English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (6 milliseconds)
English Persian
acme نقطهء کمال
apogee نقطهء کمال
Other Matches
apogee نقطهء اوج
acnode نقطهء مزدوج
Achilles heels نقطهء ضعف
Achilles heel نقطهء ضعف
Achilles heels نقطهء جراحت پذیر
Achilles heel نقطهء زخم پذیر
aloft در بالاترین نقطهء کشتی
Achilles heel نقطهء جراحت پذیر
easternmost اقصی نقطهء شرقی
eastermost اقصی نقطهء شرقی
antipode نقطهء مقابل یا متقاطر
Achilles heels نقطهء زخم پذیر
metastasize گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
svelte با کمال
crown حد کمال
crowns حد کمال
throroughness کمال
svelt زن با کمال
plentitude کمال
perfectness کمال
delelopment کمال
decentness کمال
sophistication کمال
amplitude کمال
completeness کمال
periods کمال
exactitude کمال
thoroughness کمال
perfection کمال
integrity کمال
period کمال
maturity کمال
dyed-in-the-wool تمام و کمال
to the life با کمال دقت
consummation کمال منتها
entelechy کمال اول
elaborateness کمال دقت
economic maturity کمال اقتصادی
to perfection بحد کمال
nephrotomy کمال منتها
woefully <adv.> با کمال تاسف
perfectibility کمال پذیری
perfectible کمال پذیر
the utmost love کمال محبت
mature به حد کمال رسیدن
matures به حد کمال رسیدن
plenitude کمال سرشاری
perfectionism کمال گرایی
ideals کمال مطلوب
hone به کمال رساندن
decently از روی کمال
edifying کمال اور
unfortunately <adv.> با کمال تاسف
sad to say [regrettably] <adv.> با کمال تاسف
accomplishment کمال هنر
finished مهذب با کمال
regrettably <adv.> با کمال تاسف
regretfully <adv.> با کمال تاسف
ideal کمال مطلوب
to pay up تمام و کمال پرداختن
to pay off تمام و کمال پرداختن
meridians اوج درجه کمال
to attain perfection بحد کمال رسیدن
the pink ofhealth کمال تندرستی یا صحت
full and final settlement تسویه تمام و کمال
primes کمال بهترین قسمت
complementarity کمال اصل متممیت
in the pink در کمال تندرستی یا صحت
prime کمال بهترین قسمت
optimal مربوط به کمال مطلوب
perfection of savagery کمال وحشی گری
meridian اوج درجه کمال
primed کمال بهترین قسمت
beau ideal زیبای تمام عیار کمال مطلوب
I'll be happy to help [assist] you. من با کمال میل در اختیار شما هستم.
gonogenesis کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
drive to maturity جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
autumns برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
autumn برگ ریزان زمان رسیدن و نزول چیزی دوران کمال
nympholept کسیکه جنوی یافتن کمال مطلوب یا پی کردن چیز غیرقابل دسترسی را دارد
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
with the utmost rigour با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com