English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (3 milliseconds)
English Persian
welt نوار باریک
welts نوار باریک
spline نوار باریک
Search result with all words
cassette چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassette کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassettes چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
cassettes کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
red tape نوار باریک قرمز
fuse mounting strip نوار باریک فیوز
fuse strip نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
narrow strip mill نورد نوار باریک
narrowband channel مجرا با نوار باریک
stria نوار باریک هریک از خطوط موازی
Other Matches
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
swathes ردیف باریک راه باریک
swath ردیف باریک راه باریک
swathe ردیف باریک راه باریک
reel-to-reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
azimuth زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel to reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
pinchwheel چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
autos توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identities الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
readers ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leaders قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drives نوار چرخان نوار ران
tape drive نوار چرخان نوار ران
video cassettes نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
filmstrip نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
trickly باریک
tenuous باریک
thready باریک
tender باریک
tendered باریک
tenderest باریک
tendering باریک
fine drawn باریک
hairlike باریک
fine spun باریک
long nose دم باریک
gracile باریک
capillary باریک
slender باریک
capillaries باریک
slat باریک
slats باریک
thinners باریک
narrowed باریک
narrow headed سر باریک
narrow باریک
leptocephalic سر باریک
strait باریک
lathy باریک
slice باریک
straits باریک
angustate باریک
slices باریک
narrower باریک
thin باریک
reedy باریک
needle-nose pliers دم باریک
reediest باریک
thinnest باریک
thins باریک
attenute باریک
thinned باریک
narrowest باریک
reedier باریک
taper off کم کم باریک شدن
leptodactyl باریک پنجه
hydra مار باریک
paths باریک راه
hydrae مار باریک
long nose انبر دم باریک
to come to a point باریک شدن
tricklet نهر باریک
canaliculus سوراخ باریک
slimpsy باریک اندام
quillet باریک بینی
slype راه باریک
bridle track راه باریک
labels تکه باریک
slender waisted کمر باریک
labelled تکه باریک
label تکه باریک
path باریک راه
asthenic physique سنخ باریک تن
scrutator باریک بین
subtil باریک بین
subtility باریک بینی
slots تخته باریک
pennant پرچم باریک
slotting تخته باریک
small intestine روده باریک
svelt باریک اندام
slat تخته باریک
taenia گچ بری باریک
weedy دراز و باریک
tapering ستون سر باریک
fastidious باریک بین
strobilation باریک شدگی
slot تخته باریک
asthenic body type سنخ باریک تن
lane راه باریک
stacked bow کمان باریک
lanes راه باریک
bridle paths راه باریک
inswept جلو باریک
string tie کراوات باریک
bridle path راه باریک
barbicel رشته باریک پر
stringy floppy فلاپی باریک
slats تخته باریک
pennants پرچم باریک
stemming راه باریک
dogtrot راه باریک
narrow necked گردن باریک
nicely نکته باریک
crypta طاق باریک
cat-walk راهرو باریک
bowling alley باریک راه
linear باریک کشیده
svelte باریک اندام
necking باریک شدگی
stricture باریک بینی
d. of a situation موقعیت باریک
coomb دره باریک
strictures باریک بینی
flagelliform باریک ودراز
point باریک کردن
meticulous باریک بین
subtleties باریک بینی
metaphisical باریک بین
funnels باریک شدن
stemmed راه باریک
stem راه باریک
funnel باریک شدن
isthmuses تنگه باریک
isthmus تنگه باریک
funneled باریک شدن
funneling باریک شدن
fasciculus gracilis ستون باریک
fastidiousness باریک بینی
funnelling باریک شدن
narrow leaved باریک برگ
narrow mouthed دهن باریک
subtlety باریک بینی
stems راه باریک
slim باریک اندام
peer باریک شدن
gracilis nucleus هسته باریک
strip قطعه باریک
peered باریک شدن
G-strings لنگ باریک
gracile nucleus هسته باریک
peering باریک شدن
narrow goods کاذی باریک
labeling تکه باریک
bowling alleys باریک راه
G-string لنگ باریک
pencil beam نور باریک
slimmed باریک اندام
sliver تکه باریک
slims باریک اندام
elongate باریک شدن
combe دره باریک
elongates باریک شدن
picksome باریک بین
slimming باریک اندام
slimmest باریک اندام
elongating باریک شدن
magnetic tape recording ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
slight باریک اندام پست
slotting سوراخ طولانی و باریک
slighted باریک اندام پست
thread مثل نخ باریک شدن
cliff-hanger چنگک باریک کوهنوردی
slightest باریک اندام پست
slimsy باریک اندام نحیف
catwalks راه باریک وگربه رو
narrow band filter صافی فلزات باریک
potiche گلدان گردن باریک
lantern jaw دارای چانه باریک
catwalk راه باریک وگربه رو
catwalks راهرو باریک ناو
bottleneck راه خیلی باریک
bottlenecks راه خیلی باریک
catwalk راهرو باریک ناو
narrowband پهنای باند باریک
toboggan سورتمه دراز و باریک
pinches موقعیت باریک سربزنگاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com