English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
stratified random sampling نمونه گیری لایهای تصادفی
Other Matches
stratified sampling نمونه گیری لایهای
random sample نمونه گیری تصادفی
random sampling نمونه گیری تصادفی
systematic random sampling نمونه گیری تصادفی منظم
simple randon sampling نمونه گیری تصادفی ساده
modules اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
random sample نمونه تصادفی
nonrandom sample نمونه غیر تصادفی
layers لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
sampling نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
sampling نمونه گیری
coring نمونه گیری
surveys نمونه گیری
surveyed نمونه گیری
samplery نمونه گیری
survey نمونه گیری
test town شهرمورد نمونه گیری
accumulative sampling نمونه گیری پیاپی
activity sampling نمونه گیری از فعالیت
sampling population جامعه نمونه گیری
proof sheet نمونه غلط گیری
time sampling نمونه گیری زمانی
sampling error خطای نمونه گیری
sampling error اشتباه نمونه گیری
cluster sampling نمونه گیری خوشهای
fractional sampling نمونه گیری مکانیکی
quota sampling نمونه گیری سهمیهای
sampling theory نظریه نمونه گیری
sampling distribution توزیع نمونه گیری
sampling unit واحد نمونه گیری
sampling bias سوداری نمونه گیری
area sampling نمونه گیری منطقهای
domal sampling نمونه گیری خانواری
area sampling نمونه گیری منطقه یی
two stage sampling نمونه گیری دو مرحلهای
behavior sampling نمونه گیری از رفتار
double sampling نمونه گیری چندگانه
controlled sampling نمونه گیری کنترل شده
sampling servo دستگاه نمونه گیری خودکار
sampling variability تغییر پذیری نمونه گیری
multi stage sampling نمونه گیری چند مرحلهای
wine taster جام شراب مخصوص نمونه گیری
proofroom اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه
foundry proof نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
random process جریان تصادفی فرایند تصادفی
acceptance sampling نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
neritic بر اب لایهای
sondwitch لایهای
laminated لایهای
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
laminated structure ساختمان لایهای
lamination ناخالصی لایهای
sandwitch construction ساختمان لایهای
shell structure ساختار لایهای
laminar flow جریان لایهای
three decker هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
intercalation compound ترکیب بین لایهای
valve lift کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
restrictor لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
blasius flow جریان کاملا لایهای تئوریکی
layer لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
layers لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
stratosphere ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
ozonosphere لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
passivating پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
He's a wet blanket. او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
haphazard <adj.> تصادفی
accidental attack تک تصادفی
at random <adv.> تصادفی
as it happens <adv.> تصادفی
coincidental <adj.> تصادفی
incidental <adj.> تصادفی
accidently <adv.> تصادفی
contingent [accidental] <adj.> تصادفی
stochastical <adj.> تصادفی
stochastic <adj.> تصادفی
fortuitous <adj.> تصادفی
accidental <adj.> تصادفی
accidentally <adv.> تصادفی
by the way تصادفی
by accident <adv.> تصادفی
by happenstance <adv.> تصادفی
chancy تصادفی
by hazard <adv.> تصادفی
fortuitously <adv.> تصادفی
incidentally <adv.> تصادفی
by a coincidence <adv.> تصادفی
chanciest تصادفی
chancing تصادفی
chancier تصادفی
chances تصادفی
circumstantial تصادفی
by chance <adv.> تصادفی
chanced تصادفی
chanceful تصادفی
chance تصادفی
coincidentally <adv.> تصادفی
randomly تصادفی
casual [not planned] <adj.> تصادفی
random <adj.> تصادفی
adventitious <adj.> تصادفی
hazardous تصادفی
random assignment گمارش تصادفی
unplanned تصادفی - بدونبرنامهریزیقبلی
random error خطای تصادفی
drop in درج تصادفی
randomization تصادفی کردن
random model الگوی تصادفی
random model مدل تصادفی
random file پرونده تصادفی
random file فایل تصادفی
indeterminate error خطای تصادفی
random activity فعالیت تصادفی
accident تصادفی ضمنی
extraneous تصادفی فرعی
random distribution توزیع تصادفی
contingent تصادفی مشروط
contingents تصادفی مشروط
chance level سطح تصادفی
randomized blocks بلوکهای تصادفی
extrinsic تصادفی عارضی
chance variations تغییرات تصادفی
quasi random شبه تصادفی
by blow ضربت تصادفی
random بی هدف تصادفی
randomize تصادفی کردن
chromatic تصادفی اتفاقی
random access دستیابی تصادفی
randomly بی هدف تصادفی
accidents تصادفی ضمنی
stochastic term متغیر تصادفی
stochastic term جمله تصادفی
random selection گزینش تصادفی
stochastic regression رگرسیون تصادفی
random processing پردازش تصادفی
random process پویش تصادفی
stochastic model الگوی تصادفی
random probing پردازش تصادفی
temerarious تند تصادفی
random number seed کاوش تصادفی
random numbers اعداد تصادفی
chance error خطای تصادفی
random variable متغیر تصادفی
accidental error خطای تصادفی
meet up with <idiom> تصادفی ملاقاتکردن
randomizing تصادفی کردن
stochastic variable متغیر تصادفی
randomization ارایش تصادفی
conjuncture ملاقات تصادفی
drop out حذف تصادفی
random number عدد تصادفی
probabilistic model الگوی تصادفی
random logic design طرح منطقی تصادفی
semirandom access دستیابی نیمه تصادفی
random number generator مولد عدد تصادفی
stranding به گل نشستن تصادفی کشتی
randomly فکر تصادفی غیرعمدی
supervene تصادفی روی دادن
nonrandom variable متغیر غیر تصادفی
random number generator مولد اعداد تصادفی
pseudo random number عدد شبه تصادفی
pseudorandom number عدد شبه تصادفی
random فکر تصادفی غیرعمدی
obiter dictum بیان ضمنی و تصادفی
random processing با دست یابی تصادفی
earth fault اتصال به زمین تصادفی
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
his severity relaxed از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
casrd random access memory حافظه دستیابی تصادفی کارت
rams حافظه با دستیابی تصادفی emory
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
rammed حافظه با دستیابی تصادفی emory
dynamic ram حافظه دستیابی تصادفی پویا
randomize بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
addressed memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
ram حافظه با دستیابی تصادفی emory
Random-access memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
accidental آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
pickup هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
random number برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
randomize بصورت امار تصادفی نشان دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com