| Total search result: 202 (5 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| process |
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |
| processes |
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| clean |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
| cleaned |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
| cleanest |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
| cleans |
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود |
| machines |
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود |
| machined |
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود |
| machine |
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود |
| cabling |
نموداری که محل کابلها را در یک اداره نشان میدهد از جمله نقاط اتصال را |
| maps |
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد |
| map |
نموداری که طرح داخل حافظه کامپیوتر یا نواحی ارتباطی را نشان میدهد |
| run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| cumulative delivery diagram |
منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد |
| kernel |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
| kernels |
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است |
| map |
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی |
| maps |
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی |
| demonstrations |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
| demonstration |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
| logic |
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند |
| parallel |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| paralleling |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| parallelled |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| parallelling |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| paralleled |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| parallels |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
| detotalizing counter |
شمارندهای که کل مقدارباقیمانده ماده مورد سنجش را نشان میدهد |
| attached processor |
ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد |
| conversational mode |
سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد |
| generation |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
| generations |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
| cards |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
| card |
تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند |
| monitors |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
| privilege |
حساب کامپیوتری که امکان دستیابی به برنامههای خاص یا داده سیستم حساس را میدهد |
| monitored |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
| multi |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
| multi- |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
| monitor |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
| fifth generation computers |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد |
| manual |
کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد |
| manual |
کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد |
| simulator |
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک . |
| simulators |
برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک . |
| Windows GDI |
مجموعه توابع استاندارد , که توسط ماکروسافت معرفی شده اند , که به برنامه نویس امکان میدهد که تصاویری در پنجره ها رسم کند تحت سیستم عامل ویندوز |
| mismatch |
ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته |
| GKS |
استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند |
| dir |
در DOS-MS دستور سیستم که لیستی از فایلهای روی دیسک را نشان میدهد |
| keyboard terminal |
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود |
| computerization |
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری |
| Windows API |
مجموعه توابع و دستورات استاندارد که توسط ماکروسافت معرفی شده اند و به برنامه نویس امکان کنترل سیستم عامل ویندوز را از طریق زبان برنامه نویسی میدهد |
| TDS |
سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد |
| serials |
سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد |
| serial |
سیستم کامپیوتری با یک ALU که دستورات را یکی یکی انجام میدهد |
| assemble |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
| assembled |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
| assembles |
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن |
| flowchart |
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد |
| flow diagram |
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد |
| supervisory |
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد |
| primers |
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد |
| primer |
کتاب راهنما یا کتار دستورات ساده و مثالها که نحوه کار برنامه یا اپراتورهای سیستم جدید را نشان میدهد |
| transaction |
سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد |
| peripheral |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
| sequenced ejection |
سیستم پرتاب مرحله به مرحله |
| internally stored program |
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری |
| remote |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
| remoter |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
| remotest |
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور |
| integrated |
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است |
| demands |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
| demanded |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
| demand |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
| computerised ordering systems |
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری |
| parameters |
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود |
| parameter |
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود |
| processes |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
| process |
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه |
| requirement |
مورد نیاز |
| bios |
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند |
| phased array |
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده |
| chcp |
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند |
| floor space occupied |
فضای مورد نیاز |
| lime requirement |
اهک مورد نیاز |
| reserve requirements |
ذخائر مورد نیاز |
| off load |
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی |
| requirements |
آنچه مورد نیاز است |
| demand paging |
صفحه بندی مورد نیاز |
| demand satisfaction |
تحویل اماد مورد نیاز |
| required supply rate |
نواخت مهمات مورد نیاز |
| bank capital requirement |
سرمایه مورد نیاز بانک |
| combat essential |
مورد نیاز حتمی رزمی |
| common goods |
کالای مورد نیاز عموم |
| plug compatible manufacurer |
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود |
| supplied |
تامین چیزی که مورد نیاز است . |
| supplying |
تامین چیزی که مورد نیاز است . |
| materials requirements planning |
برنامه ریزی مواد مورد نیاز |
| You are needed . They need you . |
وجود شما مورد نیاز است |
| supply |
تامین چیزی که مورد نیاز است . |
| accounts package |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
| accounting package |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
| alu |
بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد |
| event driven |
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است |
| discard |
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است |
| discarding |
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است |
| discarded |
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است |
| discards |
خارج کردن چیزی که مورد نیاز است |
| bridged |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
| bridges |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
| bridge |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
| end item |
وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز |
| equipment |
وسایل مورد نیاز برای کار در یک کارخانه یا شرکت |
| public information |
اطلاعات مورد نیاز عامه مردم وافکار عمومی |
| logical |
گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است |
| ToolTips |
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد |
| arithmetic |
بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد |
| overlays |
و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است |
| thins |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
| overlaying |
و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است |
| overlay |
و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است |
| thinnest |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
| thinners |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
| thin |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
| thinned |
روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز |
| upload |
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور |
| basics |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
| basic |
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است |
| extracts |
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل |
| storing |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
| store |
ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد |
| extract |
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل |
| extracting |
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل |
| extracted |
دستور انتخاب و خواندن دادن مورد نیاز از پایگاه داده یافایل |
| automation |
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم |
| logic seeking |
چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند |
| masters |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
| mastered |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
| monofuel |
سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد |
| hard hyphen |
خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد |
| In regard to the proposed changes I think we need more information. |
در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم. |
| condition |
1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل |
master |
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است |
| mastered |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
master |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
| masters |
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است |
| extracode |
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند |
| AI |
طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند |
| just in time |
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود |
| coroutine |
بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود |
| demo |
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع |
| MIDI setup map |
فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد |
| interrupt |
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم |
| interrupts |
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم |
| generation |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
| generations |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
| interrupting |
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم |
| multiplex |
روش تقسیم که بخشهای زمان را طبق نیاز به سیگنالهای اختصاص میدهد |
| processor |
ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است |
| math |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
| maths |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
| hit on the fly printer |
چاپگری که در ان کاغذ و یامکانیزم چاپ در حالت ثابتی هستند به نحوی که شروع وتوقفی مورد نیاز نمیباشد |
intelligence |
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است |
| artificial intelligence |
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است |
| data clerk |
فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد |
| circuits |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
| circuit |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
| computer system |
سیستم کامپیوتری |
| computing system |
سیستم کامپیوتری |
| tools |
در سیستم کامپیوتری |
| ended |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
| end |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
| ends |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
| real time |
داده وروری به یک سیستم در صورت نیاز یا رویداد |
| storage |
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد |
| null cycle |
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی |
| description |
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
| descriptions |
بخشی از سیستم پایگاه داده که ساختار سیستم و داده را شرح میدهد |
| automatic data processing system |
سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری |
| colds |
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد |
| cold |
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد |
| colder |
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد |
| coldest |
خطای کامپیوتری که در لحظه روشن کردن کامپیوتر رخ میدهد |
| fixes |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
| fix |
تعداد بیتهای موجود که یک کلمه کامپیوتری را تشکیل میدهد |
| tabled |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| quickdraw |
در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند |
| tabling |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| graphical user interface |
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل |
| tables |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| table |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| multicomputer system |
سیستم چند کامپیوتری |
| computer information system |
سیستم اطلاعات کامپیوتری |
| hybrid computer system |
سیستم کامپیوتری دو رگه |
| customising |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customizing |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customises |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customised |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customizes |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customize |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |
| customized |
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری |