English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
floating mark نقاط مواج عکس هوایی
Other Matches
floating lines خطوط مواج عکس هوایی
point designation شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
principal line خط رابط نقاط اصلی در روی عکس هوایی خط رابط
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
gridding محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
undulating مواج
billowy مواج
resonant line خط مواج
floating مواج
brucellosis تب مواج
undulatory مواج
floating سیال مواج
fishtail wind باد مواج
floating reticle عدسی مواج
undulatory discharge تخلیه مواج
oscillating discharge تخلیه مواج
wavily بطور مواج
vibratile مرتعش مواج
undulatory current جریان مواج
resonant line tuner میزان سازی با خط مواج
flotage جسم مواج وشناور
rippled مانند اب مواج شدن
rippling مانند اب مواج شدن
ripple مانند اب مواج شدن
ripples مانند اب مواج شدن
ninon پارچه نرم و مواج ابریشمی
fluctuable مستعد بالا و پائین رفتن مواج
floating lines خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
floating reticle تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pouncing در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
broadcast controlled air interception نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
fly through عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air superiority برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy برتری کامل هوایی سیادت هوایی
carrier air group دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch قسمت هوایی رسته هوایی
splash ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
tropopause منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
counter recoil cylinder استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
airlift command فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
channel airlift سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trios نقاط سه قلو
key points نقاط مهم
key points نقاط حساس
keop soo نقاط حساس
keop soo نقاط مرگ
trio نقاط سه قلو
interactional points نقاط تلاقی
triad نقاط سه قلو
isodose rate خط نقاط متحدالدوز
triads نقاط سه قلو
at all points در همه نقاط
lagrangian points نقاط لاگرانژی
interactional points نقاط تماس
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trig point نقاط مثلث بندی
geodetic control نقاط کنترل ژئودزی
kyusho نقاط حساس بدن
pin point تعیین دقیق نقاط
plot ثبت مسیریا نقاط
isothermal نقاط هم حرارت اب دریا
vital points نقاط حساس بدن
form line خط بین نقاط هم ارتفاع
primary masses نقاط مادی اولیه
shoal نقاط کم عمق دریا
shoals نقاط کم عمق دریا
plotted ثبت مسیریا نقاط
coordinates طول و عرض نقاط
plots ثبت مسیریا نقاط
apparent horizon افق حقیقی نقاط
coordinate code رمز مختصات نقاط
dapple چیزی با نقاط رنگارنگ
isoheyt خط شاخص نقاط هم باران
air survey photography عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
plot بردن نقاط روی طرح
plots بردن نقاط روی طرح
differential leveling تعیین اختلاف تراز نقاط
interactive نقاط توقف را تنظیم کند
plotted بردن نقاط روی طرح
isopleth نقاط هم ارتفاع موج دریا
isogrive خط میزان منحنی نقاط هم ثقل
network اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
networks اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
isodose rate خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
isoclinal خط نقاط متحدالفشارمغناطیسی روی نقشه
graphic به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
infield نقاط توپگیری در زمین کریکت
floating mark نقاط ایستگاه برجسته بینی
multipass overlap بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
whistle-stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
Antipodes ساکنین نقاط متقاطردر روی زمین
isogonic line خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی
matrix الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
infill نقاط کشیده شده روی نقشه
exact location تعیین کردن محل دقیق نقاط
whistle stop در نقاط مختلف از مردم دیدارکوتاهی نمودن
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را نشان می دهند
isobare خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
antipole ساکنین نقاط متقاطر در روی زمین
geong gyuk نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
isobars خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobar خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
nexus نقاط اتصال بین واحدها در شبکه
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
zenith اوج محور قائم بر افق نقاط
jabiru لک لک ابزی نقاط گرم و معتدل امریکا
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
radiolocation تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
quadrantal points نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
radial line plot روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
bird's eye perspective پرسپکتیو اجسامی که از نقاط دور دیده میشوند
isogrive خط اتصال نقاط متحدالنیروی ثقل روی نقشه
irredentism سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
vital point حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن
all points addressable graphics نگاره سازی نشان دهی به همه نقاط
remaining velocity سرعت گلوله در نقاط مختلف مسیر حرکت
isogonal خط میزان منحنی نقاط متحدالانحراف مغناطیسی روی نقشه
rise and fall تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
planimetric نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
offset method روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
set معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
fit محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
sets معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
centers محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
fittest محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
fits محاسبه منحنی ای که تقریباگ تعداد نقاط یا داده را تقریب می زند
centered محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
setting up معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
dot pitch فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
centred محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
inks چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
graph نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
graphs نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط
cabling نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را
booked اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
plotting ثبت یا رسم مسیر حرکت بردن نقاط روی طرح یانقشه
isotherm خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
ink چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
book اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
sets نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
setting up نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
mosaic حرف نمایشی در سیستمهای ویدیویی که از نقاط کوچک تشکیل شده است
set نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد
chalk number شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com