English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (6 milliseconds)
English Persian
grnish نقش رنگارنگ
Search result with all words
dithering ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
medley مختلط رنگارنگ
medleys مختلط رنگارنگ
colorful رنگارنگ
colorings رنگارنگ
colourful رنگارنگ
colourings رنگارنگ
many coloured رنگارنگ
multicolored رنگارنگ
paned رنگارنگ
kaleidoscopic رنگارنگ
Technicolor رنگارنگ
piebald رنگارنگ ناجور
varied دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
motley رنگارنگ
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
onyx عقیق رنگارنگ
painted رنگارنگ
harlequin لودهای که درنمایش هاولال بازی هاجامه رنگارنگ میپوشد
dapple چیزی با نقاط رنگارنگ
granite paper کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
ingrain خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
joseph's coat کت رنگارنگ
keuper مارن رنگارنگ
mottle با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
oculate دارای چشم ها یاخالهای رنگارنگ
omnifarious متنوع رنگارنگ
onyx marble سنگ مرمری که رکههای رنگارنگ دارد
painted lady پروانه رنگارنگ
parti coloured رنگارنگ
party coloured رنگارنگ
pied رنگارنگ
pied پرنده رنگارنگ
plychromy نقاشی رنگارنگ
polychromatic رنگارنگ
polychrome رنگارنگ
polychromic رنگارنگ
polychromy نقاشی رنگارنگ
tragopan قرقاول رنگارنگ هندی
triggerfish ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
trogon مرغان رنگارنگ
variegate رنگارنگ کردن
versicolor رنگارنگ
versicolour رنگارنگ
willemite سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
beach ball توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
variegated رنگارنگ
The Pied Piper of Hamelin فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com