English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
inventory lot نوبه ذخیره مهمات
Search result with all words
inventory lot نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
Other Matches
ammunition lot نوبه مهمات
lot نوبه مهمات
lot number شماره نوبه مهمات
lot integrity دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
inventory fraction نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات ذخیره
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
lot نوبه
intermittent fever تب نوبه
marsh malaria نوبه
paludism تب نوبه
malaria نوبه
ague تب نوبه
agoo تب نوبه
paludous نوبه نشان
inventory lot نوبه انبار
impaludism نوبه مردابی
algor سرمای نوبه
small lot نوبه کم تعداد
malarious نوبه خیز
dumb ague نوبه دزده
eucalyptus درخت تب نوبه
eucalyptuses درخت تب نوبه
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
double quartan fever نوبه ربع معکوس
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
interior label برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
volume کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volumes کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
mass storage وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
high تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
highest تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
mailbox فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
reservoirs سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoir سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
softest نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
reads گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
read گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
soft نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
macbinary سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
munition مهمات
munitions مهمات
ammo مهمات
ammunition مهمات
ordnace مهمات
ordnance مهمات
ammunition carrier مهمات بیار
ammunition pit زاغه مهمات
separate ammunition مهمات مجزا
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
ammunition handler متصدی مهمات
ammo zero مهمات تمام
live ammunition مهمات جنگی
ammunition carrier خودرو مهمات کش
piggy back کیسه مهمات
ammunition chest جعبه مهمات
ammunition condition وضعیت مهمات
ammunition credit سهمیه مهمات
ammunition depot انبار مهمات
ammunition barricade بستههای مهمات
magazines انبار مهمات
munitions of war مهمات جنگی
ammunition dump انبار مهمات
munitioneer مهمات ساز
ammunition dump زاغه مهمات
practice ammunition مهمات مشقی
separate loading مهمات مجزا
blank ammunition مهمات مشقی
igloo space زاغههای مهمات
loads بارگیری مهمات
load بارگیری مهمات
ball ammunition مهمات مانوری
armed ammunition مهمات مسلح
live مهمات جنگی
lived مهمات جنگی
inert مهمات مشقی
fixed ammunition مهمات ثابت
bunker زاغه مهمات
bunkers زاغه مهمات
drill ammunition مهمات مشقی
artillery ammunition مهمات توپخانه
explosive ordnance مهمات منفجره
ammunition trains بنه مهمات
cook off گل کردن مهمات
caves زاغه مهمات
service ammunition مهمات جنگی
service ammunition مهمات رزمی
magazine انبار مهمات
caisson واگون مهمات
tracer مهمات رسام
tracers مهمات رسام
chemical ammunition مهمات شیمیایی
inert ammunition مهمات مشقی
inert ammunition مهمات بی اثر
ammunition pit چاله مهمات
caisson صندوق مهمات
blank ammunition مهمات مانوری
cave زاغه مهمات
RLL encoding روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
downloadable نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
prodos سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
databank 1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
type load نوع بار مهمات
ammunition point نقطه اماد مهمات
gunrunner قاچاقچی اسلحه و مهمات
arsenals انبار مهمات جنگی
arsenal انبار مهمات جنگی
racked قفسه مهمات و وسایل
racks قفسه مهمات و وسایل
wracked قفسه مهمات و وسایل
wracks قفسه مهمات و وسایل
type load نوع مهمات هواپیما
ammunition lift capability مقدورات حمل مهمات
magazine space محوطه زاغه مهمات
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
shell room انبار مهمات ناو
ammunition modification بهتر سازی مهمات
semifixed مهمات نیمه ثابت
igloo space زاغه بتونی مهمات
gun room مخزن مهمات درکشتی
armement مهمات کشتی جنگی
prescribed load بار مهمات مجاز
ammo plus مهمات بیش از نصف
rack قفسه مهمات و وسایل
loading بارگیری مهمات درهواپیما
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
ammunition day of supply روز اماد مهمات
ordnance مربوط به اسلحه و مهمات
paracaisson گاری مهمات کش دستی
ordnance مهمات ساز وبرگ
ammunition depot محل تدارک مهمات
ammunition depot محل نگهداری مهمات
ammo minus مهمات کمتر از نصف
armed ammunition مهمات اماده انفجار
destruction area منطقه تخریب مهمات
registers ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
color codig علامت گذاری کردن مهمات
required supply rate نواخت مهمات مورد نیاز
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
ammunition in hands of troops مهمات موجود در دست یگانها
ammunition lift capability فرفیت حمل ونقل مهمات
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
feed belt نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
dunnage روپوش مهمات ضربه گیر
basic load بار مبنای مهمات یا وسایل
swapped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
magazine flooding system سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
inert ammunition مهمات خنثی یا بدون خرج تخریب
small lot نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
depots ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
tarpaulins بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
depot ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
functional condition code کد یا علامت مشخصات عمل کرد مهمات
ordnance service خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
tarpaulin بارپوش برزنتی برزنت روپوش مهمات
ammunition and toxic material open space انبارهای روباز مهمات ومواد سمی
color band نوار رنگی روی جعبه مهمات
magazine space زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
circulating چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
balanced mobilization بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
delivery نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
deliveries نقل و انتقال دادن پرتاب مهمات یا بار
standard load بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com