Dictiornary-Farsi | نمره نسبی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
ipsative score	نمره نسبی


Other Matches

labor theory of value	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
relative plot	موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
thread fineness	نمره نخ
t score	نمره T
numeral	نمره
numerals	نمره
mark	نمره
marks	نمره
grade	نمره
grades	نمره
yarn count	نمره نخ
scores	نمره
score	نمره
scored	نمره
grading	نمره گذاری
scoring	نمره گذاری
evaluation score	نمره ازمایش
composite score	نمره مرکب
grade score	نمره کلاسی
grades	نمره دادن
conduct grade	نمره انضباط
test score	نمره ازمون
deviation score	نمره انحراف
main score	نمره اصلی
evaluation score	نمره ارزیابی
gain score	نمره افزوده
derived score	نمره اشتقاقی
grader	نمره گذار
graphic score	نمره نگارهای
gross score	نمره خام
additional score	نمره اضافی
accuracy score	نمره دقت
sigma score	نمره معیار
standard score	نمره معیار
stanine score	نمره نه بخشی
numbering	نمره زنی
error score	نمره خطا
lie score	نمره دروغگویی
test value	نمره ازمون
score	نمره اوردن
weighted score	نمره وزنی
raw score	نمره خام
numbers	نمره دادن به
numbers	نمره شمردن
number	نمره دادن به
number	نمره شمردن
real score	نمره واقعی
graded	نمره دار
scores	نمره اوردن
scores	چوب خط نمره
scored	نمره اوردن
scored	چوب خط نمره
unweighted score	نمره غیروزنی
true score	نمره حقیقی
total score	نمره کامل
grade	نمره دادن
percentile score	نمره صدکی
score	چوب خط نمره
time score	نمره زمانی
observed score	نمره مشاهده شده
differential scoring	نمره گذاری افتراقی
corrected score	نمره اصلاح شده
point	نمره درس پوان
conspect reliability	پایایی نمره گذاران
configural scoring	نمره گذاری طرحی
scoring key	کلید نمره گذاری
subjective scoring	نمره گذاری ذهنی
normalized score	نمره هنجار شده
standardized score	نمره بهنجار شده
transmuted score	نمره تبدیل شده
The car had no licence ( number ) plate .	اتوموبیل بی نمره بود
page	صفحات را نمره گذاری کردن
mark	نمره گذاری کردن علامت
marks	نمره گذاری کردن علامت
paged	صفحات را نمره گذاری کردن
pages	صفحات را نمره گذاری کردن
telephone dial	صفحه نمره گیر تلفن
predicted score	نمره پیش بینی شده
I give you full marks for that .	نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
The police officer took down the car number .	افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
annual average score	میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
relative humidity	نم نسبی
consanguineous	نسبی
relative code	کد نسبی
proportional limit	حد نسبی
self relative	نسبی
respective	نسبی
relative	نسبی
comparative	نسبی
comparatives	نسبی
proportional	نسبی
The shoes are a size too big for my feet.	کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
mallet goal	نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
outpoint	سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
relative humidity	رطوبت نسبی
relative bearing	گرای نسبی
relative importance	اهمیت نسبی
whole blood	قرابت نسبی
relative harmonic content	مانده نسبی
relative bearing	جهت نسبی
relative compaction	تراکم نسبی
relative density	چگالی نسبی
proportional representation	انتخابات نسبی
relative density	دانسیته نسبی
relative dispersion	پراکندگی نسبی
relative error	خطای نسبی
relative frequency	بسامد نسبی
stranger in blood	غیر نسبی
relative maximum	حداکثر نسبی
relative minimum	می نیمم نسبی
relative minimum	حداقل نسبی
relative motion	حرکت نسبی
relative value	مقدار نسبی
relative movement	حرکت نسبی
relative term	لفظ نسبی
relative nullity	بطلان نسبی
relative solubility	انحلالپذیری نسبی
relative permeability	نفوذپذیری نسبی
relative precision	دقت نسبی
relative maximum	ماکزیمم نسبی
relative solvation	حلالپوشی نسبی
sib	منسوب نسبی
relative income	درامد نسبی
relative jurisdiction	صلاحیت نسبی
relative location	ترتیب نسبی
self relative address	نشانی نسبی
sanguinity	قرابت نسبی
relativism	نسبی نگری
relativeness	نسبی بودن
relative majority	اکثریت نسبی
relative wind	باد نسبی
relative viscosity	گرانروی نسبی
relative velocity	سرعت نسبی
relative permitivity	گذردهی نسبی
blood relationship	خویشاوندی نسبی
distortion factor	مانده نسبی
persons related to another by parentage	اقارب نسبی
persons related to another by descent	اقارب نسبی
relative prices	قیمتهای نسبی
relativity	فرضیه نسبی
emissivity	تابش نسبی
genealogical	نسبی شجرهای
ipsative scale	مقیاس نسبی
specific gravity	چگالی نسبی
specific gravities	چگالی نسبی
proportional liability partnership	شرکت نسبی
relationship by blood	خویشاوندی نسبی
comparative advantage	برتری نسبی
relationship by blood	قرابت نسبی
relative address	آدرس نسبی
comparative advantage	مزیت نسبی
comparative costs	هزینههای نسبی
relative	خودی نسبی
comparative cover	پوشش نسبی
consanguinity	قرابت نسبی
relative address	نشانی نسبی
relationship by bood	قرابت نسبی
blood relationship	قرابت نسبی
proportional tax	مالیات نسبی
fractional error	خطای نسبی
accession number	نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
yarn sorting	دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
scored	نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
score	نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scores	نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
otis quick scoring mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
relative dielectric constant	ثابت دی الکتریک نسبی
strain	افزایش طول نسبی
strain	تغییر شکل نسبی
sound level	شدت نسبی صوت
relativity of knowledge	نسبی بودن دانش
a matter of relative importance	موضوعی با اهمیت نسبی
relativize	بصورت نسبی در اوردن
strains	تغییر شکل نسبی
strains	افزایش طول نسبی
true air speed	سرعت نسبی هواپیما
of relative importance	دارای اهمیت نسبی
relative value of pieces	ارزش نسبی سوارها
relative supersaturation	ابر سیری نسبی
relative bearing	سمت نسبی ناو
relative income hypothesis	فرضیه درامد نسبی
employment rate	میزان نسبی اشتغال
cultural relativism	نسبی نگری فرهنگی
purchasing power parity	نرخ نسبی مبادله
relative deformation	تغییر شکل نسبی
relative refractory period	دوره بی پاسخی نسبی
relative coordinate system	دستگاه مختصات نسبی
relative coding	برنامه نویسی نسبی
relative coding	برنامه نویس نسبی
relative addressing	نشانی دهی نسبی
relative addressing	نشان دهی نسبی
dialled	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials	تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
strain at failure	افزایش طول نسبی درگسیختگی
lateral strain	تغییر شکل نسبی جانبی
recession	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
recessions	کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
relativity	فلسفه نسبیه نسبی بودن