Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
floating mark
نقاط مواج عکس هوایی
Other Matches
floating lines
خطوط مواج عکس هوایی
point designation
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
principal line
خط رابط نقاط اصلی در روی عکس هوایی خط رابط
vertical control
کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
gridding
محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
polar plot
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
airlift service
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
undulating
مواج
billowy
مواج
resonant line
خط مواج
floating
مواج
brucellosis
تب مواج
undulatory
مواج
floating
سیال مواج
fishtail wind
باد مواج
floating reticle
عدسی مواج
undulatory discharge
تخلیه مواج
oscillating discharge
تخلیه مواج
wavily
بطور مواج
vibratile
مرتعش مواج
undulatory current
جریان مواج
resonant line tuner
میزان سازی با خط مواج
flotage
جسم مواج وشناور
rippled
مانند اب مواج شدن
rippling
مانند اب مواج شدن
ripple
مانند اب مواج شدن
ripples
مانند اب مواج شدن
ninon
پارچه نرم و مواج ابریشمی
fluctuable
مستعد بالا و پائین رفتن مواج
floating lines
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
floating reticle
تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
holiday
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pouncing
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
broadcast controlled air interception
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
fly through
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
carrier air group
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
splash
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
counter recoil cylinder
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
airlift command
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trios
نقاط سه قلو
key points
نقاط مهم
key points
نقاط حساس
keop soo
نقاط حساس
keop soo
نقاط مرگ
trio
نقاط سه قلو
interactional points
نقاط تلاقی
triad
نقاط سه قلو
isodose rate
خط نقاط متحدالدوز
triads
نقاط سه قلو
at all points
در همه نقاط
lagrangian points
نقاط لاگرانژی
interactional points
نقاط تماس
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trig point
نقاط مثلث بندی
geodetic control
نقاط کنترل ژئودزی
kyusho
نقاط حساس بدن
pin point
تعیین دقیق نقاط
plot
ثبت مسیریا نقاط
isothermal
نقاط هم حرارت اب دریا
vital points
نقاط حساس بدن
form line
خط بین نقاط هم ارتفاع
primary masses
نقاط مادی اولیه
shoal
نقاط کم عمق دریا
shoals
نقاط کم عمق دریا
plotted
ثبت مسیریا نقاط
coordinates
طول و عرض نقاط
plots
ثبت مسیریا نقاط
apparent horizon
افق حقیقی نقاط
coordinate code
رمز مختصات نقاط
dapple
چیزی با نقاط رنگارنگ
isoheyt
خط شاخص نقاط هم باران
air survey photography
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
plot
بردن نقاط روی طرح
plots
بردن نقاط روی طرح
differential leveling
تعیین اختلاف تراز نقاط
interactive
نقاط توقف را تنظیم کند
plotted
بردن نقاط روی طرح
isopleth
نقاط هم ارتفاع موج دریا
isogrive
خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
network
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
networks
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
isodose rate
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
isoclinal
خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
graphic
به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
infield
نقاط توپگیری در زمین کریکت
floating mark
نقاط ایستگاه برجسته بینی
multipass overlap
بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
whistle-stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
Antipodes
ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
isogonic line
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
matrix
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
infill
نقاط کشیده شده روی نقشه
exact location
تعیین کردن محل دقیق نقاط
whistle stop
در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
matrixes
الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
isobare
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
antipole
ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
geong gyuk
نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
isobars
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobar
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
nexus
نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
geodetic control
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
zenith
اوج محور قائم بر افق نقاط
jabiru
لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
country cover diagram
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
radiolocation
تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
quadrantal points
نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
radial line plot
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
bird's eye perspective
پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
isogrive
خط اتصال نقاط متحدالنیروی ثقل روی نقشه
irredentism
سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
vital point
حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
all points addressable graphics
نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
remaining velocity
سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
isogonal
خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
rise and fall
تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
planimetric
نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
offset method
روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
set
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
fit
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
sets
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
centers
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
fittest
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits
محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
centered
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
setting up
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
dot pitch
فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
centred
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
inks
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
graph
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
graphs
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
cabling
نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را
booked
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
plotting
ثبت یا رسم مسیر حرکت بردن نقاط روی طرح یانقشه
isotherm
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
ink
چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
book
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
sets
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
setting up
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
mosaic
حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
set
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
chalk number
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com