقاشی دورنما
tableaus پرده نقاشی
wall painting نقاشی دیواری
spackle بتونه نقاشی
drawing key کپیه نقاشی
tablature تصویر نقاشی
illusionism نقاشی از منافرخیالی
mirror drawing نقاشی از ایینه
living picture پرده نقاشی
impaint نقاشی کردن
scumble رنگهای نقاشی
water colour نقاشی ابرنگی
sand painting نقاشی روی شن
white ground technique اسلوب نقاشی
watercolor نقاشی ابرنگ
bepaint نقاشی کردن
fresco نقاشی دیواری
murals نقاشی دیواری
easels سه پایه نقاشی
pastel نقاشی بامدادرنگی
brush نقاشی کردن
mural نقاشی دیواری
oil paintings نقاشی بارنگ
miniature نقاشی باتذهیب
painted نقاشی شده
miniatures نقاشی باتذهیب
palette knives کاردک نقاشی
picture نقاشی کردن
animations نقاشی متحرک
animation نقاشی متحرک
frescoes نقاشی دیواری
tableau پرده نقاشی
picturing نقاشی کردن
pictures نقاشی کردن
pictured نقاشی کردن
finger painting نقاشی انگشتی
palette knife کاردک نقاشی
oil painting نقاشی بارنگ
tableaux پرده نقاشی
finger painting نقاشی با انگشت
pencil نقاشی مدادی
easel سه پایه نقاشی
pencilling نقاشی مدادی
aqua relle نقاشی اب و رنگی
brushes نقاشی کردن
aquarelle نقاشی اب و رنگی
pencils نقاشی مدادی
nocturnes نقاشی از منظره شب
portraiture نقاشی از صورت
graphic مربوط به نقاشی
paints رنگ نقاشی
nocturne نقاشی از منظره شب
paint رنگ نقاشی
comic strip فیلمهای نقاشی شده
tableau دور نمای نقاشی
sea piece نقاشی منظره دریا
tableaus دور نمای نقاشی
scenography نقاشی پردههای نمایش
scenograph منظره نقاشی شده
plafond سقف نقاشی شده
paint brush قلم موی نقاشی
tableaux دور نمای نقاشی
vase painting نقاشی روی سفال
graphic مربوط به نقاشی یاترسیم
palettes جعبه رنگ نقاشی
panel نقاشی روی چوی
Oil painting . نقاشی رنگ روغن
old master نقاشی هر یک از این هنرمندان
old masters نقاشی هر یک از این هنرمندان
panels نقاشی روی چوی
palette جعبه رنگ نقاشی
comic strips فیلمهای نقاشی شده
line drawing نقاشی با مداد وقلم
line drawings نقاشی با مداد وقلم
oil color روغن مخصوص نقاشی
animated cartoon فیلمهای نقاشی شده
fresco نقاشی ابرنگی کردن
fresco نقاشی ابرنگی روی گچ
draw a person test ازمون نقاشی ادم
tablature نقاشی دیواری یا سقفی
frescoes نقاشی ابرنگی کردن
draw a man test ازمون نقاشی ادمک
frescoes نقاشی ابرنگی روی گچ
chiaroscuro نقاشی سیاه قلم
goodenough draw a man test ازمون نقاشی ادمک گودایناف
canvas کرباس پارچه مخصوص نقاشی
canvases کرباس پارچه مخصوص نقاشی
cel فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
mezzotint نقاشی سایه روشن کردن
mezzotinto نقاشی سایه روشن کردن
frank drawing completion test ازمون تکمیل نقاشی فرانک
drawing هنر طراحی تابلو نقاشی
galleries جای ارزان اطاق نقاشی
divisinism تجزیه کاری رنگ در نقاشی
gallery جای ارزان اطاق نقاشی
crayon مداد ابرو نقاشی کردن
crayons مداد ابرو نقاشی کردن
arras نقاشی طراحی قلاب دوزی
drawings هنر طراحی تابلو نقاشی
predella نقش یا نقاشی در روی خیزپله
kakemone [تصویر و نقاشی روی ابریشم]
encaustic نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
brush شکل وسیله برس در بسته نقاشی
To fake an oil – painting . یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
war paint نقاشی بدن برای رزم و پیکار
ambience نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
pieta نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
brushes شکل وسیله برس در بسته نقاشی
canvas پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
ambiance نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
canvases پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
pornography نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
Biedermeier [سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
The painting portrays the death of Nelson. این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
applique نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com