Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 206 (3 milliseconds)
English	Persian
g	نمونه معیار
Search result with all words
standard	مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standards	مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standardized	مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
sd	انحراف معیار گروه نمونه
standard item	اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
Other Matches
ppi gauge	معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
scitovsky double criterion	معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
module	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules	اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling	نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled	نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling	نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample	نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes	رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
criterion	معیار
sample	معیار
canonical	معیار
yardstick	معیار
rate of dosage	معیار
sampled	معیار
paragons	معیار
paragon	معیار
benchmarks	معیار
gauge	معیار
gauged	معیار
touchstones	معیار
touchstone	معیار
norms	معیار
gauges	معیار
standard	معیار
standards	معیار
norm	معیار
benchmark	معیار
tests	معیار
dimension	معیار
dimensions	معیار
received	معیار
tested	معیار
test	معیار
yardsticks	معیار
STDs	مخفف معیار
gray code	معیار GREY
pareto criterion	معیار پاراتو
STD	مخفف معیار
standard error	خطای معیار
criterion of degeneracy	معیار تبهگنی
standard	یکسان معیار
gauge	مقیاس معیار
gauged	مقیاس معیار
standards of living	معیار زندگی
standard of living	معیار زندگی
gauges	مقیاس معیار
standards	یکسان معیار
sigma	انحراف معیار
standard stimulus	محرک معیار
standardization	معیار گیری
standard deviation	انحراف معیار
standard score	نمره معیار
system standard	معیار سیستم
sigma score	نمره معیار
criterion	معیار نشان قطعی
air quality criterion	معیار کیفیت هوا
standard error of estimate	خطای معیار براورد
wire gauge	معیار ضخامت سیم
standard error of difference	خطای معیار تفاوت
sed	خطای معیار تفاوت
standard error of mean	خطای معیار میانگین
sm	خطای معیار میانگین
Greenwich Mean Time	معیار ساعت گرینویچ
sigmagram	نگاره نمرات معیار
standard progressive matrices test	ازمون ماتریسهای مدرج معیار
print	معمولا با معیار نقط ه در اینچ
standard error of measurement	خطای معیار اندازه گیری
standardization	مطابق معیار خاص دراوردن
printed	معمولا با معیار نقط ه در اینچ
prints	معمولا با معیار نقط ه در اینچ
SE	خطای معیار اندازه گیری
carats	معیار اندازه گیری کیفیت طلا
substandard	زیر معیار یا مقیاس معمول یا قانونی
carat	معیار اندازه گیری کیفیت طلا
transvaluate	سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
transvalue	سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
draft quality	معیار کیفی برای خروجی چاپ شده
to bring somebody into line	زور کردن کسی که خودش را [به دیگران] وفق بدهد یا هم معیار بشود
negligence	اهمال تفریط معیار ان در CL رفتارو دقتی است که یک فرد بافهم و شعور عادی در امورخود معمول می دارد
utilitarianism	بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
types	نمونه
formats	نمونه
paradigm	نمونه
examples	نمونه
example	نمونه
paradigms	نمونه
representatives	نمونه
type	نمونه
typed	نمونه
representative	نمونه
format	نمونه
breadboard	نمونه
calligraph	نمونه
copyslip	نمونه
ensample	نمونه
foretype	نمونه
forme	نمونه
typicalness	نمونه
paragons	نمونه
exemplar	نمونه
exemplars	نمونه
module	نمونه
modules	نمونه
sampling	نمونه
specimen	نمونه
specimens	نمونه
paragon	نمونه
strickle	نمونه
instances	نمونه
modelled	نمونه
sample	نمونه
modeled	نمونه
model	نمونه
schema	نمونه
schemata	نمونه
precedents	نمونه
progenitor	نمونه
progenitors	نمونه
precedent	نمونه
instance	نمونه
models	نمونه
copying	نمونه
patterns	نمونه
copy	نمونه
copied	نمونه
pattern	نمونه
copies	نمونه
sampled	نمونه
samplery	نمونه برداری
sample size	بزرگی نمونه
reference pilot	نمونه مرجع
emulation	نمونه سازی
sample	نمونه قراردادن
foretype	نمونه قبلی
emulator	نمونه ساز
samplery	نمونه گیری
screamer	نمونه بسیارخوب
exemplarily	بطور نمونه
exemplification	نمونه اوری
exemplum	مثال نمونه
pilot model	نمونه ازمایشی
sample size	حجم نمونه
sample distribution	توزیع نمونه
pattern making	نمونه سازی
quota sample	نمونه سهمیه
phony	مدل یا نمونه
prototyping	ساخت یک نمونه
sampled	واحد نمونه
protoplast	نمونه اصل
probability sample	نمونه احتمالاتی
biased sample	نمونه سودار
pilot production	تولید نمونه
pilot plant	کارخانه نمونه
random sample	نمونه تصادفی
sample data	داده نمونه
sample	نمونه کالا
free sample	نمونه مجانی
for example	برای نمونه
holotype	نمونه شاخص
sample cell	فرف نمونه
representative sample	نمونه معرف
ladle samble	نمونه پاتیل
pilot plant	کارگاه نمونه
portfolio	نمونه محصول
copy	نمونه ساختن
patterning	نمونه سازی
type of use	نمونه کاربرد
copying	نمونه ساختن
survey	نمونه گیری
per sample	طبق نمونه
poll	نمونه برداشتن
polled	نمونه برداشتن
polls	نمونه برداشتن
copied	نمونه ساختن
copies	نمونه ساختن
surveyed	نمونه گیری
test specimen	نمونه ازمایش
test specimen	نمونه ازمایشی
test piece	نمونه ازمایش
test piece	نمونه ازمایشی
test model	نمونه ی ازمایش
modelled	نمونه اصلی
models	نمونه اصلی
specimen signature	نمونه امضاء
sample	واحد نمونه
sample	نمونه گرفتن
typification	تعیین نمونه
test specimen	نمونه ی ازمایش
typal	شبیه نمونه
typical galaxy	کهکشان نمونه
surveys	نمونه گیری
tokenism	نمونه کاری
tokenism	نمونه نمایی
model	نمونه اصلی
work sample	نمونه کار
vial	شیشه نمونه
unknown sample	نمونه مجهول
modeled	نمونه اصلی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com