English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
speed a way نوعی بازی شبیه هاکی
Other Matches
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
shinny نوعی بازی هاکی غیررسمی در صحرا و بیابان
keno نوعی بازی شبیه لوتو
speedball نوعی بازی شبیه فوتبال
racketball نوعی بازی شبیه هندبال
faro نوعی بازی قمار شبیه بانک
checker نوعی بازی شبیه جنگ نادر
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
bandi نوعی هاکی روی یخ
stick چوب بازی هاکی
shinney چوب بازی هاکی
hurling نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
street hockey نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
broomball نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
tombolas نوعی قمار شبیه لوتو
chigger نوعی حشره شبیه کنه
tombola نوعی قمار شبیه لوتو
snooker بازی شبیه بیلیارد
split t نوعی طرح تهاجمی شبیه به جبهه تی
chine chilla نوعی جانورجونده کوچک شبیه سنجاب
ocarina نوعی الت موسیقی شبیه نای
celesta نوعی الت موسیقی شبیه پیانو
bingo یکنوع بازی شبیه لوتو
netball بازی شبیه بسکتبال با 7بازیگر
avocado نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
gar نوعی ماهی که ارواره هایی شبیه منقاردارد
avocados نوعی میوه شبیه انبه یا گلابی بزرگ
goat antelope نوعی بز که از بعضی جهات شبیه بز کوهی است
cribbage یکجور بازی ورق شبیه رامی
charade نوعی بازی
slapjack نوعی بازی ورق
jack-in-the-boxes نوعی اتش بازی
Wellington نوعی بازی گنجفه
canasta نوعی بازی رامی
jack in the box نوعی اتش بازی
jack-in-the-box نوعی اتش بازی
billiards نوعی از گوی بازی که
loos نوعی بازی ورق
raffle نوعی بازی قدیمی
loo نوعی بازی ورق
raffles نوعی بازی قدیمی
draughts نوعی بازی چکرز
whist نوعی بازی ورق
pushpin نوعی بازی بچگانه
scrum نوعی بازی فوتبال راگبی
eucher نوعی بازی ورق امریکایی
scrummage نوعی بازی فوتبال راگبی
craps نوعی بازی قمار باطاس
pitch and toss نوعی بازی شیر یاخط
scrums نوعی بازی فوتبال راگبی
yoyo نوعی اسباب بازی بچگانه
quadrille نوعی بازی ورق چهار نفری
lacrosse لاکروس که نوعی توپ بازی است
Frisbee نوعی بازی به نام بومرنگ در فارسی
ombre نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
marionette عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
badminton نوعی بازی تنیس باتوپ پردار
croquet نوعی بازی با گوی وحلقه کروکت
gin rummy نوعی بازی رامی مخصوص دو نفر
omber نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
quadrilles نوعی بازی ورق چهار نفری
tetherball نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
marionettes عروسک خیمه شب بازی نوعی مرغابی
netball بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
galbanum نوعی صمغ زرد رنگ که از گیاهی شبیه انقوزه گرفته میشود و مصرف طبی دارد
skittles بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
bowlers نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
bowler نوعی کلاه لبه دار کسی که باگلوله یاگوی بازی میکند
glengarry نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
acrade game نوعی بازی تصویری کامپیوتری که توسط ماشین هایی با سکه پول کار می کنند
mohair کرک [نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
escolar نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
musical chairs نوعی بازی که بازیکنان در حرکتاند و وقتی موسیقی متوقف شد مینشینند و هر کس بی صندلی باشد باخته است
squash tennis بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
jigsaw puzzle نوعی بازی معمایی که بازیکنان باید قطعات متلاشی و مختلف یک شکل یا نقشه رابا هم جفت کرده و شکل مخصوص با ان بسازند
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
skates هاکی روی یخ
sixes تیم هاکی
six تیم هاکی
skated هاکی روی یخ
banana blade چوب هاکی
hockey هاکی روی یخ
blue line خط دفاعی هاکی
iceman هاکی باز
ice hockey هاکی روی یخ
skate هاکی روی یخ
sextets تیم هاکی
sextet تیم هاکی
field hockey زمین هاکی
stanzas بخشی ازبازی هاکی
field hokey هاکی روی چمن
hurler بازیگر هاکی ایرلندی
stanza بخشی ازبازی هاکی
pinnulate شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated شبیه برگچه شبیه بالچه
avco cup جام جهانی انجمن هاکی
stickboy متصدی نگهداری چوبهای هاکی
endboards دیوارههای اخر زمین هاکی
fire bee نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
stickhandler شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
eleven تیم 11 نفره هاکی روی چمن
elevens تیم 11 نفره هاکی روی چمن
floor hockey هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
fielding متوقف کردن و کنترل گوی هاکی
speared ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spear ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
stickside سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
bittersweet نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
end zone منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
asses' ears نوعی گوشه [نوعی شاخه]
assists بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
slap shot ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
assisting بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assist بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
faces قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
face قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
blade سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
nearing شبیه
medal شبیه
medals شبیه
personator شبیه
nears شبیه
wifelike شبیه زن
nearest شبیه
pygidial شبیه دم
quasi شبیه
nearer شبیه
neared شبیه
womanlike شبیه زن
near- شبیه
near شبیه
imitation شبیه
imitations شبیه
anthoid شبیه به گل
similiar شبیه
akin <adj.> شبیه
related <adj.> شبیه
like <adj.> شبیه
papilionaceous شبیه
simile شبیه
similes شبیه
alike <adj.> شبیه
feathery شبیه به پر
simulant شبیه
similar to that شبیه به ان
more like;most like شبیه تر
similar شبیه
similar <adj.> شبیه
analogous شبیه
makes شبیه
luteous شبیه گل
make شبیه
gypsy شبیه کولی
humanoids شبیه انسان
humanoid شبیه انسان
stomatic شبیه دهان
anthropomorphic شبیه انسان
haemoid شبیه خون
adenoidal شبیه غده
gypsies شبیه کولی
gipsies شبیه کولی
aliform شبیه بال
alkaloid شبیه قلیا
simulant of مانند شبیه
quasi easement حق شبیه به حق ارتفاق
susurrus شبیه نجوا
susurrous شبیه نجوا
sulphurous شبیه گوگرد
sulfurous شبیه گوگرد
styloid شبیه نیزه
stubbly شبیه کاهبن
simulation شبیه سازی
snakelike شبیه مار
argillaceous شبیه خاک رس
prismoidal شبیه منشور
psittaceous شبیه طوطی
assonant شبیه در صدا
spatulate شبیه مرهم کش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com