Dictiornary-Farsi | نقطه افروزش خود به خود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
autoigintion point	نقطه افروزش خود به خود


Search result with all words

flash point	نقطه الوگیری نقطه افروزش
ignition point	نقطه افروزش
Other Matches

ignition	افروزش
illuminance	افروزش
preignition	پیش افروزش
junctions	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point	نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
triple point	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
pull up point	نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot	نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point	نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go	زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision	خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
free drop	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching	مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approach	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
mark	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
pyramid spot	نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
spontaneous ignition	افروزش خود به خود
punctuation mark	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
point to point network	شبکه نقطه به نقطه
point-to-point connection	اتصال نقطه به نقطه
pointillism	نقاشی نقطه نقطه
break up point	نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle	نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot	طرح نقطه نقطه خال خال
ice melting point	نقطه یخ
dotting	نقطه
pricking	نقطه
spot	نقطه
ellipsis	سه نقطه [...]
punchation	نقطه
dot	نقطه
spots	نقطه
periods	نقطه
pricks	نقطه
point to point	نقطه به نقطه
point to point line	خط نقطه به نقطه
neel point	نقطه نل
punctate	نقطه نقطه
prick	نقطه
specks	نقطه
speckle	نقطه
spotter	نقطه نقطه
point	نقطه
period	نقطه
punctation	نقطه
full stops	نقطه
speck	نقطه
ice point	نقطه یخ
dotty	نقطه نقطه
jot	نقطه
punctum	نقطه
full stop	نقطه
two dots one dash line	خط دو نقطه یک خط
tittle	نقطه
punctulate	نقطه نقطه
pricked	نقطه
jotted	نقطه
jots	نقطه
stpular	نقطه نقطه
pintle center	نقطه لولا
point of intersection	نقطه تلاقی
pinto	نقطه نقطه خال خال
point of regard	نقطه دید
pivot point	نقطه مفصلی
binary point	نقطه دودوئی
igniting point	نقطه احتراق
point of loading	نقطه بارگیری
check point	نقطه بازرسی
image element	نقطه تصویر
point of support	نقطه اتکا
check point	نقطه مقابله
point of symmetry	نقطه تقارن
symmetry point	نقطه تقارن
point of intersection	نقطه تقاطع
pivot point	نقطه نشانه
bp	نقطه جوش
branchpoint	نقطه انشعاب
breakpoint	نقطه انفصال
ignition point	نقطه اشتعال
igniting point	نقطه اشتعال
point of impact	نقطه اصابت
point of fracture	نقطه شکست
break point	نقطه توقف
break off position	نقطه رهایی
point of inflection	نقطه عطف
brittle point	نقطه شکنندگی
point of inflexion	نقطه عطف
center	نقطه گره
plate point	نقطه پلیت
point d'appui	نقطه اتکاء
firing point	نقطه اشتعال
burning point	نقطه اشتعال
bubble point	نقطه جوش
point of contact	نقطه تماس
break even point	نقطه عطف
point of sight	نقطه دید
viewpoint	نقطه نظر
viewpoints	نقطه نظر
quiescent point	نقطه استراحت
inflexion point	نقطه عطف
puncuation	نقطه گذاری
abscissa	طول نقطه
access point	نقطه دستیابی
access point	نقطه دسترس
access point	نقطه فرود
accumulation point	نقطه تجمع
punctation	نقطه سازی
radix point	نقطه مبنا
crossing	نقطه تقاطع
reference point	نقطه مبنا
reentry point	نقطه بازگشت
fix	نقطه کردن
fixes	نقطه کردن
standpoint	نقطه ثابت
standpoint	نقطه نظر
standpoints	نقطه ثابت
standpoints	نقطه نظر
inflection point	نقطه عطف
radix point	نقطه ممیز
adjusting point	نقطه تنظیم
punctate	مثل نقطه
azeotrope point	نقطه همجوشی
azeotrope point	نقطه ازئوتروپ
at the point of sale	در نقطه فروش
azimuth	نقطه جنوب
impact point	نقطه فرود
initial point	نقطه اولیه
impact point	نقطه اصابت
balanc point	نقطه تعادل
initial point	نقطه شروع
base point	نقطه مبنا
image point	نقطه تصویر
point plotting	رسم نقطه
auxiliary target	نقطه کمکی
post equivalence point	پس از نقطه هم ارزی
basic point	نقطه مبداء
agreed point	نقطه قراردادی
aiming point	نقطه نشانی
indifference point	نقطه خنثی
projection of a point	تصویر نقطه
nodal point	نقطه اغاز
anchoring point	نقطه مرجع
pour point	نقطه سیلان
pour point	نقطه ریزش
impact point	نقطه بارریزی
point of weld	نقطه جوش
dpi	نقطه در هر اینچ
estimated position	نقطه تخمینی
estimated position	نقطه براوردی
intercept point	نقطه رهگیری
gutty	نقطه دار
eutectic point	نقطه اوتکتیک
growing point	نقطه رویش
eutetic point	نقطه اتکتیک
exchange point	نقطه تعویض
exit point	نقطه خروج
exit point	نقطه مرگ
exit point	نقطه خروجی
extreme point	نقطه حدی
f.n.p	نقطه گداز
equivalence point	نقطه هم ارزی
injection point	نقطه تزریق
melting point	نقطه ی ذوب
melting point	نقطه گداز
melting point	نقطه ذوب
drop point	نقطه پرش
measuring point	نقطه سنجش
drop point	نقطه چکه
measuring junction	نقطه سنجش
end point	نقطه پایانی
endmost	اقصی نقطه 0
entry point	نقطه دخول
entry point	نقطه ورود
equilibrium point	نقطه تعادل
magnetic transition temperature	نقطه کوری
face off spot	نقطه رویارویی
magnetic transition point	نقطه کوری
flash point	نقطه احتراق
light spot	نقطه نور