English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (7 milliseconds)
English Persian
textual critic نقدگر متون ادبی
Other Matches
textual critic نقد ادبی متون
critics نقدگر
critic نقدگر
swash دخشه متون
exegetist متخصص تفسیرو شرح متون
CD WO مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری
DCA قالب متن معرفی شده توسط IBM که اجازه در و بدل شدن متون بین سیستمهای کامپیوتری میدهد
literay ادبی
lowliness بی ادبی
literary ادبی
impoliteness بی ادبی
misbehaciour بی ادبی
irreverence بی ادبی
indecorousness بی ادبی
clownishness بی ادبی
discourtesy بی ادبی
churlishness بی ادبی
belletristic ادبی
inurbanity بی ادبی
stylistic ادبی ادیبانه
apologias پوزش ادبی
apologia پوزش ادبی
plagiarizer دزد ادبی
plagiary دزدی ادبی
cribs دزدی ادبی
cribbing دزدی ادبی
cribbed دزدی ادبی
crib دزدی ادبی
misbehaving بی ادبی کردن
misbehaves بی ادبی کردن
moral theology لاهوت ادبی
plagiarist سارق ادبی
literal interpretation تفسیر ادبی
skit هجو ادبی
literarily بطور ادبی
literary property حق مالکیت ادبی
analecta قطعات ادبی
analecta گلچین ادبی
gobbets گلچین ادبی
gobbet گلچین ادبی
skits هجو ادبی
garlands گلچین ادبی
garland گلچین ادبی
analects گلچین ادبی
miscellanea جنگ ادبی
florilegium گلچین ادبی
misbehaved بی ادبی کردن
misbehave بی ادبی کردن
reviewer منقد ادبی
reviewers منقد ادبی
imagery تشبیه ادبی
pirate دزد ادبی
to misbehave oneself بی ادبی کردن
figure of speech صنایع ادبی
pirated دزد ادبی
pirates دزد ادبی
anthology گلچین ادبی
anthologies گلچین ادبی
pirating دزد ادبی
criticisms نقد ادبی
plagiarism دزدی ادبی
piracy دزدی ادبی
locus مثال ادبی
criticism نقد ادبی
pirates دزدی ادبی کردن
dialogues مکالمات ادبی و دراماتیک
architectonics ساختمان اثر ادبی
locus classicus عبارت نمونه ادبی
pirated دزدی ادبی کردن
stylists از نظر سبک ادبی
pirate دزدی ادبی کردن
bluestockings دارای ذوق ادبی
analects قطعات ادبی منتخبات
stylist از نظر سبک ادبی
dialogue مکالمات ادبی و دراماتیک
pirating دزدی ادبی کردن
pieces قطعه ادبی یاموسیقی
stylistic وابسته به انشای ادبی
criticised نقد ادبی کردن
chefs-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef-d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
chef d'oeuvre شاهکار ادبی یا هنری
criticising نقد ادبی کردن
criticize نقد ادبی کردن
criticized نقد ادبی کردن
criticizes نقد ادبی کردن
textual critic ناقد ادبی منقد
criticizing نقد ادبی کردن
He is courteous ( respectful ). آدم با ادبی است
didactic یاد دهنده ادبی
criticises نقد ادبی کردن
piece قطعه ادبی یاموسیقی
bluestocking دارای ذوق ادبی
epigone مقلد اثار ادبی و هنری
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
morceau قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
aliterary production فراورده یا محصول ادبی تالیف
magnum opus مهمترین اثر ادبی یا هنری
the desk کار دفتری یا ادبی یاروحانی
anthologize گلچین ادبی جمع کردن
slang واژه عامیانه وغیر ادبی
plagiary سارق اثار ادبی و هنری دیگران
cool one's heels <idiom> به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
classicize ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
plagiarist اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
set pieces قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
set piece قطعه ادبی ویا موسیقی منفردومشخص
plagiarizing اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarising اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
renaissance دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
sketchbook کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
architectonic مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
anthologist متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
academical ادبی عضو انجمن دانش بافرهنگستان
sketchbooks کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sturm und drang نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
Nothing can excuse such impoliteness. هیچ عذری برای بی ادبی پذیرفته نیست
neoscholasticism نهضت ادبی ادبای کاتولیک قرن نوزدهم
locus classicus مثال ادبی برای توضیح کلمه یاموضوعی
local colour نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
exegeses تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
ethic روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
pot-boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
montage قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montages قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
metaphrast کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
scholiast مفسر مفسر اثار ادبی کهن
association for computers and humanities یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
athenaeum انجمن ادبی انجمن دانش
atheneum انجمن ادبی انجمن دانش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com