Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 143 (7 milliseconds)
English	Persian
to blow atrumpet	نواختن شیپور
Other Matches
bugle call	علامت دادن به وسیله شیپور شیپور جمع
tabard	نوار تزیینی ترمپت یا شیپور پرچم شیپور
to sund a note	نواختن یک نت
sounds	نواختن
strike up	نواختن
soundest	نواختن
sounded	نواختن
sound	نواختن
cymbal	باسنج نواختن
blows	وزش نواختن
blow	وزش نواختن
jazz	جاز نواختن
recitative	به تنهایی نواختن
executing	نواختن نمایش دادن
strumming	نواختن ساز زهی
executes	نواختن نمایش دادن
execute	نواختن نمایش دادن
strums	نواختن ساز زهی
strummed	نواختن ساز زهی
strum	نواختن ساز زهی
plays	الت موسیقی نواختن
played	الت موسیقی نواختن
executed	نواختن نمایش دادن
playing	الت موسیقی نواختن
play	الت موسیقی نواختن
played	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
plays	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
play	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
lyrical	مناسب برای نواختن یاخواندن باچنگ
boogie woogie	نواختن پیانو باضربات تند وضربهای
playing	نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
to play in or out	با نواختن ارغنون یا سازدیگرواردیا خارج کردن
trios	قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
trio	قطعه موسیقی مخصوص نواختن یاخواندن سه نفر
tooter	شیپور زن
key bugle	شیپور
bugle	شیپور
clarion	شیپور
cone	شیپور
cones	شیپور
cornu	شیپور
trumpeter	شیپور زن
trumpeters	شیپور زن
bugles	شیپور
trombonist	شیپور زن
trumpeted	شیپور
trumpet	شیپور
trombonists	شیپور زن
trom'ba	شیپور
trumpeting	شیپور
last port	شیپور عزا
turn in	شیپور خاموشی
turn out	شیپور بیداری
clarion	شیپور جنگ
clarion	شیپور بلند
trump	صدای شیپور
chamade	شیپور امان
trumps	صدای شیپور
air operated horn	شیپور بادی
call to quarters	شیپور احضار
cornett	نوعی شیپور
to the color	شیپور احترام
salpingitis	اماس شیپور
last post	شیپور خاموشی
syrint	شیپور بیداری
last port	شیپور خاموشی
tantara	صدای شیپور
heave out	شیپور بیداری
first call	شیپور جمع
eustachian tube	شیپور استاش
drill call	شیپور مشق
tantara	شیپور زدن
the sound of a bugle	صدای شیپور
to sound a parley	با زدن شیپور
service calls	شیپور خدمت
cornets	نوعی شیپور
tuba	شیپور بزرگ
tubas	شیپور بزرگ
clang	صدای شیپور
horn	شیپور پیاله
assembly	شیپور جمع
trumpet	شیپور زدن
trumpeted	شیپور زدن
trumpeting	شیپور زدن
clanged	صدای شیپور
clanging	صدای شیپور
curfews	شیپور خاموشی
clangs	صدای شیپور
curfew	شیپور خاموشی
reveille	شیپور بیدارباش
cornet	نوعی شیپور
taps	شیپور خاموشی
French horn	نوعی شیپور
sousaphone	شیپور زنگوله دار
starke	با شیپور علامت دادن
trumpeting	شیپورچی شیپور زدن
trumpeted	شیپورچی شیپور زدن
service calls	شیپور جمع عمومی
trumpet	شیپورچی شیپور زدن
alarms	شیپور حاضرباش اشوب
alarmingly	شیپور حاضرباش اشوب
campanula	[شبیه شیپور مینیاتوری]
to the color	شیپور احترام پرچم
trom'ba	شاخ شیپور زدن
warison	پاداش شیپور حمله
pipe down	بوسیله شیپور یا نای
officers call	شیپور افسر پیش
blasts	صدای شیپور بادزدگی
blast	صدای شیپور بادزدگی
first post	شیپور خبر شبانه
first seargeant's call	شیپور سرگروهبان پیش
alarum	اخطار شیپور حاضرباش
alarmed	شیپور حاضرباش اشوب
alarm	شیپور حاضرباش اشوب
general muster	شیپور جمع عمومی
assembly	شیپور خاموشی دستگاه مرکب
to sound a retreat	شیپور عقب نشینی زدن
call-ups	شیپور احضار بخاطر اوردن
call-up	شیپور احضار بخاطر اوردن
call up	شیپور احضار بخاطر اوردن
to sound the retire	شیپور عقب نشینی زدن
drill call	شیپور شروع مشق صف جمع
saxtuba	شیپور برنجی دارای صدای بم
sennet	شیپور علامت شروع نمایش یا ختم ان
foghorn	شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
trombone	شیپور دارای قسمت میانی متحرک
foghorns	شیپور اعلام خطرمه گرفتگی اژیر مه
alarmingly	اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarmed	اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarm	اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
alarms	اعلام خطر شماطه ساعت شیپور اشوب
toot	صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
toots	صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
tooted	صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
tooting	صدای تیزشیپور وبوق یاسوت بطور منقطع شیپور زدن
duets	دونفری خواندن دونفری نواختن
duet	دونفری خواندن دونفری نواختن
retreated	مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreating	مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreats	مراسم شامگاه شیپور شامگاه
retreat	مراسم شامگاه شیپور شامگاه
all clear	شیپور رفع خطر هوایی رفع خطر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com