English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
English Persian
electron optics نورشناخت الکترونیک
Other Matches
optics نورشناخت
dielectric دی الکترونیک
electronics الکترونیک
electronic الکترونیک
electronic engineer کارشناس الکترونیک
electronic engineer مهندس الکترونیک
electronic warfare جنگ الکترونیک
gaseous electronics الکترونیک گازی
integrate electronics الکترونیک مجتمع
industrial electronic الکترونیک صنعتی
avionics الکترونیک هواپیمایی
microelectronics ریز الکترونیک
communication and electronics رسته مخابرات و الکترونیک
electronic الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronics علم الکترونیک الکترونشناسی
accumulator باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
power pack باتری [مهندسی برق یا الکترونیک]
convenience outlet [American] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
socket [wall socket] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power point [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
point [wall socket] [British] پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
outlet پریز [الکترونیک یا مهندسی برق]
output [of a circuit or device] خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
iec کمیسیون بین المللی الکترونیک
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
faulty connection رابطه اشتباه [الکترونیک مهندسی برق]
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
to plug متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
eia Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
aviationelectronic بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
to tap وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
guarded output خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
decay time زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
deep discharge تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
to tap ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
to tap با پایانه در وسط مداراتصال دادن [الکترونیک یا مهندسی برق]
opto electronics تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
institute of electrical and society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
powers خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
power خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
powered خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
fits units with ... connection مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ... [الکترونیک مهندسی برق]
iee /s 00 مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
burn out گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
recycles برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
electronic jamming تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
bionics مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
paged address مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com