English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
tape نوار پهن بالای تور
taped نوار پهن بالای تور
tapes نوار پهن بالای تور
Search result with all words
upper edge of the net نوار بالای تور والیبال
Other Matches
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
overhead cover پوشش بالای سر روپوش بالای سر
popped برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pop برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
pops برداشتن یک عنوان از بالای یک پشته کشیدن یا بازیابی داده از بالای پشته یک برنامه
crest clearing محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
azimuth زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
reel-to-reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel to reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
guard band بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
pinchwheel چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
auto توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
autos توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
magnetic tape جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridges جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridge جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
readers ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leaders قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drive نوار چرخان نوار ران
tape drives نوار چرخان نوار ران
video cassettes نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassette نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
transom پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
filmstrip نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
oer بالای
upping بالای
outreach بالای سر
up بالای
upped بالای
overhead بالای سر
overhead در بالای سر
atop of در بالای
atop of بالای
into the bargain بالای ان
above بالای
over بالای
over بالای سر
above بالای سر
over- بالای
over- بالای سر
at the top of در بالای
overhead stroke ضربه از بالای سر
fanlight پنجره بالای در
crown بالای هرچیزی
above the earth بالای زمین
mean high water اب بالای میانگین
plunging fire اتش بالای سر
uptown بالای شهر
crowns بالای هرچیزی
overhead forehand فورهند از بالای سر
crow's nest بالای بلندی
in- بالای روی
in بالای روی
oer بالای سر روی سر
mantel board در بالای بخاری
knap بالای تپه
upstream بالای رودخانه
on بالای در باره
over the horizon از بالای افق
over the horizon بالای افق
overhead backhand بک هند از بالای سر
fanlights پنجره بالای در
overhead cover حفاظ بالای سر
pressure above the atmosphere فشار بالای جو
run over <idiom> حرکت از بالای
fan light پنجره بالای در
roof tree کش بالای شیروانی
ridge pole کش بالای شیروانی
ridge tree کش بالای شیروانی
up the street بالای خیابان
rooftops بالای بام
It passed over my head. از بالای سرم رد شد
ridge piece کش بالای شیروانی
aloft در بالای زمین
rooftop بالای بام
aerospace projection operations بالای منطقه عملیات
bed moulding گچبری بالای کتیبه
bartizan کنگره بالای برج
the sky is above us آسمان بالای سر ماست
truck کلاهک بالای دکل
headline در بالای صفحه ریسمان
trucked کلاهک بالای دکل
trucking کلاهک بالای دکل
referee داور بالای والیبال
high rate of interest نرخ بالای بهره
head water بالای رودخانه بالارود
intercepting ditch ابرو بالای خاکبرداری
referees داور بالای والیبال
flews قسمت اویخته لب بالای سگ
refereeing داور بالای والیبال
refereed داور بالای والیبال
exoatmosphere ترکش اتمی بالای جو
tree house خانه بالای درخت
on station پروازهواپیما بالای هدف
headlines در بالای صفحه ریسمان
trucks کلاهک بالای دکل
overhead pass پاس با دو دست از بالای سر
penthouse اطاقک بالای بام
penthouses اطاقک بالای بام
overwrite بالای محلی نوشتن
spike over the block ابشار از بالای دفاع
pulpit بالای منبر رفتن
pulpits بالای منبر رفتن
aloft سطوح بالا در بالای
aboveground در بالای سطح زمین
rain water head طشتک بالای ناودان
superlunary واقع بر بالای ماه
chimney-head [بالای دودکش کوره ای]
cimborio [برجک نورگیر بالای بام]
upstaged وابسته به عقب یا بالای صحنه
fleche میل بالای مناره مارپیچ
Hertfordshire spike [میل بالای مناره مارپیچ]
foretoppsail بادبان بالای شراع صدر
high frequency region of a spectrum ناحیه ی فرکانس بالای یک طیف
high beam نور بالای چراغ اتومبیل
upper classes وابسته به طبقات بالای اجتماع
epigastrium فوق المعده بالای شکم
eyebrows گچ بری هلالی بالای پنجره
head دستشویی قایق بالای بادبان
eyebrow گچ بری هلالی بالای پنجره
crossbars چوب افقی بالای مانع
ascender قسمت بالای حروف کوچک
upper class وابسته به طبقات بالای اجتماع
crossbar چوب افقی بالای مانع
black will take no other hue بالای سیاهی رنگی نیست
gatehouses اطاق یازندان بالای دروازه
gatehouse اطاق یازندان بالای دروازه
upstaging وابسته به عقب یا بالای صحنه
upstages وابسته به عقب یا بالای صحنه
dome light چراغ بالای طاق خودرو
choir-loft [بالکنی بالای جایگاه همسرایان]
bars چوب افقی بالای مانع
bar چوب افقی بالای مانع
lunette نعل اسب پنجره بالای در
parhelic circle هاله روشن بالای افق
top ضربه به بالای توپ بیلیارد
space above property فضای قسمت بالای ملک
on station اماده باش بالای هدف
headers کلمات در بالای صفحه متن
to crset a hill به بالای تپه ایی رسیدن
header کلمات در بالای صفحه متن
stratopause لایه اتمسفری در بالای استراتوسفر
roof garden تفریح گاه بالای بام
letterhead عنوان چاپی بالای کاغذ
up stream بالارود در قسمت بالای نهر
letterheads عنوان چاپی بالای کاغذ
gables سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
overarm بالا اوردن بازو تا بالای شانه
on target بالای اماج زمان روی هدف
warp beam چوب افقی بالای دار [قالی]
gable سه گوش بالای پنجره یا کنار شیروانی
aerospace فضای هوایی بالای منطقه عملیات
smashes ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
topsides قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
barge-board [تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
smash ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
chimney-breast [بالای دیوار شومینه به سمت دودکش]
outside passenger مسافری که بیرون یا بالای دلیجان می نشیند
styloipodium گرده بالای میوه گیاهان چتری
cornices گچ بری بالای دیوار زیر سقف
slope soaring بلند شدن به هوا از بالای تپه
cornice گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
cornice گچ بری بالای دیوار زیر سقف
calipash قسمت بالای کاسه لاک پشت
specification درجه بالای دقت یا مشخصات زیاد
dais سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
vinculum خط ترازی که بالای چند جمله می کشند
deck house اتاقهای بالای عرشه اصلی کشتی
cornices گچ بری زیر سقف یا بالای دیوار
midnight sun خورشید بالای افق در نیمه شب تابستان
ullage حجم بالای سطح مایع تانک
trochanter برامدگی در بالای تنه استخوان ران
My bedroom is just above. اطاق خواب من درست بالای اینجاست
crotched گویی که در مربع بالای میزبیلیارد است
minimum clearance حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
cartop حمل قایق کوچک بالای اتومبیل
net cord کابل یا سیم بالای تور والیبال
intercepting ditch جوی کوهی ابروی بالای کند
magnetic tape recording ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
follow shot ضربه با دادن پیچ به بالای گوی بیلیارد
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
pennoncel پرچم کوچک بالای زره یا کلاه خود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com