English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
parade نمایش با شکوه جلوه
paraded نمایش با شکوه جلوه
parades نمایش با شکوه جلوه
parading نمایش با شکوه جلوه
Other Matches
pageantry نمایش با شکوه
blazonry نمایش و جلوه هنری پرشکوه
flower design طرح افشان گل [این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
analog صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
texts حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
focussed تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
colours شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
plaints شکوه
querulous شکوه گر
magnificence شکوه
refulgence شکوه
gorgeousness شکوه
gloriousness شکوه
magnitude شکوه
resplendency شکوه
resplendence شکوه
plaint شکوه
imperial با شکوه
grandeur شکوه
effulgence شکوه
magneficence شکوه
lustreer شکوه
princeliness شکوه
stateless بی شکوه
stateliness شکوه
glorious با شکوه
gala با شکوه
pomp شکوه
plains شکوه
galas با شکوه
plainest شکوه
plainer شکوه
plain شکوه
pomposity شکوه
luxuriated شکوه یافتن
plains شکوه کردن
glory شکوه نور
plain شکوه کردن
plainest شکوه کردن
glories شکوه نور
princely با شکوه شاهانه
lushest پرپشت با شکوه
lusher پرپشت با شکوه
plainer شکوه کردن
lush پرپشت با شکوه
lushes پرپشت با شکوه
luxuriating شکوه یافتن
luxuriates شکوه یافتن
gloriously بطور با شکوه
gallantly بطور با شکوه
luxuriate شکوه یافتن
gripe شکوه کردن
creak شکوه وشکایت کردن
creaked شکوه وشکایت کردن
creaking شکوه وشکایت کردن
luxuriance شکوه وجلال فراوان
repine شکایت کردن شکوه
creaks شکوه وشکایت کردن
plaintive شکوه امیز سوزناک
splendor شکوه وجلال زرق وبرق
splendors شکوه وجلال زرق وبرق
splendour شکوه وجلال زرق وبرق
splendours شکوه وجلال زرق وبرق
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
monitored واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
image [ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
monitor واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
images ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند
screenful فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش
menu مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
name part بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
graphic صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
paged حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
intermezzo حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
menus مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش
pages حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
page حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش
pop down menu منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
dress rehearsals اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsal اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
previews نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
texts فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
screen محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
animation ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
screens محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screening, screenings محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
edit فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
preview نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
animations ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
screened محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
window فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
edited فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
roll scroll متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
ansi که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
formats تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
dotting آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
format تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
resolution تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
wetzel عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
resolutions تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند
animation این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
non destructive cursor نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند
animations این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
dot آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش
areas ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
high resolution bit mapped display تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
enhance صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
mat مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
composition and make up terminal صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
enhances صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
splash screen صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
mats مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
enhanced صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
screening, screenings وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screened وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
snow واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snowed واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snowing واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
snows واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود
screen وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screens وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
resolutions تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
resolution تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش
alphanumeric وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد
sight جلوه
bravery جلوه
showings جلوه
gorgeous با جلوه
sights جلوه
resplendent پر جلوه
showing جلوه
meretriciousness جلوه
lustrous پر جلوه
expressions جلوه
manifestations جلوه
seeming جلوه
flaunt جلوه
show جلوه
showed جلوه
flaunting جلوه
shows جلوه
flaunts جلوه
showy پر جلوه
expression جلوه
manifestation جلوه
smarts جلوه گر
flourishes جلوه
gaily پر جلوه
flourished جلوه
glitzier پر جلوه
flourish جلوه
glitzy پر جلوه
glitziest پر جلوه
smart جلوه گر
smarted جلوه گر
smarter جلوه گر
smarting جلوه گر
flaunted جلوه
smartest جلوه گر
data scope یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
scrolls حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
display جلوه نمایاندن
displayed جلوه نمایاندن
coloratura زیر و بم و جلوه
coloraturas زیر و بم و جلوه
glitz هر چیز پر جلوه
withers جلوه گاه
displaying جلوه نمایاندن
emblazonry جلوه دادن
emotional expression جلوه هیجانی
lustre جلوه درخشش
displays جلوه نمایاندن
gloss جلوه فاهر
resplendence درخشندگی جلوه
flashily جلوه کنان
highlighting جلوه دادن
resplendency درخشندگی جلوه
self display جلوه گری
to put forward جلوه دادن
set off جلوه دادن
exhibitive جلوه دهنده
to set off جلوه دادن
to show up جلوه گر شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com