English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
trig point نقاط مثلث بندی
Other Matches
triangulation مثلث بندی
triangularization مثلث بندی
trig point ایستگاه مثلث بندی
triangulation station ایستگاه مثلث بندی
triangulation مثلث بندی کردن
triangulation web شبکه مثلث بندی
triangulation روش مثلث بندی در نقشه برداری
triangulation survey نقشه برداری به روش مثلث بندی
graticule ticks نقاط تقاطع خطوط شبکه بندی نصف النهارات و مدارات روی نقشه
point designation شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
gridding محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
triangular مثلث
triangulum مثلث
trianguli مثلث
trigonous مثلث
triangles مثلث
triangle مثلث
three square بشکل مثلث
triangular brass bead مثلث برنج
area of a triangle مساحت مثلث
leg of mutton مثلث شکل
delta connection اتصال مثلث
triangular بشکل مثلث
astronomical triangle مثلث نجومی
spherical triagle مثلث کروی
spherical triangle مثلث کروی
thin boards for inlaid work لای مثلث
triangle of forces مثلث نیروها
v connection اتصال مثلث
maxwell triangle مثلث ماکسول
impedance triangle مثلث ناگذرایی
impedance triangle مثلث مقاومت ها
trigon مثلث سه گوش
wedge formation ارایش مثلث
triangulum australe مثلث جنوبی
voltage triangle مثلث ولتاژها
delta wing بال مثلث
color triangle مثلث رنگ نما
double delta connection اتصال مثلث دوبل
right angled triangle مثلث قائم الزاویه
delta connection سیم پیچ مثلث
v ring مثلث شکاف درجه
open delta connection اتصال مثلث باز
trigonal pyramid هرم مثلث القاعده
trigonal bipyramid دو هرمی مثلث القاعده
right triangle مثلث راست گوشه
cross bracing مهاربندی بشکل مثلث
staphyloma تحدب مثلث قرنیه
aiming group دستگاه مثلث گیری
aiming group عوامل مثلث گیری
maxwell triangle مثلث رنگ ماکسول
star delta switch کلید ستاره مثلث
impedance triangle مثلث اتصال کوتاه
delta winding سیم پیچ مثلث
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
hypotenuse وتر مثلث قائم الزاویه
hypotenuses وتر مثلث قائم الزاویه
triangulation مثلث روی شاه شطرنج
trigonal bipyramidal molecule مولکول دو هرمی مثلث القاعده
right triangle مثلث راست گوشه [ریاضی]
inscribed circle [of a triangle] دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
incircle دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
equilateral triangle مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
leg ساق مثلث قائم الزاویه
legs ساق مثلث قائم الزاویه
equiangular triangle مثلث متساوی الاضلاع [ریاضی]
triangle exercise کار با مثلث قلق گیری
triangle exercise تمرین مثلث گیری درتیراندازی
right triangle مثلث قایم الزاویه [ریاضی]
wedging اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
delta voltage ولتاژ فازی یا خطی اتصال مثلث
hexagram شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
triangulate سه گوش کردن بصورت مثلث دراوردن
wedges اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedged اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
wedge اچار سه گوش شکاف ارایش مثلث
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
isosceles triangle مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
isosceles triangles مثلث متساوی الساقین سه گوشه دو پهلو برابر
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
tessellate کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
tirm oval پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications طبقه بندی رده بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
classification طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
interactional points نقاط تماس
triad نقاط سه قلو
lagrangian points نقاط لاگرانژی
triads نقاط سه قلو
interactional points نقاط تلاقی
at all points در همه نقاط
keop soo نقاط مرگ
keop soo نقاط حساس
trios نقاط سه قلو
trio نقاط سه قلو
isodose rate خط نقاط متحدالدوز
key points نقاط حساس
key points نقاط مهم
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
coordinate code رمز مختصات نقاط
shoals نقاط کم عمق دریا
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
apparent horizon افق حقیقی نقاط
plotted ثبت مسیریا نقاط
isothermal نقاط هم حرارت اب دریا
vital points نقاط حساس بدن
coordinates طول و عرض نقاط
primary masses نقاط مادی اولیه
kyusho نقاط حساس بدن
dapple چیزی با نقاط رنگارنگ
geodetic control نقاط کنترل ژئودزی
pin point تعیین دقیق نقاط
shoal نقاط کم عمق دریا
isoheyt خط شاخص نقاط هم باران
plot ثبت مسیریا نقاط
plots ثبت مسیریا نقاط
plots بردن نقاط روی طرح
plotted بردن نقاط روی طرح
floating mark نقاط ایستگاه برجسته بینی
networks اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
isodose rate خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
isoclinal خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
isopleth نقاط هم ارتفاع موج دریا
floating mark نقاط مواج عکس هوایی
plot بردن نقاط روی طرح
infield نقاط توپگیری در زمین کریکت
differential leveling تعیین اختلاف تراز نقاط
isogrive خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
graphic به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
interactive نقاط توقف را تنظیم کند
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
nexus نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
geong gyuk نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
whistle stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
exact location تعیین کردن محل دقیق نقاط
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
isogonic line خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
multipass overlap بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
infill نقاط کشیده شده روی نقشه
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
whistle-stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
jabiru لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
zenith اوج محور قائم بر افق نقاط
Antipodes ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
antipole ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
quadrantal points نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
remaining velocity سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
all points addressable graphics نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
radiolocation تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
bird's eye perspective پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
radial line plot روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
vital point حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
isogrive خط اتصال نقاط متحدالنیروی ثقل روی نقشه
irredentism سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
planimetric نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
isogonal خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
rise and fall تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
set معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
centred محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
sets معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
centers محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
setting up معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
fit محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fittest محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
offset method روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
dot pitch فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
centre محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
graph نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
setting up نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
graphs نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
inks چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
book اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com