Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
punctation
نقطه سازی
Other Matches
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
pointillism
نقاشی نقطه نقطه
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
break up point
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
speckle
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
طرح نقطه نقطه خال خال
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
pricked
نقطه
punctate
نقطه نقطه
spotter
نقطه نقطه
spot
نقطه
dot
نقطه
pricking
نقطه
stpular
نقطه نقطه
ice melting point
نقطه یخ
jot
نقطه
speckle
نقطه
jotted
نقطه
punctum
نقطه
spots
نقطه
dotting
نقطه
neel point
نقطه نل
punctulate
نقطه نقطه
prick
نقطه
full stops
نقطه
full stop
نقطه
punchation
نقطه
ice point
نقطه یخ
jots
نقطه
tittle
نقطه
punctation
نقطه
point to point line
خط نقطه به نقطه
ellipsis
سه نقطه
[...]
pricks
نقطه
two dots one dash line
خط دو نقطه یک خط
point to point
نقطه به نقطه
period
نقطه
dotty
نقطه نقطه
speck
نقطه
specks
نقطه
point
نقطه
periods
نقطه
peaks
نقطه ماکزیمم
peaks
نقطه اوج
critical point
نقطه بحرانی
cutoff point
نقطه برش
ace
نقطه درشرف
data point
نقطه داده
growing point
نقطه رویش
aces
نقطه درشرف
dead center
نقطه مرگ
peaking
نقطه ماکزیمم
peaking
نقطه اوج
cross over point
نقطه همگذری
sag
نقطه گود
sags
نقطه پست
sags
نقطه گود
igniting point
نقطه اشتعال
sagged
نقطه پست
igniting point
نقطه احتراق
sag
نقطه پست
peak
نقطه اوج
peak
نقطه ماکزیمم
ignition point
نقطه افروزش
curie point
نقطه کوری
ignition point
نقطه اشتعال
gutty
نقطه دار
sagged
نقطه گود
exchange point
نقطه تعویض
eutetic point
نقطه اتکتیک
eutectic point
نقطه اوتکتیک
estimated position
نقطه براوردی
estimated position
نقطه تخمینی
equivalence point
نقطه هم ارزی
equilibrium point
نقطه تعادل
entry point
نقطه ورود
freezing point
نقطه انجماد
exit point
نقطه خروج
exit point
نقطه مرگ
flash point
نقطه اشتعال
fixed point
نقطه ثابت
fixation point
نقطه تثبیت
fire point
نقطه اشتعال
fire point
نقطه شعله
face off spot
نقطه رویارویی
freezing points
نقطه انجماد
f.n.p
نقطه گداز
extreme point
نقطه حدی
exit point
نقطه خروجی
entry point
نقطه دخول
endmost
اقصی نقطه 0
end point
نقطه پایانی
dew point
نقطه شبنم
dotter
نقطه گذار
death point
نقطه مرگ
punctuation
نقطه گذاری
dead spot
نقطه خنثی
dead reckoning
نقطه فرضی
fusing point
نقطه ذوب
dead center ignition
نقطه انفجار
dead center ignition
نقطه اشتعال
fusion point
نقطه گداز
dewpoint
نقطه شبنم
directing point
نقطه نشانی
drop point
نقطه چکه
drop point
نقطه پرش
dpi
نقطه در هر اینچ
punctuator
نقطه گذار
flash point
نقطه احتراق
dots per inch
نقطه در هر اینچ
dot prompt
نقطه اعلان
dot pitch
درجه نقطه
distributing point
نقطه توزیع
whither
بکدام نقطه
solstice
نقطه انقلاب
dots
نقطه چین
dotted
خط نقطه چین
dotted
نقطه دار
equinox
نقطه اعتدالین
hot spots
نقطه داغ
hot spot
نقطه داغ
elsewhere
نقطه دیگر
punctual
ثابت در یک نقطه
stay
نقطه اتکاء
stayed
نقطه اتکاء
point
نقطه نوک
point of view
نقطه نظر
frost point
نقطه شبنم
spit
یک نقطه از خشکی
blind spots
نقطه کور
blind spots
نقطه ضعف
crossing points
نقطه تلاقی
crossing point
نقطه تلاقی
counterparts
نقطه مقابل
counterpart
نقطه مقابل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com