English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
status map نقشه وضعیت نما
Search result with all words
bit map ارایهای از بیت ها که وضعیت خاموش یا روشن بودن انها در ارتباط با ارایهای از چیزهای دیگر است نقشه بیت
situation map نقشه وضعیت
situation map نقشه نشان دهنده وضعیت جنگ
Other Matches
inverse تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
hartley بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
active status وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
raced وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
statement of service خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
map نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategy طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flying status وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
hyetography نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
transparently مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
topographic map نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping نقشه کشی کردن تهیه نقشه
device یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
storage map نقشه انباره نقشه انبارش
readiness condition وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plotted تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
defense readiness condition وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
map compilation تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
computer aided design and drafting طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
projections سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projection سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
polar stereographic سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
phase وضعیت
situations وضعیت
positioned وضعیت
attack conditon , bravo وضعیت تک
situation وضعیت
attitude وضعیت
manner وضعیت
status وضعیت
attack condition , alfa وضعیت تک
phases وضعیت
phased وضعیت
quality وضعیت
state وضعیت
position وضعیت
condition وضعیت
estate وضعیت
estates وضعیت
stating وضعیت
qualities وضعیت
states وضعیت
fate وضعیت
fates وضعیت
attitudes وضعیت
state- وضعیت
stated وضعیت
error condition وضعیت خطا
statements بیان وضعیت
statement صورت وضعیت
statements صورت وضعیت
command mode وضعیت دستوری
kneeling position وضعیت به زانو
multiplex mode وضعیت تسهیم
truer وضعیت منط قی
prone position وضعیت درازکش
develop گسترش وضعیت
idle position وضعیت ساکن
problem state وضعیت مسئله
ideal position وضعیت ایده ال
true وضعیت منط قی
maintenance status وضعیت نگهداری
condition code رمز وضعیت
input mode وضعیت ورودی
develops گسترش وضعیت
cindition code رمز وضعیت
edit line خط گزارش وضعیت
truest وضعیت منط قی
fate of goods وضعیت کالا
mark condition وضعیت نشان
duty status وضعیت خدمتی
estimated of situation براورد وضعیت
fate of a collection وضعیت طلب
device status وضعیت دستگاه
extreme position وضعیت نهایی
qualification وضعیت شرایط
case وضعیت موقعیت
cases وضعیت موقعیت
master mode وضعیت اصلی
dangerousness وضعیت خطرناک
flight attitude وضعیت پروازی
financial position وضعیت مالی
control status وضعیت کنترلی
personnel status وضعیت پرسنلی
estimate of the situation براورد وضعیت
marginal case وضعیت نهائی
final position وضعیت نهایی
on position وضعیت وصل
neutral position وضعیت بی باری
military posture وضعیت نظامی
current ratio وضعیت فعلی
exception conoition وضعیت استثنایی
central position وضعیت مرکزی
as it is با وضعیت کنونی
wait state وضعیت انتظار
advice of fate اعلام وضعیت
ammunition condition وضعیت مهمات
supervisor state وضعیت نظارت
appreciation of the situation براورد وضعیت
appreciation of the situation بررسی وضعیت
steady state وضعیت پایدار
air position وضعیت هوایی
status report گزارش وضعیت
status register ثبات وضعیت
statement بیان وضعیت
status board تابلو وضعیت
zero wait state وضعیت یک وسیله
ball game شرایط وضعیت
position وضعیت موضع
stating وضعیت چیزی
summary خلاصه وضعیت
states وضعیت چیزی
stated وضعیت چیزی
positioned وضعیت موضع
state وضعیت چیزی
byte mode وضعیت بایت
ball games شرایط وضعیت
status board تابلوی وضعیت
stationary state وضعیت سکون
stand alone وضعیت یکتا
terrestrial وضعیت زمینی
rest position وضعیت ساکن
summaries خلاصه وضعیت
spinosity وضعیت غامض
repetition of position تکرار وضعیت
situation report گزارش وضعیت
sea state وضعیت دریا
state- وضعیت چیزی
sitting position وضعیت نشسته
starting position وضعیت صفر
configuration وضعیت یا موقعیت
state stress وضعیت تنش
configurations وضعیت یا موقعیت
axial position وضعیت محوری
state of alert وضعیت هوشیاری
state of alert وضعیت امادگی
state vector بردار وضعیت
heads up وضعیت مسیر پیشروی
restored برگرداندن به وضعیت جدید
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
evaluation report گزارش ارزیابی وضعیت
key status indicator نشانگر وضعیت کلید
restore برگرداندن به وضعیت جدید
pickle خیارترشی وضعیت دشوار
pickles خیارترشی وضعیت دشوار
abyss وضعیت رعب آور
how do matters stand? وضعیت چگونه است
indeterminate system سیستمی که وضعیت منط قی
restoring برگرداندن به وضعیت جدید
extracting چکیده خلاصه وضعیت
gearbox position وضعیت جعبه دنده
inactive status وضعیت غیرفعال اتشبارغیرفعال
extracted چکیده خلاصه وضعیت
idle circuit condition وضعیت مدار بی بار
extracts چکیده خلاصه وضعیت
financial statement صورت وضعیت مالی
to grow [into] توسعه دادن وضعیت [به]
extract چکیده خلاصه وضعیت
to develop [into] توسعه دادن وضعیت [به]
The situation there is bad. وضعیت در آنجا بد است.
restores برگرداندن به وضعیت جدید
long thrust وضعیت سخمه بلند
monthly statement صورت وضعیت ماهیانه
control status وضعیت کنترل اتش
nonpay status وضعیت قطع حقوق
status enquiry پرسش نامه وضعیت
attitude control کنترل وضعیت هواپیما
starting position وضعیت راه اندازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com