English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
galleries نقب اصلی نمایشگاه هنری
gallery نقب اصلی نمایشگاه هنری
Other Matches
fine art آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
showplace نمایشگاه
fairest نمایشگاه
playhouses نمایشگاه
fairer نمایشگاه
fairs نمایشگاه
exhibitions نمایشگاه
fair نمایشگاه
exhibition نمایشگاه
show room نمایشگاه
playhouse نمایشگاه
showplaces نمایشگاه
fairer نمایشگاه کالا
menageries نمایشگاه جانوران
festival of rug نمایشگاه فرش
fair نمایشگاه کالا
odeum نوازشگاه یا نمایشگاه
showroom سالن نمایشگاه
menagerie نمایشگاه جانوران
fairest نمایشگاه کالا
public amnsement نمایشگاه عمومی
pavilions غرفه نمایشگاه
pavilion غرفه نمایشگاه
showroom نمایشگاه کالا
penny gaff نمایشگاه ارزان
showrooms نمایشگاه کالا
showrooms سالن نمایشگاه
fairs نمایشگاه کالا
exposition عرضه نمایشگاه
expositions عرضه نمایشگاه
stagy درخور نمایشگاه
trade fairs نمایشگاه تجاری
trade fairs نمایشگاه بازرگانی
exhibition building ساختمان نمایشگاه
trade fair نمایشگاه تجاری
trade fair نمایشگاه بازرگانی
operating theatres نمایشگاه عمل جراحی
terrarium نمایشگاه جانوران خشکی
exhibition نمایشگاه حقوق تقاعد
exhibitions نمایشگاه حقوق تقاعد
operating theatre نمایشگاه عمل جراحی
carpet showroom نمایشگاه و غرفه فرش
artistical هنری
artlessness بی هنری
henry هنری
aquarium نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
overseas trade fair نمایشگاه بین المللی بازرگانی
aquariums نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
amphitheatres تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
amphitheatre تاتر یا نمایشگاه بیضوی شکل
aquaria نمایشگاه جانوران و گیاهان ابزی
master data file پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
artistic aptitude استعداد هنری
henry the f. هنری اول
millihenry میلی هنری
artist's workshop studio کارگاه هنری
chujjah معماری هنری
studio کارگاه هنری
studios کارگاه هنری
chiyjah به سبک هنری
works of art کار هنری
chiyjah معماری هنری
inartistic غیر هنری
chujjah به سبک هنری
worked اثارادبی یا هنری
henry the f. هنری یکم
artistic sense ذوق هنری
composition ترکیب هنری
objets d'art چیز هنری
work اثارادبی یا هنری
atheneum مدرسهء هنری
objet d'art چیز هنری
connoisseur منتقد هنری
athenaeum مدرسهء هنری
mongram امضای هنری
atelier کارگاه هنری
work of art کار هنری
compositions ترکیب هنری
mh میلی هنری
acciaccatura نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
There was no end of visitors at the fair. تا دلت بخواهد در نمایشگاه آدم بود
ballets رقص ورزشی و هنری
piracy دزدی هنری یاادبی
composition سرایش قطعه هنری
idealism سبک هنری خیالی
ballet رقص ورزشی و هنری
romanticism مکتب هنری رومانتیک
compositions سرایش قطعه هنری
prolusion اثر هنری مقدماتی
masterstroke نازک کاری هنری
artistically بطور هنرمندانه یا هنری
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
fine art هر مهارت هنری وفریف
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
Art Nouveau مکتب هنری آرنوو
masterstrokes نازک کاری هنری
on board که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
stallage حق نصب غرفه و کیوسک دربازار یا نمایشگاه کالا
cubist وابسته به مکتب هنری کوبیسم
tp perfect oneself in an art در هنری سرامد یا کامل شدن
bric-a-brac [اشیا عتیقه و هنری کوچک]
potboiler هنرمند یا کار هنری مبتذل
inartistic فاقد اصول هنری بی هنر
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
cubistic وابسته به مکتب هنری کوبیسم
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
blazonry نمایش و جلوه هنری پرشکوه
meier art judgement test ازمون قضاوت هنری مایر
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generations کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypal وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapled جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
virtuosos خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuosi خوش قریحه دارای ذوق هنری
vandalised اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
schmalz موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
virtuoso خوش قریحه دارای ذوق هنری
vandalising اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
cognoscente متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
vandalized اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
Impressionism سبک هنری امپرسیونیسم یاتئوری هیوم
postimpressionism سبک هنری تجسم عین منافر
tolling حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
toll حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
rococo سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
sgraffito تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
panopticon نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
eroticism تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
outside art [هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
dramatics کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
potboil برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
base unit یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit یکای اصلی واحد اصلی
base camp پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
comdex نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
mattered بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
externals که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
bureaus ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
bureau ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
dragon style [سبک دراگون که سبک هنری وایکینگ های اسکاندیناوی بوده است.]
civil censorship سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
pilot tunnel تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
source 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
flatbed وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
master compass قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
quintessential اصلی
fundamental اصلی
first-hand اصلی
fundametal اصلی
main line خط اصلی
immanent اصلی
primordial اصلی
main lines خط اصلی
elemental اصلی
germinal اصلی
aboriginals اصلی
aboriginal اصلی
seminal اصلی
primarily اصلی
firsthand اصلی
principals اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com