Dictiornary-Farsi | نقطه منور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
light spot	نقطه منور


Other Matches

junction	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point	نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
flare	منور
illuminant	منور
float light	منور
illuminates	منور
illuminating	منور
illuminate	منور
flares	منور
control point	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
illumination	منور کردن
illuminate	منور کردن
flare	موشک منور
illuminations	منور کردن
illuminating	منور کردن
illuminates	منور کردن
light firing	اشتعال منور
star shell	گلوله منور
flares	موشک منور
illumination round	گلوله منور
starshell	گلوله منور
illuminating shell	گلوله منور
sunshiny	منور از نور افتاب
irradiate	منور کردن نورافکندن
irradiated	منور کردن نورافکندن
irradiates	منور کردن نورافکندن
irradiating	منور کردن نورافکندن
stabilizing sleeve	پرده متعادل کننده گلولههای منور
illume	منور کردن روشن فکر ساختن
foot spot	نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point	نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point	نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go	زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision	خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
drop down menu	منویی که زیر عنوان منور دیگر در هنگام انتخاب فاهر میشود
free drop	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching	مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeroes	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
approaches	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
mark	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
pyramid spot	نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point	نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
trip flare	مین روشن کننده جهنده موشک منور جهنده
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point-to-point connection	اتصال نقطه به نقطه
point to point network	شبکه نقطه به نقطه
pointillism	نقاشی نقطه نقطه
break up point	نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
polkadot	طرح نقطه نقطه خال خال
speckle	نقطه نقطه یا خال خال کردن
punctate	نقطه نقطه
spots	نقطه
spot	نقطه
full stops	نقطه
point	نقطه
pricks	نقطه
periods	نقطه
pricking	نقطه
ice point	نقطه یخ
pricked	نقطه
point to point line	خط نقطه به نقطه
punctulate	نقطه نقطه
punctum	نقطه
punchation	نقطه
specks	نقطه
speck	نقطه
ice melting point	نقطه یخ
jots	نقطه
neel point	نقطه نل
dotty	نقطه نقطه
jotted	نقطه
punctation	نقطه
full stop	نقطه
point to point	نقطه به نقطه
dot	نقطه
spotter	نقطه نقطه
jot	نقطه
dotting	نقطه
tittle	نقطه
stpular	نقطه نقطه
speckle	نقطه
period	نقطه
two dots one dash line	خط دو نقطه یک خط
ellipsis	سه نقطه [...]
prick	نقطه
breakpoint	نقطه انفصال
bubble point	نقطه جوش
brittle point	نقطه شکنندگی
break point	نقطه توقف
ignition point	نقطه اشتعال
gutty	نقطه دار
growing point	نقطه رویش
igniting point	نقطه احتراق
fusion point	نقطه گداز
fusing point	نقطه ذوب
frost point	نقطه شبنم
igniting point	نقطه اشتعال
ignition point	نقطه افروزش
initial point	نقطه اغاز
binary point	نقطه دودوئی
basic point	نقطه مبداء
base point	نقطه مبنا
injection point	نقطه پاشش
injection point	نقطه تزریق
intercept point	نقطه رهگیری
balanc point	نقطه تعادل
azeotrope point	نقطه ازئوتروپ
azeotrope point	نقطه همجوشی
intersection point	نقطه تقاطع
initial point	نقطه شروع
initial point	نقطه اولیه
break off position	نقطه رهایی
image point	نقطه تصویر
break even point	نقطه عطف
branchpoint	نقطه انشعاب
bp	نقطه جوش
image element	نقطه تصویر
azimuth	نقطه جنوب
impact point	نقطه اصابت
impact point	نقطه فرود
indifference point	نقطه خنثی
inflection point	نقطه عطف
impact point	نقطه بارریزی
data point	نقطه داده
dot pitch	درجه نقطه
dot prompt	نقطه اعلان
dots per inch	نقطه در هر اینچ
critical point	نقطه بحرانی
dotter	نقطه گذار
setting point	نقطه انجماد
punctuator	نقطه گذار
congealing point	نقطه انجماد
compensation point	نقطه موازنه
dpi	نقطه در هر اینچ
cold spot	نقطه سرماگیر
drop point	نقطه پرش
cutoff point	نقطه برش
end point	نقطه پایانی
distributing point	نقطه توزیع
directing point	نقطه نشانی
dead center	نقطه مرگ
dead center ignition	نقطه اشتعال
dead center ignition	نقطه انفجار
dead reckoning	نقطه فرضی
dead spot	نقطه خنثی
death point	نقطه مرگ
curie point	نقطه کوری
dew point	نقطه شبنم
cross over point	نقطه همگذری
dewpoint	نقطه شبنم
endmost	اقصی نقطه 0
entry point	نقطه دخول
check point	نقطه مقابله
f.n.p	نقطه گداز
face off spot	نقطه رویارویی
fire point	نقطه شعله
fire point	نقطه اشتعال
check point	نقطه بازرسی
center	نقطه گره
firing point	نقطه اشتعال
fixation point	نقطه تثبیت
fixed point	نقطه ثابت
flash point	نقطه اشتعال
burning point	نقطه اشتعال
flash point	نقطه احتراق
check point	نقطه ازمایش
drop point	نقطه چکه
checkout point	نقطه وارسی
entry point	نقطه ورود
equilibrium point	نقطه تعادل
equivalence point	نقطه هم ارزی
estimated position	نقطه تخمینی
estimated position	نقطه براوردی
eutectic point	نقطه اوتکتیک
eutetic point	نقطه اتکتیک
choice point	نقطه گزینش
exchange point	نقطه تعویض
exit point	نقطه خروج
exit point	نقطه مرگ
exit point	نقطه خروجی