Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (10 milliseconds)
English
Persian
business fluctuations
نوسانات بازرگانی
Other Matches
oscilliations
نوسانات
fluctuations
نوسانات
ultrasonic
نوسانات مکانیکی
cost variance
نوسانات هزینه
cyclical fluctuations
نوسانات دورهای
year to year fluctuation
نوسانات سالیانه
cyclical fluctuations
نوسانات ادواری
seasonal fluctuation
نوسانات فصلی
flucuations
نوسانات اقتصادی
seasonal fluctuations
نوسانات فصلی
torsional damper
میراکننده نوسانات پیحشی
swinging of flow
نوسانات عرضی جریان
phreatic fluctuation
نوسانات سطح ایستائی اب
stabilizer
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilisers
وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
marigraph
دستگاهی که نوسانات جزر ومد را ثبت میکند
buffets
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffet
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeted
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
kymograph
دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
vibrators
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrator
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
damping vane
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
ultrasonic inspection
متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
plenum chamber
محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
innovation theory
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
commerce
بازرگانی
trading
بازرگانی
commercial
بازرگانی
traded
بازرگانی
emporetic
بازرگانی
mercantile agent
بازرگانی
merchantry
بازرگانی
business
<adj.>
بازرگانی
commercial
<adj.>
بازرگانی
corporate
[commercial]
<adj.>
بازرگانی
for-profit
<adj.>
بازرگانی
relating to business
<adj.>
بازرگانی
mercantile
بازرگانی
trade
بازرگانی
foreign trade
بازرگانی خارجی
internal trade
بازرگانی داخلی
commercial representative
نمایندگی بازرگانی
commercial revolution
انقلاب بازرگانی
commercial tax
مالیات بازرگانی
commercial policy
سیاست بازرگانی
commercial attache
وابسته بازرگانی
domestic trade
بازرگانی داخلی
idiograph
نشان بازرگانی
maritime commerce
بازرگانی دریایی
trade secrets
اسرار بازرگانی
trade secret
اسرار بازرگانی
volume of trade
حجم بازرگانی
trade mark
علامت بازرگانی
trade deficit
کسری بازرگانی
sea borne commerce
بازرگانی دردریا
quasi commercial
نیمه بازرگانی
quasi commercial
شبه بازرگانی
merchantman
کشتی بازرگانی
merchant marine
ناوگان بازرگانی
mercantilism
سیاست بازرگانی
mart
مرکز بازرگانی
union
<adj.>
اتحادیه بازرگانی
trade fairs
نمایشگاه بازرگانی
board of trade
هیئت بازرگانی
bill exchange
برات بازرگانی
business
موسسه بازرگانی
bilateral trade
بازرگانی دو طرفه
businesses
موسسه بازرگانی
merchant banks
بانک بازرگانی
balance of trade
تراز بازرگانی
trades unions
اتحادیه بازرگانی
trade unions
اتحادیه بازرگانی
trade union
اتحادیه بازرگانی
merchant bank
بانک بازرگانی
commercial bank
بانگ بازرگانی
emporiums
مرکز بازرگانی
emporium
مرکز بازرگانی
emporia
مرکز بازرگانی
board of trade
وزارت بازرگانی
business activity
فعالیت بازرگانی
chamber of commerce
اطاق بازرگانی
jobbing
واسطه بازرگانی
chamber of trade
اتاق بازرگانی
commercially
از راه بازرگانی
chamber of commerce
اتاق بازرگانی
business enterprise
بنگاه بازرگانی
business cycle
دور بازرگانی
commercial banks
بانکهای بازرگانی
trade fair
نمایشگاه بازرگانی
business union
اتحادیه بازرگانی
maritime
وابسته به بازرگانی دریایی
master mariner
ناخدای کشتی بازرگانی
brokered
واسطه معاملات بازرگانی
broker
واسطه معاملات بازرگانی
commercial intercourse
معامله یا مراوده بازرگانی
brokering
واسطه معاملات بازرگانی
ideograph
سمبل و علامت بازرگانی
business transaction
داد و ستد بازرگانی
trade journal
روزنامه یا مجله بازرگانی
brokers
واسطه معاملات بازرگانی
mentoring
مرشدی
[تجارت و بازرگانی]
firmest
کارخانه موسسه بازرگانی
firmer
کارخانه موسسه بازرگانی
hanse
اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
firm
کارخانه موسسه بازرگانی
business cycle
دور فعالیت بازرگانی
firms
کارخانه موسسه بازرگانی
business
کسب و کار بازرگانی
business economics
علم اقتصاد بازرگانی
businesses
کسب و کار بازرگانی
shopping centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mall
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
dealing
مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
retail shopping centre
[British]
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
microeconomics
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
micro-economics
اقتصاد خرد
[تجارت و بازرگانی]
mentoring
مربی بودن
[تجارت و بازرگانی]
shopping mall
[American]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
mercantilism
سیاست موازنه بازرگانی کشور
hermes
خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
foreign trade multiplier
ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
emporia
جای بازرگانی مرکز فروش
chamber of commerce
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
clearing agreement
موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
indiaman
کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
industries and mines
اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
staple
اساسی مرکز بازرگانی عمده
emporiums
جای بازرگانی مرکز فروش
overseas trade fair
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
emporium
جای بازرگانی مرکز فروش
jaycee
عضو اطاق بازرگانی جوانان
interstate commerce
بازرگانی در میان ایالتهای یک کشور
international chamber of commerce
اتاق بازرگانی بین المللی
stapling
اساسی مرکز بازرگانی عمده
stapled
اساسی مرکز بازرگانی عمده
shopping mall
[American]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
mall
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
commercial center
[American]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre
[British]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping centre
[British]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
shopping center
[American]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail park
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
retail centre
[British]
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
dromond
کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
over-the-counter market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
curb market
[American E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
lawmerchant
قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
bounties
تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
outside market
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter trading of securities
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
kerb market
[British E]
بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
boarded
هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
board
هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
polacre
کشتی دکلی بازرگانی دردریای مدیترانه
polacca
کشتی دکلی بازرگانی دردریاهای مدیترانه
commercialization
تبدیل بصورت بازرگانی تجارتی کردن
longboat
بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
favorable balance of trade
موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
long boat
بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
the open door
ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
supercargo
مباشر کارهای بازرگانی وفروش کالا در کشتی
inland duty
حقوقی که از بازرگانی دردرون کشور گرفته میشود
galleon
کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
low-tech
وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
galleons
کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
imperial institute
بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
convoys
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
comdex
نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
e f t a (european free trade association
فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
letter of marque
پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
international commercial terms (incoterm
قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com