English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (35 milliseconds)
English Persian
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
Other Matches
slotting منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slot منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
pit منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
zones منطقه دفاعی
zone منطقه دفاعی
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
seams نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
seam نقطه باز بین دو منطقه دفاعی
mixer نوعی خط دفاعی
mixers نوعی خط دفاعی
audible تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
defenceman مدافع منطقه دفاعی غیر ازدروازه بان
remote خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remotest خارج از منطقه منطقه دورافتاده
remoter خارج از منطقه منطقه دورافتاده
bump and run نوعی مانور دفاعی
bump and go نوعی مانور دفاعی
attack zone منطقه حمله
frontcourt منطقه حمله
staging area منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
launching area منطقه شروع حمله
touch football نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
to hang on the rear برای حمله دنبال کردن
tilting mixer نوعی بتن ساز دوار که با کج کردن مخزن ان تمام بتن خارج میشود
exurbia منطقه وسیعی ازنواحی خارج شهر
disengages رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengaging رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
disengage رد کردن شمشیراز زیرشمشیر حریف برای حمله
to square up خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
stripping crane جرثقیل برای خارج کردن شمش از کوکیله
longtour area منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
offshore در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
bootleg نوعی حمله با فریفتن حریف
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
belly نوعی روش حمله با پاس دادن به شکم بازیگر
bellies نوعی روش حمله با پاس دادن به شکم بازیگر
bow line نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
strong point پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
safety بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
quarterback draw نوعی حمله که مهاجم پشت خط مرکزی با تظاهر به پاس عقب می رود و بعد خودبجلو میشتابد
sweep تجسس منطقه با رادار مین روبی کردن پاک کردن منطقه عملیات پاک سازی
quail نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
constant ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constants ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
cryptographic تعداد کدهایی که در الگوریتم رمز برای مشخص کردن داده رمز دار و خارج از رمز به کارمی روند
attack on preparation شمشیرباز اماده برای حمله
ban from flying قدغن پرواز [برای منطقه ای]
flying ban [in an area] قدغن پرواز [برای منطقه ای]
ranging تجسس کردن منطقه هدف با هواپیما یا گشت زنی در منطقه هدف
drop zone منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
razzia حمله برای غارت وبرده گیری
ambush مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushed مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushes مخفی گاه سربازان برای حمله
ambushing مخفی گاه سربازان برای حمله
sandbagged ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbagging ایجاداستحکامات دفاعی کردن
cross block سد کردن خط دفاعی از کنار
sandbags ایجاداستحکامات دفاعی کردن
sandbag ایجاداستحکامات دفاعی کردن
woodlot منطقه ممنوعه در جنگل برای رشد درختان
blitz حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
balestra پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
blitzes حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzing حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
blitzed حمله کمکی به مدافع برای گرفتن گوی ازحریف
trail bike موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
shoot the gap حمله بین محافظان خط برای رسیدن به توپدار یا پاس دهنده
zone ride کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
air cooled oil cooler نوعی خنک کننده روغن که ازجریان هوا برای خنک کردن روغن استفاده میکند
offshore company شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
to offshore something چیزی را [برای سود بیشتر] به خارج [از کشور] بردن [اقتصاد]
tee منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
third base موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
teed منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
parkas نوعی کت برای محافظت از باد و باران
pontoar نوعی کرجی برای پل بندی کلک
calking chisel نوعی اسکنه برای فاق دراوردن
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
carrier company تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
damage area منطقه تولید خطر مین منطقه خسارت منطقه خطر
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
scrambles دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scramble دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
capacitance bridge نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
dipsey sinker نوعی وزنه برای فرو بردن قلاب ماهیگیری
anti spin سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
diver's flag پرچم قرمز با نوار سفید روی قایق برای هشدار به قایقرانان تا از منطقه غواصی دور شوند
hydroplane نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaning نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
wire roll نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
bow compass نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
hydroplaned نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
symbol نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
danc solution نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
glided حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glides حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
sanctuaries منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
sanctuary منطقه بی خطر عقب جبهه منطقه مبنا و پایگاه لجستیکی امن
hysterics حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
caliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
Dizlyk [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
calliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
airspace reservation منطقه پرواز مخصوص درفضای هوایی منطقه پروازمخصوص
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
area of military significant fallout منطقه الودگی شدید به موادرادیواکتیو منطقه ریزش شدیداتمی
service area منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
run up area منطقه ازمایش موتورهواپیما قبل از پرواز منطقه در جا زدن
counter riposte حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
sea marker نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
routing identifier نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
adlib نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
dejagging نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
polynia منطقه یا جزیرهای از اب دریک منطقه وسیع یخ زده
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
haven submarine منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
fishnet نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
long shot شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
typhoons نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
skid row <idiom> منطقه پایین شهر ،منطقه فقیرنشین
area oriented بر مبنای خصوصیات منطقه با توجه به منطقه
concentration area منطقه تمرکز عده ها منطقه تجمع
vortex breakdown/brust جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
deep stall وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
plaiting [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
reflight پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
Sound Blaster نوعی کارت صوتی برای PC سازگار ساخت Creative habs که امکان ضبط صدا روی دیسک را میدهد
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
means ends analysis نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
transit area منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
machine address نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
paddocks منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
paddock منطقه پارک کردن اتومبیل واماده کردن ان پیش ازمسابقه
rio treaty اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
indexing استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
ond shot بیک حمله دریک حمله
hysteroid حمله تشنجی شبیه حمله
hysterogenic حمله تشنجی شبیه حمله
zone of fire منطقه اتش منطقه تیراندازی
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
sectors منطقه عمل منطقه مسئولیت
crossing area منطقه گذار منطقه پایاب
combat zone منطقه رزمی منطقه نبرد
sector منطقه عمل منطقه مسئولیت
inactivate غیر فعال کردن ناو از رده خارج کردن یکان
ejection خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
thrust حمله کردن
to set at حمله کردن به
set حمله کردن
setting up حمله کردن
to be down up حمله کردن بر
attack حمله کردن بر
thrusting حمله کردن
sets حمله کردن
set about حمله کردن به
snap at حمله کردن
attack [on] حمله کردن [بر]
launch an attack حمله کردن
strikes حمله کردن
make at حمله کردن
to sweep down on حمله کردن بر
strike حمله کردن
thrusts حمله کردن
attack حمله کردن
assail حمله کردن بر
besets حمله کردن
beset حمله کردن
attacked حمله کردن بر
to makea raid.on حمله کردن بر
attacks حمله کردن
to make a pounce حمله کردن
attacked حمله کردن
attacks حمله کردن بر
assail حمله کردن
assails حمله کردن بر
assails حمله کردن
to fall on حمله کردن
assailing حمله کردن بر
assailing حمله کردن
to fallirrto a f. حمله کردن
assailed حمله کردن
assailed حمله کردن بر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com